به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، هفتاد و سومین نشست توسعه و ترویج کتابخوانی عصر روز ۲۴ دی از سوی کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
بر این اساس، مینا ذاکرشهرک دبیر این نشست ضمن معرفی کارشناسان از آنان درخواست کرد تا با موضوع «صدا و بیان قصهگو و تاثیرهای آن بر ترویج کتابخوانی» به گفتوگو با مخاطبان این برنامه بپردازند.
مریم نشیبا گوینده و قصهگوی پیشکسوت، نخستین سخنران این نشست بود. وی بخش مهمی از سخنان خود را به بیان تجربههای عملی در مواجهه با کودک و نیاز والدین اختصاص داد.
گوینده برنامههای «گلبانگ» و «شب بخیر کوچولو» خاطرنشان کرد در آغاز این راه چند عنصر او را همراهی کردهاند: «صدای مناسب امری خدادادی است که با پرورش و تمرین قوت میگیرد. همچنین ضروری است برای رسیدن به دستآورد مناسب، تمرین را در این زمینه فراموش نکرد.»
نشیبا از ورود خود به برنامه شب بخیر کوچولو گفت: «سال ۶۹ و به دعوت ساعد باقری برای تست صدا حضور پیدا کردم. همانجا از من خواسته شد تا بخشی از داستان «مهمانهای ناخوانده» را قصهگویی کنم و در همان جلسه پذیرفته شدم. اما حضور من در برنامه گلبانگ به ۲۵ سال قبل برمیگردد. قطعا صدای من را بر روی مستندها شنیدهاید یا برنامه صداهای ماندگار را دنبال کردهاید، اما قصهگویی امری جداگانه بود. پیش از شروع کار حدود دو ماه تمرین انجام دادیم و در واقع پیش تولید داشتیم. جاهایی از قصه که در آن شادی وجود داشت انعکاس آن ضرورت پیدا میکرد. یا گفته شد که صدای قصهگو باید هشدار لازم را به کودک بزرگسال بدهد. در این بین جستوجوی من در کتابخانهها و آشناییام با کتابهای کودک بیشتر شد و گوش دادن به نوارهای قصهگویی آقای صبحی را آغاز کردم.»
این کارشناس که تدریس درس جغرافیا را در پرونده کاری خود دارد از کاربردهای قصهگویی در تدریس سخن گفت و افزود: «در تدریس نیز از قصهگویی و رویاپردازی استفاده کردم. مثلا به یاد دارم وقتی درباره استرالیا صحبت میکردیم علاوه بر شهرهای اصلی درباره آدلاید صحبت کردیم و ذهن بچهها را به انیمیشن مهاجران سوق دادم. یا در مورد رود نیل کشور به کشور با هم سفر کردیم. اطلاعات اضافه سبب میشد بچهها تصور کنند من تمام این کشورها را گشتهام و البته من ذهنیت آنها را تغییر نمیدادم، چون رویاپردازی میکردند و این همان چیزی بود که سبب گسترش اطلاعات آنها میشد.»
نشیبا که در این برنامه به اجرای یک قصهگویی نیز پرداخت، بر تاثیرهای اجتماعی قصهگویی تاکید کرد و گفت: «قصهسازی یکی از فعالیتهای همیشگی من است. از مادران و مربیان، اطلاعات بچهها را میگیرم و قصهسازی میکنم و آن قصه را مطرح میکنم. مثلا دختری است که مسواک نمیزند یا دستشویی نمیرود. کمی درباره شخصیت او، والدینش و اقوامش میپرسم و در بستر قصه مسئلهای را مطرح میکنم. با والدین روز پخش برنامه هماهنگ میشود تا کودک آنها قصه را بشنود.
سعــید مجیــدی کارشناس دیگری بود که در هفتاد و سومین نشست توسعه و ترویج کتابخوانی با مربیان و قصهگویان سخن گفت. وی با طرح مسایل مشارکتی نشست را به سمت کارگاهی شدن پیش برد. مترجم دو کتاب «دانش صداسازی و خواندن (آوازخوانی)» و «تکنیک آواز» گفت: علاوه بر مباحثی که خانم نشیبا مطرح کردند باید در نظر بگیریم که علم هم وارد مبحث صدا شده است. و در هنرهایی مانند آواز، بازیگری، فن بیان و... نظرها و راهکارهایی دارد. آنالیز کردن صدای انسان و ارایه تمرینهایی برای ارتقا آن، وظایف این علم است و به مجموعه این تمرینها صداسازی گفته میشود.
وی در چند بخش به طرح مسایلی پیرامون اصوات و حرکت لبها پرداخت. در این بخش او تمرینهایی را بیان کرد و از مخاطبان درخواست کرد این تمرینها را تکرار کنند. تقویت نوک زبان، ماهیچه ته زبان دیگر تمرینهایی بود که سعید مجیدی به آنها پرداخت.
این مدرس صداسازی و فن بیان در بخش دوم صحبتهای خود به چهار مبحث «شدت صدا»، «زیر و بمی صدا»، «طنین صدا» و «کشش صدا» پرداخت. این کارشناس عنوان کرد: «علم، امروز تاکید میکند که ما میتوانیم زیباییهای صدا را کشف کنیم. حتی در علم سنتی نیز به مبحث آواشناسی پرداخته شده است. به طور مثال مخارجالحروف ابنسینا به مخرجهای زبان عربی و جایگاه هر حرف پرداخته است.»
سعــید مجیــدی ضمن تمرین تنفس دیافراگمی از مربیان و قصهگویان حاضر درخواست کرد به زبان بدن خود توجه داشته باشند. وی زبان بدن را برای قصهگویانی که به صورت زنده با کودکان در ارتباطند ضروری دانست: «راست قامتی، نحوه ایستادن درست و... در خروج اصوات و دامنه آن موثرند. در کنار زبان بدن است که علم ادبی موثر خواهد بود. قصهگویان ما بایستی از لحاظ سماعی روی آواها، قصهها و شعرها کار کنند.»
این سخنران در بخش پایانی سخنانش درباره درنگ- مکث و سکوت با مخاطبان صحبت کرد و به صورت عملی بمی و زیری صدا، شدت، کشش و سایر مباحث صحبت شده را به آنان نشان داد.
در پایان ذاکرشهرک که خود نویسنده و از اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان است عنوان کرد: «قصهگو تصویرگری است که به جای رنگ از کلمهها استفاده میکند.»
هفتاد و سومین نشست توسعه و ترویج کتابخوانی با گپ و گفتهای دوستانه و عکسهای یادگاری با مریم نشیبا همراه بود.
به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، هفتاد و سومین نشست توسعه و ترویج کتابخوانی عصر روز ۲۴ دی از سوی کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
بر این اساس، مینا ذاکرشهرک دبیر این نشست ضمن معرفی کارشناسان از آنان درخواست کرد تا با موضوع «صدا و بیان قصهگو و تاثیرهای آن بر ترویج کتابخوانی» به گفتوگو با مخاطبان این برنامه بپردازند.
مریم نشیبا گوینده و قصهگوی پیشکسوت، نخستین سخنران این نشست بود. وی بخش مهمی از سخنان خود را به بیان تجربههای عملی در مواجهه با کودک و نیاز والدین اختصاص داد.
گوینده برنامههای «گلبانگ» و «شب بخیر کوچولو» خاطرنشان کرد در آغاز این راه چند عنصر او را همراهی کردهاند: «صدای مناسب امری خدادادی است که با پرورش و تمرین قوت میگیرد. همچنین ضروری است برای رسیدن به دستآورد مناسب، تمرین را در این زمینه فراموش نکرد.»
نشیبا از ورود خود به برنامه شب بخیر کوچولو گفت: «سال ۶۹ و به دعوت ساعد باقری برای تست صدا حضور پیدا کردم. همانجا از من خواسته شد تا بخشی از داستان «مهمانهای ناخوانده» را قصهگویی کنم و در همان جلسه پذیرفته شدم. اما حضور من در برنامه گلبانگ به ۲۵ سال قبل برمیگردد. قطعا صدای من را بر روی مستندها شنیدهاید یا برنامه صداهای ماندگار را دنبال کردهاید، اما قصهگویی امری جداگانه بود. پیش از شروع کار حدود دو ماه تمرین انجام دادیم و در واقع پیش تولید داشتیم. جاهایی از قصه که در آن شادی وجود داشت انعکاس آن ضرورت پیدا میکرد. یا گفته شد که صدای قصهگو باید هشدار لازم را به کودک بزرگسال بدهد. در این بین جستوجوی من در کتابخانهها و آشناییام با کتابهای کودک بیشتر شد و گوش دادن به نوارهای قصهگویی آقای صبحی را آغاز کردم.»
این کارشناس که تدریس درس جغرافیا را در پرونده کاری خود دارد از کاربردهای قصهگویی در تدریس سخن گفت و افزود: «در تدریس نیز از قصهگویی و رویاپردازی استفاده کردم. مثلا به یاد دارم وقتی درباره استرالیا صحبت میکردیم علاوه بر شهرهای اصلی درباره آدلاید صحبت کردیم و ذهن بچهها را به انیمیشن مهاجران سوق دادم. یا در مورد رود نیل کشور به کشور با هم سفر کردیم. اطلاعات اضافه سبب میشد بچهها تصور کنند من تمام این کشورها را گشتهام و البته من ذهنیت آنها را تغییر نمیدادم، چون رویاپردازی میکردند و این همان چیزی بود که سبب گسترش اطلاعات آنها میشد.»
نشیبا که در این برنامه به اجرای یک قصهگویی نیز پرداخت، بر تاثیرهای اجتماعی قصهگویی تاکید کرد و گفت: «قصهسازی یکی از فعالیتهای همیشگی من است. از مادران و مربیان، اطلاعات بچهها را میگیرم و قصهسازی میکنم و آن قصه را مطرح میکنم. مثلا دختری است که مسواک نمیزند یا دستشویی نمیرود. کمی درباره شخصیت او، والدینش و اقوامش میپرسم و در بستر قصه مسئلهای را مطرح میکنم. با والدین روز پخش برنامه هماهنگ میشود تا کودک آنها قصه را بشنود.
سعــید مجیــدی کارشناس دیگری بود که در هفتاد و سومین نشست توسعه و ترویج کتابخوانی با مربیان و قصهگویان سخن گفت. وی با طرح مسایل مشارکتی نشست را به سمت کارگاهی شدن پیش برد. مترجم دو کتاب «دانش صداسازی و خواندن (آوازخوانی)» و «تکنیک آواز» گفت: علاوه بر مباحثی که خانم نشیبا مطرح کردند باید در نظر بگیریم که علم هم وارد مبحث صدا شده است. و در هنرهایی مانند آواز، بازیگری، فن بیان و... نظرها و راهکارهایی دارد. آنالیز کردن صدای انسان و ارایه تمرینهایی برای ارتقا آن، وظایف این علم است و به مجموعه این تمرینها صداسازی گفته میشود.
وی در چند بخش به طرح مسایلی پیرامون اصوات و حرکت لبها پرداخت. در این بخش او تمرینهایی را بیان کرد و از مخاطبان درخواست کرد این تمرینها را تکرار کنند. تقویت نوک زبان، ماهیچه ته زبان دیگر تمرینهایی بود که سعید مجیدی به آنها پرداخت.
این مدرس صداسازی و فن بیان در بخش دوم صحبتهای خود به چهار مبحث «شدت صدا»، «زیر و بمی صدا»، «طنین صدا» و «کشش صدا» پرداخت. این کارشناس عنوان کرد: «علم، امروز تاکید میکند که ما میتوانیم زیباییهای صدا را کشف کنیم. حتی در علم سنتی نیز به مبحث آواشناسی پرداخته شده است. به طور مثال مخارجالحروف ابنسینا به مخرجهای زبان عربی و جایگاه هر حرف پرداخته است.»
سعــید مجیــدی ضمن تمرین تنفس دیافراگمی از مربیان و قصهگویان حاضر درخواست کرد به زبان بدن خود توجه داشته باشند. وی زبان بدن را برای قصهگویانی که به صورت زنده با کودکان در ارتباطند ضروری دانست: «راست قامتی، نحوه ایستادن درست و... در خروج اصوات و دامنه آن موثرند. در کنار زبان بدن است که علم ادبی موثر خواهد بود. قصهگویان ما بایستی از لحاظ سماعی روی آواها، قصهها و شعرها کار کنند.»
این سخنران در بخش پایانی سخنانش درباره درنگ- مکث و سکوت با مخاطبان صحبت کرد و به صورت عملی بمی و زیری صدا، شدت، کشش و سایر مباحث صحبت شده را به آنان نشان داد.
در پایان ذاکرشهرک که خود نویسنده و از اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان است عنوان کرد: «قصهگو تصویرگری است که به جای رنگ از کلمهها استفاده میکند.»
هفتاد و سومین نشست توسعه و ترویج کتابخوانی با گپ و گفتهای دوستانه و عکسهای یادگاری با مریم نشیبا همراه بود.