تبلیغ و خطابه را رنگ علمی زده و به اسم پژوهش عرضه می کنیم
حجت الاسلام مسائلی با بیان اینکه معمولاً آنچه به عنوان پژوهش مطرح می شود خطابه و تبلیغی است که رنگ و لعاب علمی به آن می زنند، گفت: پژوهش یعنی تضارب آرا، یعنی تضارب اندیشه های گذشته و اکنون و ایجاد نظریه های جدید.
خبرگزاری شبستان،گروه اندیشه: در هفته پژوهش قرار گرفته ایم، فرصتی یک هفته ای که قرار است بیش از هر زمان دیگری در طول سال، اهمیت تحقیق و پژوهش را برای قشر دانش آموز، دانشجو، معلم، استاد پررنگ کرده و آنها را تشویق به این امر کند؛ اما سوال آن است که تحقیق و پژوهش به چه قیمتی؟ آیا همه پژوش های ما کاربرد دارند؟ آیا آنچه که در انواع و اقسام مقالات و جزوات به رشته تحریر در می آید با آنچه که در مورد اصول نگارش یک پژوهش در جامعه آکادمیک پذیرفته شده، همخوانی دارد؟
با توجه به اهمیت این مساله و به مناسبت آغاز هفته(۲۴ تا ۳۰ آذرماه) پژوهش با حجت الاسلام «مهدی مسائلی»، استاد حوزه علمیه اصفهان و از جمله روحانیون خوش فکر در عرصه اندیشه گفت وگویی داشته ایم که در ادامه حاصل آن تقدیم حضورتان می شود:
چرا با وجود انبوه پژوهش ها (اعم از مقالات، پایان نامه ها) در حوزه های مختلف علمی، بسیاری از آنها به مرحله کاربرد نمی رسند؟
پژوهش به معنای تعریفی که عموما ارایه شده، تولید علم است، یعنی فرضیات جدیدی مطرح شود که با روش های علمی تبدیل به نظریه شده و نهایتا آن نظریه ها منجر به ایجاد شاخ و برگه های جدید برای علم شوند. بسیاری از این پژوهش ها که اکنون انجام می شود صورت علمی دارد اما در واقع منتهی به نتیجه نمی شود، اولویت های علمی ما و نیازهایی که داریم باید مشخص شود، برخی مباحث که به عنوان پژوهش مطرح می شود به اولویت ها نمی پردازد، اولویت هایی که در آنها نقص داریم نیاز به بحث و بررسی دارد، البته پژوهشگران درگیر این مسایل هستند اما گاهی به مباحث حاشیه ای پرداخته می شود و صرفا جنجال ایجاد کرده و به فایده ای برای جامعه ندارد.
از سوی دیگر یک پژوهش باید منصفانه و علمی باشد، یعنی به هر ترتیبی که شده ناقدان را زیر سوال نبرد. در برخی پژوهش ها و به ویژه آنچه که مربوط به علوم انسانی است، معولا افراد می خواهند نظر خود را تبلیغ کنند یعنی آنچه که به عنوان پژوهش مطرح می کنند معمولا خطابه و تبلیغی است که رنگ و لعاب علمی به آن می زنند، این دیگر پژوهش نیست. فکر می کنم این عوامل در این مساله تاثیر داشته باشد که چرا امروز پژوهش های ما در جامعه کاربرد ندارند.
نخستین روز از هفته پژوهش امسال «پژوهش، فناوری، دانش آموز و مدرسه» نام گرفته است. به نظرتان ترجمه مقالات به ویژه آن دسته مقالاتی که موضوع آنها مستقیم یا غیرمستقیم با آموزش و پرورش ارتباط دارد، چه قدر می تواند روند آموزشی را در سطح مدارس و دانش آموزان بهبود بخشد؟
تاثیرگذاری دارد، اگر آموزش های کافی را داده باشیم با این تضارب آرا که در قالب ترجمه های مقالات پدید می آید، اندیشه های نو ایجاد می شود. اساسا پژوهش یعنی تضارب آرا، یعنی تضارب اندیشه های گذشته و اکنون و ایجاد نظریه های جدید.
اگر نظریه ای برحق باشد استحکام بیشتری پیدا می کند. در تمدن سازی هم همین طور است، من بارها متذکر شدم که از یک تمدن، تمدن دیگر ایجاد شود. از تضارب چندین تمدن است که یک تمدن جدید ایجاد می شود، اما در این تمدن جدید هدایت گری باید باشد.
امیرالمومنین امام علی(ع) می فرماید: «الحکمة ضالة المۆمن فخذ الحکمة و لو من اهل النّفاق؛ حکمت گمشده مۆمن است پس حکمت را فرا گیرید گرچه از اهل نفاق باشد». اکنون بسیاری از مسائل در مقالات خارجی وجود دارد، به ویژه آن دسته ای که نظر به علوم انسانی دارند. اگر تفکرات را اخذ کنیم قطعا در رشد افراد کمک می کند. اما این اخذ باید به گونه ای باشد که صورت تقلیدی پیدا نکند.
امروز فناوری ها به خدمت پژوهش آمده است، به گونه ای که کمتر دانش آموز و دانشجو دست به قلم می شود، بعضا کپی کردن از آثار دیگران در برخی تحقیقات دیده می شود آن هم بدون ارجاع، به نظرتان برای ترغیب این قشر به پژوهش های اصولی چه اقدامی باید انجام شود؟
البته این قابل انکار نیست که پژوهش با تکنولوژی سرعت بیشتری پیدا می کند. برای جمع آوری اطلاعات، گردآوری مطالب و ... همه و همه تکنولوژی است که به کمک ما آمده است اما اینکه برخی تنبلی کنند و هر آنچه را که باید خودشان ارایه کنند از انواع و اقسام پایگاه های اینترنتی دریافت کنند و هیچ تلاشی برای ارایه نظر و تحلیل خود نکنند، قابل قبول نیست.
واقعیت آن است که در این حوزه کم کاری کرده ایم. از سوی دیگر اهمیت دارد که چه موضوعاتی را به قشر محصل و دانشجو ارایه کنیم. موضوع باید بروز و در عین حال مورد نیاز باشد. همین مساله در نوع نگاه محقق موثر است. در چنین شرایطی است که فناوری ها صرفا ابزاری برای کپی کردن تعریف نمی شوند.
البته این پدیده در گذشته نیز وجود داشته اما در قالبی دیگر، برای مثال مقوله کتاب دزدی مطرح بوده است که علما با آن رو به رو بودند. در اعصار گذشته نیز افرادی بودند که قسمت هایی از کتاب های دیگران را بردامی داشتند بدون آنکه به آن منبع ارجاع دهند و آن نوشته ها را به نام خودشان تمام می کردند. امروز نیز چنین مواردی وجود دارد و اتفاقا به دلیل وجود تکنولوژی و فناوری ها، سرعت این برداشت ها از مطالب دیگران افزایش یافته است.
همان طور که خودتان هم اشاره داشتید گاهی موضوعات بروز نیست، حال تصور کنیم که این موضوعات با مطالب تکراری در قالب های مختلف ارایه شود و یک دور باطل شکل بگیرد که طی آن صرفا اطلاعات تکراری رد و بدل شود. باید چه کرد؟
باید الزام به پژوهش ایجاد شود. اکنون به ویژه ادر مقطع کارشناسی ارشد و دکترا، این روند را بیشتر شاهد هستیم یعنی از دانشجو پژوهش می خواهند اما این کافی نیست. دانشجویی که از همان دوران مدرسه با این تحقیقات مواجه نباشد نمی تواند چنین رویه ای را مبتنی بر یک تحقیق جامع و کامل در سیر تحصیلی خود داشته باشد.
باید پژوهش و آموزش را در مقاطع تحصیلی ارج نهیم و از سوی دیگر از آن دسته از افرادی را که پژوهش های قابل قبول ارایه می کنند، تقدیر کنیم تا دلسرد نشوند.
پایان پیام/248