پایگاه خبری تحلیلی فردا:
در روزهایی که آمار مصرف سوخت و قاچاق آن به مرز بحرانی نزدیک میشود، صدا و سیما یک کار ویژه انجام داد و گزارشگر آن به صورت مستند در مورد قاچاق سوخت گزارشی ویدئویی تهیه کرد. هفت صبح در ادامه می نویسد: گزارشی که برق از سرمان میپراند و نشان میدهد قاچاق سوخت از آنچه ما فکر میکنیم ابعاد پیچیده تری دارد. این گزارش تحقیقی که «سعید پرویزی» آن را تهیه کرده زمانی ارزش بیشتری پیدا میکند که بدانیم در چند وقت اخیر برخی سایتهای خارجی به تشکیک در مورد آمار قاچاق سوخت پرداختند و گفتند آمارهایی که از سوی دولتیها ارائه میشود نادرست است و طرح چنین موضوعاتی فقط برای این است که قیمت سوخت گران شود. این از آن دست گزارشهایی بود که تا به حال کمتر داشته ایم و امیدواریم ادامه داشته باشد. این گزارشگر که برای تهیه گزارش فوق دل به دریا زده و به اعماق آب رفته، متولد سال ۱۳۵۵ است. از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۹۰ در مطبوعات استان فارس کار گزارشگری انجام میداده و از سال ۱۳۹۰ تاکنون نیز برای صدا و سیما گزارش تهیه میکند. سعید پرویزی در این چند سال چند گزارش جنجالی دیگر نیز داشته میگوید: گزارش قاچاق خاک ایران به امارات در سال ۱۳۹۳، اختلاط گندم با خاک، قطع شبانه درختان بلوط زاگرس، رجیستری تلفن همراه در امارات، قاچاق سوخت با اتوبوسها از طریق مرز خاکی و این آخری هم قاچاق سوخت از طریق مرز آبی.
او در مورد چگونگی پیدا کردن و ادامه دادن گزارش قاچاق سوخت گفت: «ما در شیراز فهمیده بودیم سوخت را با اتوبوسها و تریلرها قاچاق میکنند. تصمیم گرفتیم این موضوع را مستند کنیم. در مسیر تهیه گزارش بود که ما به یک سری از نکات عجیبی رسیدیم که تا پیش از آن واقعا نمیدانستیم. مثلا ما شنیده بودیم در برخی جاها لوله کشی است، اما نمیدانستیم اولاچنین موضوعی درست است و دوما حجم آن به این اندازه زیاد است.»
پرویزی از تهدیدها گفت و اینکه بابت گزارش قبلی چهره اش میان مردم آن منطقه شناخته شده بوده و به همین سبب برای تهیه این گزارش کارش از قبل سختتر بوده. برخی جاها تهدید بوده و برخی جاها استفاده از برخی شگردها که البته قرار شد بین خودمان بماند. او، اما با تمام این سختیها و تهدیدهایی که وجود داشته این کار را انجام داده و حالا گزارشش میتواند به یک منبع خوب برای پیگیریهای بعدی مورد استفاده قرار گیرد.
شروع داستان
سعید پرویزی میگوید: «این ماجرا فقط مربوط به یکی، دو بندر نیست و خیلی جاها درگیر آن هستند. افرادی که به عنوان نیروهای اصلی در این کار هستند اتفاقا وضع مالی خوبی دارند و مشخص است که کار مردم عادی یا قشر ضعیف نیستند. این افراد منبعهایی را در چند صد متری خانههایی که نزدیک ساحل است قرار میدهند. از آن منبعها از زیر زمین لوله کشیده اند به دریا و روی آن محل پرچم سیاه زده اند که مشخص باشد. لنجها به نزدیک ساحل میآیند و لولهها مستقیم به درون مخزن لنجها میرود.» او در مورد نوع دیگر قاچاق سوخت نیز میگوید: «بخشی از سوختها متعلق به لندیگراف است که سهمیه زیادی دارند.»
مقصد نهایی: پاکستان و سومالی
سعید پرویزی در مورد قیمتهای این سوختی که قاچاق شده میگوید: «قیمتها مرحله به مرحله و قدم به قدم بالا میرود، قیمت گازوئیل در کشور لیتری ۳۵۰ تومان است.. یک قاچاقچی مثلا در حدود لیتری ۶۰۰ تا هزار تومان، گازوئیل را در شهری مانند شیراز و دیگر استانهای مرکزی خریداری میکند. آنها میآیند لب مرز و بندر به قاچاقچی بعدی لیتری ۲ تا ۳ هزار تومان میفروشند. آنها نیز این گازوئیلها را لیتری ۷تا ۹ هزار تومان به النجهایی که قرار است وسط دریا بروند، میفروشند.
حتی بعضی مواقع تالیتری ۱۷ هزار تومان نیز آن را فروخته اند. آن لنج ها، اما گازوئیل را لیتری نمیفروشند و مانند نفت به صورت بشکهای است. هر بشکه ۲۲۰ لیتری را در حدود ۲۷۰ درهم به فروش میرسانند. مقاصد این کشورها نیز اکثرا کشورهای حوزه خلیج فارس است با سومالیابومیهای آنجا میگفتند که بیشترین حجم برای سومالی میرود. نکته جالب اینجاست که واسطههای آن ور آبی اکثرا از امارات هستند، اما این گازوئیلها را برای سومالی خریداری کرده و مستقیما در آبهای دریای آزاد به آنجا میفرستند. نکته ماجرا در زمانی است که لنجها سوخت را از آب ایران به نقطه صفر مرزی میبرند. آن لنجها یک گالن مایع ظرفشویی همراه خود دارند که اگر پلیس در این مرحله آنها را گرفت، سریعا آن را با گازوئیل قاطی میکنند. در این صورت اسم این اتفاق ناخالصیه میشود که فقط جریمه به آن تعلق گرفته و توقیف میشود. دیگر به آن کالای قاچاق نمیگویند.»
او البته میگوید قاچاق سوخت به مقاصد دیگر نیز وجود دارد. مثلا در مرز سراوان نیز اتفاق میافتاد و مخزن بزرگ زیر زمینی زده اند و همه سوختهای قاچاق را در آن نگهداری میکنند. قاچاقچیها در هر عبور و مرور مقداری از آن را خالی کرده و به داخل پاکستان میبرند. برخی از این قاچاقچیها حتی در آن کشور مقصد نیز یک ازدواج صوری کرده اند که اگر پلیس آنها را بگیرد بگویند خانواده آنها متعلق به آن کشور است و سوخت آنها را میبرند.