علی دهکردی گفت: یک هنرمند خودش را نمی تواند در یک بسته ای محدود کند و مثلا بگوید من خطاط هستم کاری هم به دیگر هنرها ندارم.
علی دهکردی در پاسخ به خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج در مورد ارتباط هنر تجسمی و سینما گفت: اصولاً من تمام رشته هنری را از یک خانواده میدانم؛ یعنی یک هنرمند خودش را نمی تواند در یک بسته ای محدود کند و مثلا بگوید من خطاط هستم کاری هم به دیگر هنرها ندارم.
وی با تاکید بر اینکه هنر یک خانواده متحدالشکل است افزود: من هم از نوجوانی، به خطاطی، نقاشی و عکاسی علاقه داشتم و در حد علاقه شخصی و نه به عنوان یک هنرمند حرفه ای، پیگیر آنها و فعال بودهام.
این بازیگر مطرح در مورد حضورش در نمایشگاههای تجسمی گفت: معمولاً آثار هنری را که احساس می کنم باید به تماشایشان بروم، میروم و میبینم.
نمایشگاهی که یک اتفاق ملی بود
وی که به هنگام بازدید از یک نمایشگاه نقاشی با ما سخن می گفت، افزود: چندی پیش هم به بازدید از یک نمایشگاه خیلی فوق العاده که از آثار سه نفر از بزرگ ترین وزنه های خوشنویسی معاصر ایران، در فرهنگسرای نیاوران برگزار شده بود، رفته بودم.
علی دهکردی اظهار داشت: به نظر من در برخی موارد مانند نمایشگاه خوشنویسی دستخط ، این دیگر به این مربوط نمی شود که آیا من خطاطی و خوشنویسی را دوست یا نه؛ بلکه نمایشگاهی که امثال غلامحسین امیرخانی و کرمعلی شیرازی در آن آثاری داشته باشند یک اتفاق ملی است که پدرها و مادران، باید فرزندانشان را به آن برده و این آثار را به آنها نشان دهند و به آنها بگویند که شما باید خوشحال باشید که در طول زندگیتان میتوانید چنین آثاری را ببینید.
وی در پاسخ به این سوال که آیا تماشای آثار تجسمی برای هنر بازیگری مفید است گفت: اصلا تصور اینکه من که سینماگرم بگویم به نقاشی، عکاسی، موسیقی، مجسمه سازی و حتی به معماری و یا به فولکلور علاقه ندارم سخت و بعید است. هنرها مخصوص هنری مثل سینما که یک هنر ترکیبی از همه اینهاست ملهم از هم و وابسته هم هستند. حتی ما که در دانشکده بازیگری میخوانیم یا فیلم برداری و فیلم نامه نویسی، واحدهایی هم به عنوان مبانی هنرهای تجسمی داریم.
این بازیگر سینما گفت: یعنی یک هنرمند نمیتواند ذهنش را از مفهوم مطلق هنر، که به نوعی نقاشی هم جزئی از آن است دور کند. چرا که مبنای اصلی ترکیب بندی، رنگ، کمپوزیسیون، خلاقیت و همه اینها در اولین هنری که شکل پیدا میکند، هنرهای تجسمی است.
شبیه شاه عباس بودم
علی دهکردی در مرور خاطره ای مبنی بر بهرهمند شدن از یک اثر هنر تجسمی در بازیگری اش گفت: تماشای آثار تجسمی در کار من هم بی تاثیر نبوده، اما در چند دفعه ای که چنین موردی پیش آمده و حس یا ایده ای از یک اثر تجسمی به ذهنم رسیده، به ویژه در یکی دو اثر تاریخی، حتماً آن ایده الهام گرفته شده را با کارگردان اثر مطرح کردهام. به عنوان مثال زمانی که در سریال شیخ بهایی، نقش شاه عباس را بازی میکردم و در آثار باستانی اصفهان در حال فیلمبرداری بودیم، مسئولین میراث فرهنگی این شهر مرا صدا کردند تا از برخی آثار که دور از دسترس و در فضای داخلی بود دیدن کنم. آنجا تابلویی از شاه عباس را به من نشان دادند که به نظرم آمد چقدر حسی که در این تابلو وجود دارد، میتواند به کار منتقل شود. به نظر آقای شهرام اسدی، کارگردان موفق سینما و تلویزیون، هم بعد از دیدن این تابلو ضمن تایید این نکته، برایش جالب بود که ما چقدر توانسته بودیم به آن دوران نزدیک شویم.