چرا ورشو برای ضربه به ایران انتخاب شد؟


چرا ورشو برای ضربه به ایران انتخاب شد؟

آیا اقدام لهستان به معنای تنش سیاسی بین ایران و اروپا در خصوص برنامه ساز و کار مالی است؟ خبرآنلاین در گفتگو با یک حقوقدان این مهم را بررسی کرده است که از نظر می گذرانید...

زهره نوروزپور: اجلاس ضد ایرانی لهستان در ماه آینده میلادی تشکیل می شود. این اجلاس تا کنون واکنش‌های بسیاری به همراه داشته است. برخی تحلیل‌گران این نشست را به برجام و اجرای برنامه ساز و کار مالی اروپا با ایران مرتبط می‌دانند و برخی دیگر معتقدند آمریکا برای تحت فشار قرار دادن روابط اروپا و ایران متوسل به اینگونه شوهای سیاسی شده است. برخی دیگر نیز با اشاره به سفر مایک پومپئو وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه آن را مقدمه‌ای برای تشکیل ارتش عربی علیه ایران تلقی کرده اند و بالاخره اینکه برخی دیگر بر این باورند که پای معامله قرن در میان است. خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگو با رضا نصری، حقوقدان بین الملل و عضو مرکز مطالعات ژنو، از زوایه روابط اروپا و ایران همچنین نقش برجام این مسئله را بررسی کرده است که در ادامه می خوانید:

چرا ورشو برای ضربه به ایران انتخاب شد؟

وزیر خارجه امریکا چرا ورشو را برای اجلاس ضد ایرانی انتخاب کرد؟

دولت‌های آمریکا معمولاً وقتی با دولت‌های قدرتمند و مرکزی اروپای دچار تنش می‌شوند، به دولت‌های اروپای شرقی روی می‌آورند حتماً به یاد دارید که زمان جرج بوش هم، وقتی دولت فرانسه با حمله آمریکا به عراق مخالفت کرد، وزیر دفاع وقت ایالات متحده - دونالد رامسفیلد - دولت‌های اروپای مرکزی را «اروپای کهنه» (Old Europe) خطاب کرد و گفت مرکز ثقل و آینده اروپا به سمت شرق قاره سوق پیدا کرده است. امروز هم وضعیت کم‌وبیش همین است. آقای پومپئو می‌خواهد نشان دهد اروپا فقط آلمان و فرانسه نیست!

آیا می توان از این زاویه نگاه کرد که اروپا بر سر مساله برنامه ساز و کار مالی با یکدیگر دچار اختلاف شده اند و این مساله باعث بروز رفتار برخی کشورهای اتحادیه شده است؟ آنهم با توجه به اقدام اخیر دانمارک علیه ایران.

گمان نمی‌کنم دولت‌های اروپایی با یکدیگر دچار اختلافات اساسی بر سر ایران شده باشند. موضع لهستان که همیشه کم‌وبیش - به دلایل مختلف - نزدیک به موضع آمریکا بوده و نمی‌شود آن را به سایر کشورها تعمیم داد. فراموش نکنیم در زمان جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ نیز، در برابر همراهی بی قید و شرط لهستان با دولت جرج بود، آقای ژاک شیراک در اظهارات مشهوری گفته بود دولت لهستان «یک بار دیگر فرصت سکوت کردن را از دست داده‌ است!». موضع دانمارک هم به نظر می‌رسد بیش از اینکه از اختلاف در درون اتحادیه بر سر ایران حکایت داشته باشد،‌ بیانگر این است که می‌خواهند به آمریکا و لابی‌های دولت‌های منطقه در پایتخت‌های خود اینطور القا کنند که سیاست متعادلی نسبت با ایران اتخاذ کرده‌اند و برخلاف «اتهامات» آن‌ها، بی قید و شرط با تهران «سازش» نمی‌کنند.

نظر شما درباره این اجلاس چیست؟ آیا اجماعی علیه ایران شکل خواهد گرفت؟

اجماع زمانی حاصل می‌شود که دولت‌ها عمیقاً‌ بر این باور باشند که رویارویی با ایران با منافع آن‌ها سازگار است؛ و معتقدم در مقطع فعلی به هیچ عنوان چنین باوری در میان آن‌ها حاکم نیست. تلاش‌های قبلی آمریکا برای ایجاد یک اجماع بی پایه، تبلیغاتی و تصنعی پیش از این هم به شکست خورده است و دلیلی ندارد این بار با موفقیت روبرو شود. به یاد داریم که در ماه سپتامبر گذشته، پیش از آغاز اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، خانم نیکی هیلی - نماینده آمریکا در سازمان ملل - اعلام کرد جلسه‌ای به ریاست شخص دونالد ترامپ در شورای امنیت برگزار خواهد شد که به صراحت به موضوع «رفتارهای بی‌ثبات‌کننده ایران» رسیدگی خواهد کرد.

کم‌تر از یک هفته بعد مجبور شدند موضوع جلسه را تغییر دهند و بحث را به «مسائل منطقه‌ای» بسط دهند! جالب است که در همان جلسه نیز اکثر قریب‌ به اتفاق دولت‌های عضو شورای امنیت جلسه را به جلسه مواخذه آمریکا بر سر موضوع برجام تبدیل کردند!

ایضاً چند ماه قبل، در پی اعتراضات دی‌ماه گذشته، وقتی خانم هیلی برای رسیدگی به وضعیت ایران جلسه اضطراری در شورای امنیت تشکیل داد و تلاش کرد از این قبیل اجماعات تصنعی علیه ایران ایجاد کند، باز هم آن جلسه به برخورد شدید دولت‌ها با نماینده آمریکا منتهی شد. امروز نیز - برخلاف ادعای آقای پومپئو - هنوز مشخص نیست موضوع کنفرانس دقیقاً چه خواهد بود. آیا واقعاً قرار است «ایران» محور کنفرانس باشد یا اینکه آقای پومپئو در حال جوسازی است؟ شخصاً معتقدم در هر صورت محتوای جلسه و خروجی آن به هیچ عنوان مطابق انتظارات آمریکا نخواهد بود. اغلب کشورها بر این حقیقت واقف شده‌اند که هیچ موضوع منطقه‌ای را نمی‌شود با حذف ایران یا منزوی‌ کردن آن حل و فصل کرد.

ایران چه راهبردی را باید مقابل این اقدام در پیش بگیرد؟

ایران اعتراض‌های دیپلماتیک خود را به دولت لهستان ابلاغ کرده و پاسخ آن‌ها را نیز شنیده است. از این پس باید صرفاً ناظر ماجرا باشد و موضوع را جدی‌تر از اینکه هست جلوه ندهد. اگر واکنش‌های ایران تناسبی با اهمیت این جلسه نداشته باشد و به تندروی کشیده شود، چه بسا مقاصد آمریکا در تیره‌سازی روابط ایران و اروپا را تا حدودی تامین کند.

تحلیل کلی شما نسبت به چرایی اقدام لهستان و تاثیر ان بر برجام و ادامه همکاری ایران و اروپا چیست؟

گمان می‌کنم ماجرای برجام دست‌کم سه «نقص» را در روند ساخت‌وساز اتحادیه اروپا برای خود اروپاییان بر ملا کرده باشد: اول اینکه آن‌ها متوجه شده‌اند که وزن آمریکا بیش آنکه تصور می‌کردند بر منافع آن‌ها سنگینی می‌کند. دوم اینکه دریافته‌اند - علیرغم تمام تلاش‌شان برای ایجاد یک بلوک مستقل - کمآکان قوانین فراسرزمینی آمریکا بر مصوبات آن‌ها تفوق دارد؛ و سوم اینکه یک بار دیگر شاهد بوده‌اند که برخی اعضای اتحادیه (به ویژه دولت‌های شرق اروپا) کمآکان نوعی دنباله‌روی مزمن در رابطه با آمریکا دارند که انسجام اتحادیه را به چالش می‌کشد. معتقدم جریان اصلی در اتحادیه اروپا تلاش خواهد کرد - علیرغم پستی و بلندی‌های پیش رو - این سه نقص را تا حدودی زیادی برطرف کند. به نفع ایران هم هست که دستگاه دیپلماسی کشور بیش از پیش بر وجود این سه نقص در روند تشکیل و تثیبت و تحکیم اتحادیه اروپا تاکید کند.

پومپئو در رابطه با این اجلاس به خاورمیانه امده است و حتی فرستاده امریکا به لبنان رفته است ، تحلیل شما چیست؟

آقای پومپئو بر این حقیقت واقف است که کم‌تر از دو سال از زمامداری آقای ترامپ باقی مانده و فرصت کمی دارد تا برنامه‌های جریان‌ تندروی واشنگتن را علیه ایران پیاده کند. او می‌داند احتمالاً اقبال محمدبن‌سلمان رو به پایان است و احتمال دارد دولت نتانیاهو نیز چندان دوام نیاورد؛ ضمن اینکه دولت ترامپ نیز خود - پس از انتخابات کنگره - دچار مشکلات عدیده در داخل کشور شده است. در نتیجه، او تمام نیرو و توان خود را بکار برده تا آرایش دلخواه خود را در منطقه علیه ایران سازمان‌دهی کند. اما به نظر می‌رسد برای چنین کاری هم فرصت کمی داشته باشد، هم موانعی زیاد پیش روی او باشد و هم پروژه او با واقعیت‌های منطقه سازگاری چندانی نداشته بشد.

برخی از تحلیلگران و مقامات ایرانی معتقدند رابطه ایران و اروپا دچار تنش شده است. کما اینکه دکتر ظریف و آقای عراقچی نیز بارها به اروپا هشدار داده اند. نظر شما چیست؟ آیا اروپا ایران را دور می زند یا در حال زمان خریدن است تا با امریکا به تفاهم خاصی برسند؟

روابط کشورها با یکدیگر امر سیالی است که در مقاطع مختلف فراز و نشیب‌های فراوانی دارد. همین سال گذشته بود که ارتش ترکیه جت جنگی روسیه را در آسمان منهدم کرد و بلافاصله بسیاری از تحلیل‌گران خبر از پایان دوستی دو کشور دادند و حتی از احتمال وقوع جنگ میان ناتو و روسیه سخن به میان آوردند! اما دیدیم که امروز روسای جمهور ترکیه و روسه در کنار هم برای حل‌وفصل مسئله سوریه به گفت‌وگو و همکاری می‌نشینند. میان ایران و اروپا هم کم‌وبیش همین دینامیک برقرار است. در مقطعی روابط و اظهارات گرم و صمیمی است و در مقطعی تنش و دلخوری در میان است. اما روند و جهت‌گیری کلی به سمت و سوی ایجاد روابط راهبردی نوینی است که از یک‌سو اروپا را از قید و بند آمریکا رها سازد و از سوی دیگر منافع اقتصادی و امنیتی ایران را تأمین نماید.

اجلاس ضدایرانی لهستان از نظر تحلیلگران برای ممانعت از اجرای برنامه ساز و کار مالی اروپا و اجماع جهانی برای تحت فشار گذاشتن ایران برای خروج از برجام تلقی کرده اند. نظر شما چیست؟

معتقدم «ضد ایرانی» بودن جلسه در پایان کنفرانس مشخص می‌شود. قطعاً هدف آقای پومپئو این است که از این تریبون برای مانع‌تراشی در همکاری میان ایران و ارپا و ایجاد نوعی ائتلاف میان دولت‌های عرب و اسرائیل علیه ایران استفاده کند. اما گمان نمی‌کنم در هیچ‌یک از این اهداف موفق شود. ایجاد سازوکار مالی برای اروپا یک موضوع مهم حیثیتی، اقتصادی و سیاسی است و ایجاد ناتوی عربی یا تجمیع اعراب و اسرائیل نیز بلندپروازی ساده‌انگارانه‌ایست که با واقعیت‌ منطقه همخوانی ندارد.

52310

کد خبر 1222386


قتل خونین همسر با دستور زن خیانتکار+گفتگو با متهم