به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی برنا ، در سال های اخیر آمار اخبار منتشر شده در خصوص آزار و اذیت کودکان افزایش یافته است . نکته قابل تاکید این آزار و اذیت ها آنجاست که دیگر تعرض به کودکان از فضاهای خیابانی و حتی خانه ها به مدارس کشیده شده است به محلی که باید فضایی برای آموزش درست زیستن باشد ولی مدتی است که اخبار ناگواری از اتفاقات از این دست در مدارس اعلام می شود که ادامه آن می تواند آسیب های جدی تری را به روان جامعه وارد کرده و ناامنی ذهنی را شکل دهد .
دکتر فاطمه آذر تاش در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا در خصوص علل پیدایش چنین آسیب هایی در جامعه با بیان اینکه افراد به دلایل مختلفی از کودکان سوءاستفاده جنسی می کنند، که این موضوع می تواند به عقده های دوران کودکی، برآورده کردن نیاز به پرخاشگری، نیاز جنسی و نیاز به قدرت بازمی گردد گفت : آزارگران جنسی کودکان ممکن است خود در کودکی مورد سوءاستفاده قرار گرفته باشند یا اینکه مبتلا به اختلال جنسی پدوفیلیا، اختلال شخصیت مرزی یا شخصیت ضد اجتماع داشته باشند، ادامه داد: سوءاستفاده از کودکان در تمام جوامع و دوران ها بوده است ولی امروزه وجود شبکه های اجتماعی و رسانه ها باعث شده است که در این خصوص اطلاع رسانی شود و مردم از اخبار این حوزه باخبر شوند و گرنه این موارد قبلا در تمام جهان از جمله ایران بوده است.
این درمانگر جنسی با تاکید بر اینکه با توجه به موارد پیشتر گفته شده نمی توان گفت میزان آزار جنسی کودکان در جامعه کم یا زیاد شده است اظهار کرد: آمار مشخصی از آزار جنسی کودکان در سال های قبل و حتی اکنون نداریم، یکی از علل این مساله این است که به دلیل شرم و حیا و ترس از آبروریزی به ویژه در مواردی که آزار جنسی توسط افرادی مانند پدر یا عمو صورت گرفته است، بسیاری از موارد گزارش نمی شود، همچنین این مساله که در بسیاری مواقع نیز قربانی را مقصر تلقی می کنند باعث می شود که کودک مساله آزار جنسی را بیان نکند.
وی با بیان اینکه باورهای غلطی در جامعه وجود دارد از جمله اینکه مدرسه، خانواده و دوستان برای کودکان محیط امن هستند، افزود: باید به خانواده ها آگاهی دهیم که 90 درصد سوءاستفاده های جنسی از کودکان از طرف نزدیکان و آشنایان و خانواده انجام می شود و بنابراین این موضوع در محیط های امن بیشتر رخ می دهد.
آذرتاش خاطرنشان کرد: افرادی که انگیزه برای آزار جنسی کودکان دارند، معمولا اماکنی را انتخاب می کنند که به کودکان دسترسی بیشتری داشته باشند و بتوانند ساعات بیشتری را با آنها بگذرانند، مثلا فرد مبتلا به پدوفیلیا ممکن است معلم یا راننده سرویس دانش آموزان شود که با آنها در ارتباط باشد، یعنی انتخاب شغل افراد با انگیزه کودک آزاری جنسی براساس همین نگاه و تمایل است.
وی علت اینکه در برخی موارد خود کودک یا نوجوان برای ارتباط جنسی با طرف بزرگسال بسترسازی می کند، به ارتباط فرادست و فرودست اشاره کرد و افزود: در این شرایط فرودست می خواهد از فرادست باجگیری کند، مثلا دانش آموز می خواهد توجه معلم را به خود جلب کند تا در میان سایر همکلاسی ها احساس بهتری داشته باشد، گاهی نیز می خواهد با نزدیک شدن به فرد بزرگسال از او امتیازاتی را بگیرد که سایرین از آن برخوردار نیستند.
این مشاور خانواده با اشاره به به غلیان هورمون ها در دوران نوجوانی و افزایش هیجانات فرد در این دوران، تصریح کرد: در این دوران قدرت شناخت فرد کمتر می شود، لذا رفتارهای زودگذری را در نوجوان ها شاهد هستیم، مثلا دوست دارند جنس موافق خود را در اغوش گرفته یا ببوسند، اگرچه این احساسات زودگذر هستند اما می تواند باعث شود که نوجوان به مربیان، معلمان، و افرادی که از نظر شخصیت و پرستیژ اجتماعی برای وی مهم هستند، نزدیک شود مثلا عاشق یک بازیگر شود.
رضایت زیر 18 سال در رابطه جنسی قانونی نیست
وی تاکید کرد: در این مواقع آن فرد بزرگسال باید به حد و مرزها احترام بگذارد و بداند که این احساسات نوجوان زودگذر بوده و اگر نوجوان بخواهد به بزرگسال نزدیک شود، این فرد بزرگسال است که باید مساله را مدیریت کند، زیرا رضایت فرد کمتر از 18 سال قانونی نیست زیرا قدرت تشخیص آگاهانه و عقلانی لازم در این سنین وجود ندارد و در این شرایط بزرگسال است که به عنوان متجاوز شناخته می شود.
آذرتاش با اشاره به اینکه کودک و نوجوان باید در خانواده و مدرسه و از طریق رسانه ها با مهارت های خود مراقبتی و اطلاعات لازم در خصوص دوران های مختلف رشدی آگاه شوند، عنوان کرد: همچنین والدین باید با کودک خود ارتباط عاطفی مناسبی برقرار کنند تا بتوانند کنجکاوی جنسی فرزندان خود را رفع کنند و اصول ارتباط صحیح، حریم ها و مرزهای موجود میان خود، دوستان، آشنایان و افراد فرادست را به کودکان و نوجوانان آموزش دهند و به پرورش استعدادهای درونی آنها بپردازند تا اعتماد به نفس و عزت نفس کافی در آنها شکل بگیرد .
وی اضافه کرد: آموزش اصول پیشتر گفته شده باعث می شود که کودکان توجه های بیمارگونه را از محیط بیرون به طور ناسالم دریافت نکنند و لمس های خوب و لذت بخش به لمس های مشکوک و بد ختم نشود و کودک و نوجوان درگیر وابستگی عاطفی و در نهایت سوءاستفاده جنسی نشود.
این زوج درمانگر با بیان اینکه متجاوزین معمولا کودکان ترسو، منزوی و فاقد اعتماد به نفس لازم را شکار می کنند که جرات دفاع از خود را ندارند، اظهار کرد: همچنین برخی از کودکان و نوجوانان به دلیل کمبود محبت، توجه و تایید به دنبال گرفتن امتیازات مختلف از فرد فرادست به نوعی پا به این عرصه می گذارند و به همین جهت گاهی می شنویم که خود قربانی رضایت داشته است و تمایل برای ارتباط جنسی در خود کودک قربانی وجود داشته است.
وی با تاکید براینکه وجود چنین تمایلی در قربانی به دلیل وجود حفره های شخصیتی و تربیتی در وی است، عنوان کرد: البته این تمایل در کودکان به دلیل عدم برخورداری از تربیت جنسی است، زیرا تربیت جنسی مناسب یعنی ایجاد هویت، خودارزشمندی، جسارت، ایجاد ارزش ها و الگوهای مناسب کودک و نوجوان.
این روانشاس با اشاره به اینکه همواره پیشگیری و آموزش مقدم بر درمان شخصیتی است، گفت: همان افراد متجاوز نیز بیمار و دارای خلاهای شخصیتی زیادی هستند که بایستی سیستم آموزش و پرورش و تمام ارگان هایی که با کودکان و نوجوانان سرو کار دارند نسبت به گزینش، آموزش و ارزیابی مداوم پرسنل خود از لحاظ جسمانی و روانی اقدامات لازم را اجرا کنند تا والدین دغدغه کمتری در این خصوص داشته باشند.
وی خاطرنشان کرد: اگر والدین دغدغه کمتری در این خصوص داشته باشند، شاهد کودکان و نوجوانانی سالم تر در جامعه خواهیم بود که می توانند در نبود عقده های روانی چرخه معیوب قربانی- متجاوز- قربانی را از بین ببرند.