افتتاحیهای برای بازگشت امید/ تعهد به استاد شجریان نمیگذارد باغ هنر بم را به تباهی بدهیم
فاز نخست باغ هنر بم که اسکلت اولیه آن سال 1383 به همت محمدرضا شجریان بنا گذاشته شده بود، امروز پنجشنبه 13 دی 97 با حضور حسین علیزاده و هنرمندان شناخته شده دیگری افتتاح شد.
فاز نخست باغ هنر بم که اسکلت اولیه آن سال 1383 به همت محمدرضا شجریان بنا گذاشته شده بود، امروز پنجشنبه 13 دی 97 با حضور حسین علیزاده و هنرمندان شناخته شده دیگری افتتاح شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آیین افتتاح باغ هنر بم امروز پنجشنبه سیزدهم دی 97 با حضور چهرههایی چون حسین علیزاده، علیاکبر شکارچی، محمد سریر، حسامالدین سراج، هنگامه اخوان، محمد شمسلنگرودی، حسین پرنیا، جهانشاه صارمی، مجید رجبیمعمار، بیژن بیژنی، حسین بهروزینیا، رضا خرم، زیدالله طلوعی، قاسم رفعتی، کیوان فرزین، مهران مهرنیا، حمیدرضا عاطفی، فاطمه بسطامی، علیرضا میرعلینقی، قباد شیوا، بهزاد فراهانی، علی شیرازی و همچنین کتایون خوانساری (همسر محمدرضا شجریان) و رایان شجریان(فرزند کوچک محمدرضا شجریان) و محمدحسین آقاسی در بم برگزار شد.
شکلگیری این مکان کمی بعد از زلزله بم و به همت محمدرضا شجریان رخ داده بود و سیزدهم دی 97 پس از گذشت 15 سال از آن رویداد، افتتاح شد.
ابتدای این مراسم سیدعباس سجادی که اجرای مراسم را بر عهده داشت، گفت: این پروژه توسط بزرگمرد هنر و موسیقی ایران، آبروی هنر و موسیقی ایران استاد محمدرضا شجریان کلید خورد و یارانی که او را باور داشته و دارند همراهیاش کردند تا این اتفاق مبارک در شهر بم رقم زده شود.
نخستین سخنران این مراسم هادی شهسوارپور(فرماندار بم) بود که در سخنانی کوتاه گفت: بم تنها جایی که نیاز داشت باغ هنر بود که انشاالله امروز افتتاح میشود. از استاد بزرگوار محمدرضا شجریان که خشت بنای اینجا را پایه گذاشت تشکر میکنم و برایشان آرزوی سلامتی دارم.
در ادامه محمد شمسلنگرودی با قرار گرفتن در جایگاه قطعه شعری را قرائت کرد.
سجادی در ادامه گفت: بعد از فاجعه تلخ بم در سال 1382، این پروژه سال 83 و بعد از اتفاق شایستهای که استاد شجریان با کنسرت «همنوا با بم» رقم زد و شرکتکنندگان نازنین در کنسرتهایش با او بغض کردند، آغاز شد. پروژهای که بعد از آغاز اولیه مدتی طولانی مسکوت ماند تا اینکه استاد ادامه کار در آن را به خودروسازی کرمان واگذار کرد و امروز شاهد افتتاح فاز اول آن هستیم. برای این پروژه عزیزان زیادی زحمت کشیدند از جمله پدر و پسری معمار؛ مسعود نعمتی (پدر) و علی نعمتی (پسر).
امیدوارم هر چه زودتر صدای ملکوتی استاد شجریان را در این بنا بشنویم
علی نعمتی در این مورد گفت: شروع پروژه باغ هنر با کنسرت «همنوا با بم» که استاد شجریان، استاد علیزاده و استاد کلهر برگزارکنندگانش بودند همراه بود و اسکلتش بنا شد اما مدتی طولانی مسکوت ماند و ما بعد از واگذاری آن از سوی استاد به خودروسازی کرمان شروع به کار کردیم و با حفظ همان اسکلت ادامه دادیم. ما سعی کردیم براساس آن اسکلت، مشخصات معماری ایرانی را پیاده کنیم و تا جاییکه میشد به حیاط مرکزی و بزرگباغچه و ذهنیت معماری ایرانی وفادار ماندیم. با توجه به اینکه در گذشته فضاهایی وجود داشته که در حوزه موسیقی فعال بوده تلاش کردیم بهعنوان مثال سرفصلهایی را که چاوش مدنظر داشته پیاده کنیم.
او ادامه داد: ما اینجا 10 کلاس داریم که برای تدریس در حوزههای مختلف مورد استفاده قرار خواهد گرفت. چهار آتلیه، آمفیتئاتری 100 نفره، اتاق تمرین بزرگ، پنچ یونیت برای تمرین فردی، استودیو ضبط صدا، آرشیو و کتابخانه و این کلیتی است که در نظر گرفتهایم و امیدواریم بهواسطه آن هر چه زودتر شاهد برگشت امید به شهرمان باشیم که البته بخشی از آن برگشته است. امیدوارم هر چه زودتر صدای ملکوتی استاد شجریان را هم در این بنا بشنویم.
نشانی که غلامحسین امیرخانی طراحیاش کرد
در ادامه سجادی با اشاره به رونمایی از نشان این مجموعه گفت: این نشان توسط یکی از مفاخر هنر ایران نوشته شده که امروز رونمایی میشود. از استاد علی شیرازی، هنرمند برجسته خوشنویسی ایران دعوت میکنم از این نشان که توسط غلامحسین امیرخانی نوشته شده و متاسفانه به علت بیماری نتوانستند ما را در این سفر همراهی کنند، روی صحنه بیایند. کار گرافیکی این اثر را نیز علی بوستان انجام داده است.
شرمنده میشدیم اگر به درخواست استاد شجریان پاسخ نمیدادیم
در ادامه محمدرضا شهبخش(مدیرعامل صنایع خودروسازی کرمان) گفت: تاریخچهای مختصری ارائه میدهم که چرا وارد این عرصه شدیم. در حالیکه رسالت ما در جایی دیگر است و ظرافت طبع هنرمندان را در بخش صنعت نداریم. ما سال 93 به دعوت استاد شجریان خدمت وی رسیدیم که در آن جلسه چنان با عشق و علاقه تاریخچه فعالیت خود را در این مکان توضیح داد که ما نسبت به اینکه چرا اگر کاری از دستمان برمیآید انجامش ندادهایم احساس شرمندگی کردیم. مردی به این بزرگی چنین ایدهای را در شهری چون بم پرورش دادند و اگر ما بتوانیم کاری کنیم چرا از انجامش دریغ بورزیم. فنداسیون، طراحی و ایده اصلی اینجا از استاد شجریان بود و ما سعی کردیم با همان تفکری که اینجا وجود داشت کار را پیش ببریم. فاز اول حدود چهار هزار و دویست متر است و در مورد دو فاز دیگر در آینده تصمیم خواهیم گرفت.
آمادگی تبدیل باغ هنر بم به دانشکده هنرهای زیبا بهواسطه تعهد به شجریان
حسین علیزاده سخنران دیگر این مراسم هم گفت: امروز، روز بسیار هیجانانگیزی است. میخواهم خاطرهای را بیان کنم که شاید جنبهخصوصی داشته باشد اما بیانش لازم است. سال 82 زمانی که کسالت سراغ استاد شجریان آمد لحظه و روز عجیبی را تجربه کردیم؛ 15-16 سال پیش صبح روزی که در کارولینای شمالی از خواب بیدار شدیم و فهمیدیم کار به بیمارستان کشیده است. ما خودمان را باخته بودیم و میدانستیم که آن شب باید بدون حضور استاد شجریان روی صحنه برویم و همایون کار را بر عهده خواهد گرفت.
وی ادامه داد: زمانی که برای رفتن به سالن آماده میشدیم هیچ نیرو و انگیزهای برای اجرا نداشتیم و حتی در لحظهای که به هم نگاه میکردیم چهره یکدیگر را نمیشناختیم چون حضور استاد شجریان بود که به چهرههای ما حس میداد. وقتی که مردم در سالن نشسته بودند صحنه عجیبی رخ داد. در باز شد و استاد شجریان با سُرمی در دست با لباس گرمکن پشت صحنه آمد و گفت نتوانستم در خانه بمانم! او با وجود تمام مشکلاتی که داشت نتوانست در منزل بماند و خودش به خودش رحم نکرد و فقط از مردم عذر خواست با لباس گرمکن روی صحنه میرود نه با لباس کنسرت. نه ما با دستمان و نه شجریان با حنجرهاش بلکه همهمان با دلمان آن اجرا را انجام دادیم و علیرغم اینکه فکرش را نمیکردیم استاد شجریان، خودش، ما را و همه مردم را پرواز داد.
علیزاده متذکر شد: وقتی که فاجعه زلزله بم پیش آمد همان گروه؛ بنده حقیر، کیهان کلهر، محمدرضا و همایون شجریان در عرض چند دقیقه یکدیگر را پیدا کردیم و برنامهریزی روی صحنه بردن کنسرت «همنوا با بم» را انجام دادیم. آن حرکت چون با عشق و حس تعهدی که استاد شجریان نسبت به موضوع داشت در خود ما هم همبستگی عجیبی به وجود آورد و یک همدلی محض بود. انگیزه آن کنسرت به وجود آوردن چنین فضایی بود و علیرغم این ه در ایران پیشبینی کردن هیچ چیز میسر نیست اما اگر تصمیمی با عشق، ایمان و اعتقاد گرفته شود حتما عملی خواهد شد. ما امروز افتخار این را نداریم که استاد شجریان در جمعمان حاضر شود ولی یادش و نامش و قلبش در میانمان هست.
این هنرمند در ادامه افزود: فکر ایجاد چنین مکانی از لحظه اولیه تا به نتیجه رسیدن، تقریبا محال بود و محال هم شد و همه چیز بعد از مدتی مسکوت ماند ولی ما میدانستیم هر آنچه انگیزه و عشقی واقعی در پسش باشد حتی بعد از 16 سال محقق خواهد شد. روزی که فاجعه بم پیش آمد ما فکر کردیم چه باید کنیم و اولین صحبت استاد شجریان این بود که این شهر باید پر از امید شود و پر از نغمه تا شاید دلهای مردم دوباره زنده شود.
او همچنین گفت: این مکان تا اینجا درست شده ولی به این فکر کنیم که میخواهیم برای تداوم آن چه کنیم. یادمان نرود اینجا با خون دل ساخته شده و تحقق آرزوی بزرگ هنرمندی بزرگ. در بررسیهایی که هفتههای گذشته انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که اینجا میتواند دانشکدهای شود شبیه به دانشکده هنرهای زیبا. جایی برای موسیقی، تجسمی، تئاتر، سینما و... و جایی برای هنرآموزی مردم منطقه، کرمان و بم.
علیزاده در پایان خاطرنشان کرد: من وقتی با هنرمندانی از رشتههای مختلف صحبت کردم همگی با جان و دل حاضر بودند وقت بگذارند و در چنین دانشگاهی درس بدهند. از همه اساتید، از همه مردم شهر بم و از مسئولانی که متوجه این مسئله هستند میخواهم به بقای این مکان بیندیشند و در زنده کردن روحیه مردم این شهر سهیم شوند. من از طرف بسیاری از هنرمندان در رشتههای مختلف این تعهد را نسبت به این محیط میدهم و از طرف خودم و بسیاری دیگر از هنرمندان میگویم برای ادامهدار بودن فعالیت این مکان زمان خواهیم گذاشت و تعهد بعدی را مردم باید بدهند و تعهد بعدی را مسئولان. اگر روزی شنیده شود غفلتی شده و از این محیط آنطور که باید استفاده نشده باید به حال خودمان افسوس بخوریم که این یکی را هم به تباهی کشاندیم اما قطعا اینگونه نمیشود چون نام استاد شجریان نامی است جاودانه و ما نسبت به این نام تعهد داریم و تعهد میدهیم.
سربرآوردن ققنوس هنر از دل خاکستر
کتایون خوانساری(همسر استاد شجریان) بهعنوان آخرین سخنران این مراسم در سخنانی کوتاه گفت: بسیار خوشحالم که امروز باغ هنر بم ایده ارزشمند همسرم پس از گذشت زمانی بسیار طولانی به ثمر نشست. سالهای اخیر شاهد عشق و علاقه همسرم به سربرآوردن ققنوس هنر از دل خاکستر بودهام و امروز شاهد برداشتن گام دیگری در همین راستا هستیم. هنرمندان اندوه بزرگ را به راهی برای سازندگی تبدیل میکنند و اندوه محمدرضا نیز تبدیل به انگیزهای برای این حرکت شد.
وی ادامه داد: شروع این حرکت به همت استاد شجریان و حسین علیزاده بود و در این راه بزرگترین سرمایهشان را همراهی مردمان میدانستند. از جمله ویژگیهای ممتاز استاد شجریان صدای مردم بودن است و اراده او برای کاهش آلام مردم نیازمند کمکهای مردمی دیگر بود که او را یاری میکردند. برای او چند هزار تومان کمک هموطنی لر، کرد و بلوچ آنچنان هیجانانگیز بود که همواره از آن یاد میکرد و امروز علیرغم وقفهای چند ساله بهدلیل شرایطی ناخواسته، کرمان خودرو مسئول ادامه آن شد. استاد شجریان در بستر بیماری نیز همچنان پیگیر خواستهها هستند. بر این باورم که فرهنگ، هنر و تمدن ایران بزرگ مرهون نامهایی است که هرگز از یاد نخواهند رفت.
پایانبخش این آیین اجرای علی بوستان(بربط)، سیامک جهانگیری(نی)، بهزاد میرزایی (تنبک) و پوریا اخواص(آواز و کمانچه) بود که همراهیکننده حسین علیزاده بهعنوان سرپرست گروه و آهنگساز بودند.