جوانگرایی در وزارت کار به روایت آمار و یک تأمل
آمارهایی که اگر به شورای معاونین این وزارتخانه محدود شوند، حکایت از جوانتر شدن پنج ساله این ترکیب دارد؛ عددی برآمده از قیاس میانگین سنی شورای معاونین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دوره وزارت علی ربیعی و محمد شریعتمداری که حکایت از کاهش چشمگیر این میانگین از 55.2 به 49.9 دارد.
آیا اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان، منجر به جوانگرایی خواهد شد؟ این پرسشی است که هرچند پاسخ به آن به رغم اجرایی شدن قانون یاد شده نیز ساده نیست، تأمل در آن در برخی حوزهها به شواهدی امیدوارکننده میرسد.
به گزارش «تابناک»؛ قانون منع به کارگیری بازنشستگان در حالی از طرف رئیسجمهور ابلاغ شد و در دست اجرا قرار گرفت که تقریبا همزمان با آن، ترمیم کابینه در جریان بود؛ اتفاقی که موجب تغییر برخی وزرا و سکانداران چند وزارت خانه شد.
تغییراتی که هرچند بی ارتباط با قانون یاد شده بود، در افکار عمومی این انتظار را به دنبال داشت که تغییرات کابینه با قانون منع به کارگیری بازنشستگان همراستا شده و به نوعی روح قانون در آن اعمال شود. روحی قانونی که در ظاهر قانون، مقابله با به کارگیری بازنشستگان در پستهای دولتی است و در باطن، فراهم کردن شرایط جوانگرایی.
هدفی که با اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان، برخی مدعی بودند احتمال محقق شدن آن اندک است، چون نگاه قانون گذار به این مسأله، نگاه سلبی داشته نه ایجابی؛ نگاهی که میگوید بازنشستگان به کار گرفته نشوند و نمیگوید، جوانان به کار گرفته شوند. دیدگاهی که البته نقدهایی هم به آن وارد است که عمدهترین آنها، ضرورت توجه بر تجارب مدیران کارکشته و متخصص است.
رویکردی که بر اساس آن، این گونه به نظر میرسید که بهترین اتفاق ممکن در این خصوص، نه چشم بستن بر تجربه افراد سن و سال دار و مدیران باسابقه ـ که بازنشسته هم نیستند و توان ادامه کار دارند ـ و استفاده محض از جوانان، که رسیدن به ترکیبی از مدیران جوان و مدیران با سابقه و کارکشته است که نتیجه آن، تربیت مدیرانی جوان، اما باتجربه و کارآموخته خواهد بود که میشود در آینده با اتکای به ایشان، سکان اغلب امور را به دست جوانترها سپرد و از مزایای آن منتفع شد.
همان مزایایی که با کلیدواژه «جوانگرایی» بارها درباره آن شنیدهایم و میدانیم راه برون رفت کشورمان از بسیاری مشکلات، از خلال آن میگذرد؛ مشکلاتی که بخش بزرگی از آنها گریبان جمعیتی را گرفته که در محدود تعاریف از «جوان» قرار میگیرند و حل آنها سال هاست به چالشی بسیار بزرگ پیش روی مسئولان کشورمان تبدیل شده است. مسئولانی که اگر جوانان در زمره ایشان باشند، امید میرود که اقدامات کارآمدتری برای رفع همسالان خود انجام دهند.
نکاتی مهم که پیرو آن جا دارد به اتفاقات رقم خورده در سطح دولت در ماههای اخیر و پیرو اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان دقیق شویم و کمی در این خصوص کنکاش کنیم؛ کنکاشهایی که به نتایج چندان امیدوار کنندهای نمیرسید، مگر در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که اعداد و ارقام حکایت از جوان شدن ترکیب مدیران قرار گرفته در بالاترین سطح این وزارت خانه دارند.
آمارهایی که اگر به شورای معاونین این وزارتخانه محدود شوند، حکایت از جوانتر شدن پنج ساله این ترکیب دارد؛ عددی بر آمده از قیاس میانگین سنی شورای معاونین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دوره وزارت علی ربیعی و محمد شریعتمداری که حکایت از کاهش چشمگیر این میانگین از ۵۵.۲ به ۴۹.۹ دارد.
کاهشی که مرهون جوانگرایی جالب توجه وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در برخی پستهای کلیدی این وزارت خانه است و شاید میشد بیش از این هم باشد، اما ظاهرا دیدگاه وزیر در این خصوص متفاوت از اتکای صرف به جوانگرایی است و به دیدگاهی نزدیکتر است که تأکید دارد چشم بستن یکباره بر سابقه و تجربه مدیران کارآزموده، میتواند آفتهایی به دنبال داشته باشد.
نقطه نظری که در اظهارنظرهای شریعتمداری نیز دیده میشود؛ مثل سخنرانی وی در زمان معرفی یکی از مدیران جوان این وزارت خانه یعنی قبدی دانا، رئیس سازمان بهزیستی کشور که در بخشی از آن با تأکید بر جوانگرایی گفت: «باید از تجربیات عزیزان بازنشسته و دارای سوابق زیاد برای پیشبرد امور استفاده کنیم. جوان گرایی باید توسعه پیدا کند و جوانان در جایگاههای مشورتی و مطالعاتی از نظر یا تجربهها استفاده کنند. با این کار امید به جامعه برمیگردد و حتی با منابع محدود کار جلو میرود.»
رویکردی که ظاهرا سرلوحه امور در این وزارت خانه قرار گرفته، به شرطی که شریعتمداری و همکارانش بدانند سن عددی رو به افزایش است و جوانگرایی حاصل آمده در این مدت در نتیجه گذشت زمان از بین خواهد رفت، مگر آنکه روند جایگزینی مدیران جوان که در پستهای مشورتی و مطالعاتی مشغول به تجربه اندوزی هستند، با مدیران سن و سال دار، تداوم داشته باشد.