دوست دارم همیشه آواز زیبا و دل‌نشین مرغک کانون را بشنوم


دوست دارم همیشه آواز زیبا و دل‌نشین مرغک کانون را بشنوم

محمود سلیمانی، مدیرکل کانون استان تهران، عصر اولین روز از فصل زمستان 1397 پس از گذشت 31 ماه حضور در جمع کارکنان این استان، در پیامی، با همکاران خود خداحافظی کرد.

همکاران عزیز و گرامی کانون استان تهران

پس از سلام و احترام

نیمه فروردین ۹۳ من توفیق یافتم تا به جمع یاران مهربان کانون در سرزمین خراسان رضوی و در مشهدالرضا بپیوندم. پیوستن به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و هم‌جواری با امام رئوف و مهربان، حضرت ثامن‌الائمه ، توفیق بزرگی بود که هم‌زمان نصیب من شد.

هنوز فراموش نمی‌کنم روزی را که با استقبال گرم همکاران عزیز به جمع کانون خراسان رضوی پیوستم، و از یاد نمی‌برم روزی را که با بدرقه باشکوه همکاران گرامی خراسان رضوی از جمع آن‌ها خداحافظی نمودم. سفری که قرار بود حداکثر ۳ ماه به طول انجامد، بیش از ۱۶ ماه طول کشید و من هر صبح شنبه با خوشحالی و خرسندی خودم را از تهران به مشهد می‌رساندم و تا انتهای روز چهارشنبه همراه آن‌ها بودم.

پس‌ازآن در دفتر ارزیابی عملکرد کانون کماکان با کانون همراه بودم. در اواخر اردیبهشت ۹۵ دفتر خدمت من در کانون به‌گونه‌ای دیگر رقم خورد، و من توفیق یافتم تا به عنوان مدیرکل به جمع کانون استان تهران بپیوندم.

اکنون بیش از ۳۱ ماه از آن تاریخ می‌گذرد، در این مدت تلاش کردم تا آنچه را که به طرق مختلف کسب کرده‌ام، در اختیار همکاران گرامی‌ام قرار دهم، برای من هیچ‌چیز به‌اندازه امنیت و آرامش شما اهمیت نداشت، به همین جهت تلاش کردم تا همه کارکنان عزیز کانون استان ،احساس امنیت و آرامش نمایند .

برای من خوشحالی و خنده شما ارزشمند بود و به همین جهت تلاش کردم تا اگر نمی‌توانم خنده‌ای بر چهره شما اضافه کنم ، لااقل شما را برافروخته و ناراحت نکنم.

برای من رعایت اصول حرفه‌ای از جانب تمامی کارکنان اهمیت داشت ، به همین جهت تلاش نمودم تا بر اساس ملاک‌ها و معیارهای سلیقه‌ای تصمیم‌گیری نکنم. برای من اعضای مراکز مهم‌ترین رکن کانون بود، به همین جهت تلاش نمودم تا با همراهی شما به سمتی حرکت کنیم که مخاطبین از فعالیت ما رضایت داشته باشند، و مهم‌تر از آن فعالیت‌های ما و مراکز ما بر روی آن‌ها تأثیر مطلوب داشته باشد.

برای من ارتباط نزدیک و انسانی و اخلاقی کارکنان باهم و با مخاطبین از اهمیت والایی برخوردار بود. به همین جهت تلاش نمودم تا در جهت تقویت ارتباط انسانی و اخلاقی شایسته بین کارکنان ستاد و مراکز و دور شدن از حاشیه‌ها و بی‌توجهی به مسائل کم‌ارزش گام‌های مؤثری بردارم.

من معتقدم که رشد و خلاقیت نیازمند زمینه مناسب است و انتقاد و حتی اعتراض حق طبیعی همه کارکنان نسبت به آنچه آن را درست نمی‌دانند، است، به همین جهت تلاش کردم تا در برابر انتقاد و اعتراض کارکنان رفتاری مناسب داشته باشم، تا علاوه بر استمرار این روش ، از نقد و اعتراض داشتن احساس ناامنی نکنند.

برای من پاسخ‌گویی یک اصل است ، برای همین تلاش نمودم تا ضمن پاسخگو بودن در برابر کلیه کارکنان، سمت‌وسوی سیاست‌ها و برنامه‌های کانون استان و مسئولین مرتبط به‌گونه‌ای باشد که همه خود را در برابر آنچه انجام می‌دهیم و آنچه از ما پرسش می‌شود، پاسخگو بدانیم.

برای من توجه به خرد جمعی یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد انگیزه و تقویت اعتمادبه‌نفس و خودباوری کارکنان است. بر همین اساس تلاش نمودم تا به لوازم و نتایج خرد جمعی کارشناسان و کارکنان مقید باشم و در همین راستا در موارد زیادی نظر کارکنان را بر نظر خودم ترجیح دادم و به آن عمل نمودم.

برای من انتخاب افراد شایسته و توانمند در پست‌های مختلف یک اصل اساسی بود،به همین جهت تلاش کردم تا با استفاده از شناخت خود و نظرات کارشناسی دیگران مناسب‌ترین افراد را برای پست‌های موردنیاز انتخاب نمایم. برای من عمق و کیفیت فعالیت‌ها مهم‌تر از ظاهر و تعداد فعالیت‌ها است . بر همین اساس با کمک همکاران گرامی تلاش نمودیم تا کیفیت فعالیت‌ها و میزان اثربخشی آن را ارتقا دهیم.

برای من رفع مشکلات و نیازهای مراکز از اهمیت زیادی برخوردار بود، به همین جهت تلاش نمودم تا باسیاست گذاری درست و اولویت‌بندی مناسب ، و در حد توان و اعتبارات مالی، بخشی از مشکلات و نیازهای مراکز را برطرف نماییم.

برای من تصمیم‌گیری بر اساس واقعیات و مستندات ضروری بود، و به همین جهت تلاش نمودم تا بر اساس آنچه به‌واقع رخ‌داده تصمیم‌گیری نمایم. البته ممکن است افرادی از تصمیمات دوران مدیریت بنده ناخرسند باشند، که امری طبیعی است، اما آنچه مهم است این تصمیمات بر اساس نظر یک نفر یا کینه و حسادت به یک فرد، اتخاذ نشده و تمام این تصمیم‌ها از نظر ما مستند و قابل دفاع می‌باشد.

برای من دفاع از حقوق همکاران یک موضوع مهم و اساسی است و بر همین اساس در این دوران تلاش نمودم تا ضمن توجه و عمل به سیاست‌های کلی و اهداف کانون نسبت به حقوق مادی و معنوی همکارانم بی‌توجه نباشم ، و هر جا که لازم باشد آن‌ها را طرح و از آن دفاع نمایم.

تعامل ، گفتگو و انعطاف‌پذیری در برابر نظرات همکاران برای من از اهمیت بالایی برخوردار بود و به همین جهت تلاش نمودم تا در مناسبت‌ها و موقعیت‌های مختلف زمینه این تعامل را فراهم نموده و اگر نظر همکاران از قوت بیشتری نسبت به من برخوردار است آن را بر نظر خود ترجیح دهم..

البته تمام آنچه در دوران مدیریت بنده انجام‌شده، توسط مجموعه‌ای از افراد صورت گرفته و من هم یکی از اعضای تیم کانون استان تهران بوده‌ام، که به سهم خودم تلاش نمودم تا در کنار سایر همکاران گرامی نقش مؤثری درروند مطلوب فعالیت‌ها داشته باشم.

من با کتاب‌های کانون به سرزمین‌های مختلفی سفر کردم. با کتاب‌های سه‌گانه « کوه‌های سفیدی»، « شهر طلا و سرب» ، و « برکه آتش » به سرزمین‌های ناشناخته سفر کردم، و مقاومت در برابر متجاوزان ، تلاش برای رسیدن به اهداف ، تحمل سختی‌ها و ناملایمات و ایثارگری و خود را فدای اهداف متعالی نمودن را از آنها دریافت نمودم.

با کتاب « کلاس پرنده» با دکتر یوهان بوخ و آقای بی دود، و دانش آموزان دبیرستان شبانه‌روزی یوهان زیگموند آشنا شدم و روحیه فعالیت جمعی، وفاداری به دوستان و توجه به دیگران را از آن آموختم.

با کتاب نگهبانان تسلیم نشدن در برابر مستبدان و مبارزه برای رسیدن به آزادی از یوغ سلطه گران را آموختم. با کتاب مادر، بزرگ شدن یک دختر توسط نامادری و در انتها مادر خطاب شدن نامادری توسط آن دختر را احساس نمودم.

با کتاب خواهران غریب وفاداری یک زن نسبت به شوهر گرفتارشده در زندان، و تحمل سختی‌ها و مشکلات توسط دختران این زن و شوهر و تلاش‌ها و کوشش‌های این دختران برای آزاد شدن پدرشان را حس کردم.

در این دوران، در تمام فعالیت‌ها در کنار شما بودم. در جشنواره‌ها، در جشن‌ها در مناسب‌های مختلف ، در فعالیت‌های روزهای به‌ظاهر تعطیل و ... همراه شما بودم و شاهد تلاش‌ها و زحمات تک‌تک شما بودم و با خنده‌های شما شاد می‌شدم و از ناراحتی شما نگران می‌گردیدم. ولی در همه حال تلاش می‌کردم که امید به آینده بهتر را از دست نداده و آن را به جمع شما منتقل نمایم.

به پایان آمد این دفتر ، حکایت همچنان باقی است، اکنون دفتر مسئولیت و فعالیت رسمی من در کانون به انتها رسیده، اما دفتر کانون و دفتر خدمت شما همچنان باز است و من دوست دارم تا از دور نظاره‌گر موفقیت‌های شما باشم.

دوست دارم همچون گذشته باانگیزه و تلاشگر بمانید، و دفتر فعالیت‌های کانون را رونق بخشید ، دوست دارم همچنان خندان باشید و شادی‌بخش کودکان و نوجوانان این سرزمین باقی بمانید . دوست دارم همچنان امیدوار باشید و لحظه‌ای از رسیدن به آینده‌ای بهتر دست برندارید. دوست دارم همچون گذشته شاهد عکس‌ها و تصاویر جمعی و خندان شما در مراکز کانون باشم.

دوست دارم همچون گذشته برای کودکان و نوجوانان عزیز سرزمین اسلامی ایران تلاش کنید و هنرها و توانایی‌های آن‌ها را به منصه ظهور برسانید.

دوست دارم همچون مهر و موم‌های گذشته ، آواز زیبا و دل‌نشین مرغک کانون را بشنوم و شاهد شادی مرغک کانون باشم.

خداوند بزرگ را بسیار سپاسگزارم که به این بنده کوچک خود توفیق بیش از ۳۷ سال خدمت در عرصه‌های مختلف فرهنگی عطا فرمود. . خداوند رحمان را شکرگزارم که انتهای خدمتم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در استان تهران سپری شد.

از مسئولین محترمی که در سال ۹۳ و بعد در سال ۹۵ به بنده اعتماد کردند و مسئولیت کانون خراسان رضوی و بعدازآن تهران را به بنده سپردند، تشکر می‌نمایم و از مدیرعامل گرامی کنونی کانون جناب آقای دکتر نظری و معاونین محترم ایشان که در یک سال اخیر به بنده اعتماد نمودند، نیز صمیمانه تشکر نموده و برای کانون پرورش فکری و مسئولین کانون آرزوی موفقیت و سربلندی می‌کنم.

برای کانون استان تهران، مدیرکل جدید و معاونین استان،کارشناسان، و کارکنان دفتر استان ، مسئولین مراکز، مربیان، نیروهای خدماتی و همه عزیزان آرزوی سلامتی و سربلندی و موفقیت دارم.

من در کانون استان تهران ایام خوشی را سپری کردم، و خاطرات بسیار دل‌نشینی از این ایام همراه با خوددارم. برای تک‌تک شما عزیزان آرزوی ایامی خوش و بانشاط می‌نمایم.

اللّهُمَّ وَفِقنا لِما تُحِبُّ وَ تَرضی

محمود سلیمانی


همکاران عزیز و گرامی کانون استان تهران

پس از سلام و احترام

نیمه فروردین ۹۳ من توفیق یافتم تا به جمع یاران مهربان کانون در سرزمین خراسان رضوی و در مشهدالرضا بپیوندم. پیوستن به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و هم‌جواری با امام رئوف و مهربان، حضرت ثامن‌الائمه ، توفیق بزرگی بود که هم‌زمان نصیب من شد.

هنوز فراموش نمی‌کنم روزی را که با استقبال گرم همکاران عزیز به جمع کانون خراسان رضوی پیوستم، و از یاد نمی‌برم روزی را که با بدرقه باشکوه همکاران گرامی خراسان رضوی از جمع آن‌ها خداحافظی نمودم. سفری که قرار بود حداکثر ۳ ماه به طول انجامد، بیش از ۱۶ ماه طول کشید و من هر صبح شنبه با خوشحالی و خرسندی خودم را از تهران به مشهد می‌رساندم و تا انتهای روز چهارشنبه همراه آن‌ها بودم.

پس‌ازآن در دفتر ارزیابی عملکرد کانون کماکان با کانون همراه بودم. در اواخر اردیبهشت ۹۵ دفتر خدمت من در کانون به‌گونه‌ای دیگر رقم خورد، و من توفیق یافتم تا به عنوان مدیرکل به جمع کانون استان تهران بپیوندم.

اکنون بیش از ۳۱ ماه از آن تاریخ می‌گذرد، در این مدت تلاش کردم تا آنچه را که به طرق مختلف کسب کرده‌ام، در اختیار همکاران گرامی‌ام قرار دهم، برای من هیچ‌چیز به‌اندازه امنیت و آرامش شما اهمیت نداشت، به همین جهت تلاش کردم تا همه کارکنان عزیز کانون استان ،احساس امنیت و آرامش نمایند .

برای من خوشحالی و خنده شما ارزشمند بود و به همین جهت تلاش کردم تا اگر نمی‌توانم خنده‌ای بر چهره شما اضافه کنم ، لااقل شما را برافروخته و ناراحت نکنم.

برای من رعایت اصول حرفه‌ای از جانب تمامی کارکنان اهمیت داشت ، به همین جهت تلاش نمودم تا بر اساس ملاک‌ها و معیارهای سلیقه‌ای تصمیم‌گیری نکنم. برای من اعضای مراکز مهم‌ترین رکن کانون بود، به همین جهت تلاش نمودم تا با همراهی شما به سمتی حرکت کنیم که مخاطبین از فعالیت ما رضایت داشته باشند، و مهم‌تر از آن فعالیت‌های ما و مراکز ما بر روی آن‌ها تأثیر مطلوب داشته باشد.

برای من ارتباط نزدیک و انسانی و اخلاقی کارکنان باهم و با مخاطبین از اهمیت والایی برخوردار بود. به همین جهت تلاش نمودم تا در جهت تقویت ارتباط انسانی و اخلاقی شایسته بین کارکنان ستاد و مراکز و دور شدن از حاشیه‌ها و بی‌توجهی به مسائل کم‌ارزش گام‌های مؤثری بردارم.

من معتقدم که رشد و خلاقیت نیازمند زمینه مناسب است و انتقاد و حتی اعتراض حق طبیعی همه کارکنان نسبت به آنچه آن را درست نمی‌دانند، است، به همین جهت تلاش کردم تا در برابر انتقاد و اعتراض کارکنان رفتاری مناسب داشته باشم، تا علاوه بر استمرار این روش ، از نقد و اعتراض داشتن احساس ناامنی نکنند.

برای من پاسخ‌گویی یک اصل است ، برای همین تلاش نمودم تا ضمن پاسخگو بودن در برابر کلیه کارکنان، سمت‌وسوی سیاست‌ها و برنامه‌های کانون استان و مسئولین مرتبط به‌گونه‌ای باشد که همه خود را در برابر آنچه انجام می‌دهیم و آنچه از ما پرسش می‌شود، پاسخگو بدانیم.

برای من توجه به خرد جمعی یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد انگیزه و تقویت اعتمادبه‌نفس و خودباوری کارکنان است. بر همین اساس تلاش نمودم تا به لوازم و نتایج خرد جمعی کارشناسان و کارکنان مقید باشم و در همین راستا در موارد زیادی نظر کارکنان را بر نظر خودم ترجیح دادم و به آن عمل نمودم.

برای من انتخاب افراد شایسته و توانمند در پست‌های مختلف یک اصل اساسی بود،به همین جهت تلاش کردم تا با استفاده از شناخت خود و نظرات کارشناسی دیگران مناسب‌ترین افراد را برای پست‌های موردنیاز انتخاب نمایم. برای من عمق و کیفیت فعالیت‌ها مهم‌تر از ظاهر و تعداد فعالیت‌ها است . بر همین اساس با کمک همکاران گرامی تلاش نمودیم تا کیفیت فعالیت‌ها و میزان اثربخشی آن را ارتقا دهیم.

برای من رفع مشکلات و نیازهای مراکز از اهمیت زیادی برخوردار بود، به همین جهت تلاش نمودم تا باسیاست گذاری درست و اولویت‌بندی مناسب ، و در حد توان و اعتبارات مالی، بخشی از مشکلات و نیازهای مراکز را برطرف نماییم.

برای من تصمیم‌گیری بر اساس واقعیات و مستندات ضروری بود، و به همین جهت تلاش نمودم تا بر اساس آنچه به‌واقع رخ‌داده تصمیم‌گیری نمایم. البته ممکن است افرادی از تصمیمات دوران مدیریت بنده ناخرسند باشند، که امری طبیعی است، اما آنچه مهم است این تصمیمات بر اساس نظر یک نفر یا کینه و حسادت به یک فرد، اتخاذ نشده و تمام این تصمیم‌ها از نظر ما مستند و قابل دفاع می‌باشد.

برای من دفاع از حقوق همکاران یک موضوع مهم و اساسی است و بر همین اساس در این دوران تلاش نمودم تا ضمن توجه و عمل به سیاست‌های کلی و اهداف کانون نسبت به حقوق مادی و معنوی همکارانم بی‌توجه نباشم ، و هر جا که لازم باشد آن‌ها را طرح و از آن دفاع نمایم.

تعامل ، گفتگو و انعطاف‌پذیری در برابر نظرات همکاران برای من از اهمیت بالایی برخوردار بود و به همین جهت تلاش نمودم تا در مناسبت‌ها و موقعیت‌های مختلف زمینه این تعامل را فراهم نموده و اگر نظر همکاران از قوت بیشتری نسبت به من برخوردار است آن را بر نظر خود ترجیح دهم..

البته تمام آنچه در دوران مدیریت بنده انجام‌شده، توسط مجموعه‌ای از افراد صورت گرفته و من هم یکی از اعضای تیم کانون استان تهران بوده‌ام، که به سهم خودم تلاش نمودم تا در کنار سایر همکاران گرامی نقش مؤثری درروند مطلوب فعالیت‌ها داشته باشم.

من با کتاب‌های کانون به سرزمین‌های مختلفی سفر کردم. با کتاب‌های سه‌گانه « کوه‌های سفیدی»، « شهر طلا و سرب» ، و « برکه آتش » به سرزمین‌های ناشناخته سفر کردم، و مقاومت در برابر متجاوزان ، تلاش برای رسیدن به اهداف ، تحمل سختی‌ها و ناملایمات و ایثارگری و خود را فدای اهداف متعالی نمودن را از آنها دریافت نمودم.

با کتاب « کلاس پرنده» با دکتر یوهان بوخ و آقای بی دود، و دانش آموزان دبیرستان شبانه‌روزی یوهان زیگموند آشنا شدم و روحیه فعالیت جمعی، وفاداری به دوستان و توجه به دیگران را از آن آموختم.

با کتاب نگهبانان تسلیم نشدن در برابر مستبدان و مبارزه برای رسیدن به آزادی از یوغ سلطه گران را آموختم. با کتاب مادر، بزرگ شدن یک دختر توسط نامادری و در انتها مادر خطاب شدن نامادری توسط آن دختر را احساس نمودم.

با کتاب خواهران غریب وفاداری یک زن نسبت به شوهر گرفتارشده در زندان، و تحمل سختی‌ها و مشکلات توسط دختران این زن و شوهر و تلاش‌ها و کوشش‌های این دختران برای آزاد شدن پدرشان را حس کردم.

در این دوران، در تمام فعالیت‌ها در کنار شما بودم. در جشنواره‌ها، در جشن‌ها در مناسب‌های مختلف ، در فعالیت‌های روزهای به‌ظاهر تعطیل و ... همراه شما بودم و شاهد تلاش‌ها و زحمات تک‌تک شما بودم و با خنده‌های شما شاد می‌شدم و از ناراحتی شما نگران می‌گردیدم. ولی در همه حال تلاش می‌کردم که امید به آینده بهتر را از دست نداده و آن را به جمع شما منتقل نمایم.

به پایان آمد این دفتر ، حکایت همچنان باقی است، اکنون دفتر مسئولیت و فعالیت رسمی من در کانون به انتها رسیده، اما دفتر کانون و دفتر خدمت شما همچنان باز است و من دوست دارم تا از دور نظاره‌گر موفقیت‌های شما باشم.

دوست دارم همچون گذشته باانگیزه و تلاشگر بمانید، و دفتر فعالیت‌های کانون را رونق بخشید ، دوست دارم همچنان خندان باشید و شادی‌بخش کودکان و نوجوانان این سرزمین باقی بمانید . دوست دارم همچنان امیدوار باشید و لحظه‌ای از رسیدن به آینده‌ای بهتر دست برندارید. دوست دارم همچون گذشته شاهد عکس‌ها و تصاویر جمعی و خندان شما در مراکز کانون باشم.

دوست دارم همچون گذشته برای کودکان و نوجوانان عزیز سرزمین اسلامی ایران تلاش کنید و هنرها و توانایی‌های آن‌ها را به منصه ظهور برسانید.

دوست دارم همچون مهر و موم‌های گذشته ، آواز زیبا و دل‌نشین مرغک کانون را بشنوم و شاهد شادی مرغک کانون باشم.

خداوند بزرگ را بسیار سپاسگزارم که به این بنده کوچک خود توفیق بیش از ۳۷ سال خدمت در عرصه‌های مختلف فرهنگی عطا فرمود. . خداوند رحمان را شکرگزارم که انتهای خدمتم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در استان تهران سپری شد.

از مسئولین محترمی که در سال ۹۳ و بعد در سال ۹۵ به بنده اعتماد کردند و مسئولیت کانون خراسان رضوی و بعدازآن تهران را به بنده سپردند، تشکر می‌نمایم و از مدیرعامل گرامی کنونی کانون جناب آقای دکتر نظری و معاونین محترم ایشان که در یک سال اخیر به بنده اعتماد نمودند، نیز صمیمانه تشکر نموده و برای کانون پرورش فکری و مسئولین کانون آرزوی موفقیت و سربلندی می‌کنم.

برای کانون استان تهران، مدیرکل جدید و معاونین استان،کارشناسان، و کارکنان دفتر استان ، مسئولین مراکز، مربیان، نیروهای خدماتی و همه عزیزان آرزوی سلامتی و سربلندی و موفقیت دارم.

من در کانون استان تهران ایام خوشی را سپری کردم، و خاطرات بسیار دل‌نشینی از این ایام همراه با خوددارم. برای تک‌تک شما عزیزان آرزوی ایامی خوش و بانشاط می‌نمایم.

اللّهُمَّ وَفِقنا لِما تُحِبُّ وَ تَرضی

محمود سلیمانی


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

متن زیبا برای شب یلدا با جملات بسیار زیبا و دلنشین