بلاکچین چیست و آیا زورش به تحریم هم میرسد؟
معمولاً هر سؤالی داریم قبل از هر کاری به گوگل مراجعه میکنیم. یک «چیست» به کلمهای که نمیشناسیم اضافه میکنیم و از گوگل میخواهیم برایمان توضیح دهد. همانطور که در سال میلادی گذشته نیز اولین سؤال آمریکاییها و انگلیسیها از گوگل، این بوده که «بیتکوین چیست»؟ اما واقعاً بیتکوین چیست؟
به گزارش ایران اکونومیست؛ این روزها کمتر کسی است که به دنیای نوآوری علاقهمند باشد و اسمی از بیتکوین نشنیده باشد. ایرناپلاس با حضور در آزمایشگاه بلاکچین دانشگاه خاتم و گفتوگو با محمد طهرانی، مدیر این آزمایشگاه و عضو هیأت علمی دانشگاه خاتم، به معرفی بیتکوین و مهمتر از آن، فناوری که بیتکوین در بستر آن بهوجود آمده میپردازد. در بخش نخست این گزارش با مباحث فنی و کاربردهای این فناوری آشنا میشویم و در بخش دوم، از فرصتهایی جدیدی که این فناوری برای جامعه ایرانی بهوجود میآورد و نیز نقش آزمایشگاه بلاکچین خاتم در تسریع و تسهیل آن، میگوییم.
بیتکوین، یکی از محصولات مالی ساخته شده بر پایه یک فناوری نوظهور به نام بلاکچین است. اگر بخواهیم بین فناوری و محصول، تفاوت قائل شویم باید بگوییم بیتکوین یکی از انواع پرشمار «رمزارز»هاست که زودتر از همه بهوجود آمد و با استقبال بهتری در میان مردم مواجه شد. البته بلاکچین کاربردهای متنوعی دارد که مجموعه خدمات مالی مبتنیبر رمزارزها یکی از این کاربردهاست. حال سؤال دیگری مطرح میشود: بلاکچین چیست؟
**بازاریها هم از این فناوری سر درمیآورند
طهرانی که در دانشگاه خاتم پذیرای ما است میگوید که در واقع بلاکچین، یک دفترِ کلِ توزیعشده است و با ذکر مثالی ادامه میدهد: تقریباً تمام افرادی که در فضای کسبوکار بودهاند، با دفتر کل آشنا هستند. در دفتر کل، تمام نقل و انتقالات پولی را ثبت میکنیم؛ اینکه به چه کسی چه مبلغی پرداخت کردیم و از چه کسی چه مبلغی دریافت کردیم. دفتر کل محلی برای ثبت تراکنشهای ماست نه مانده حسابها، و بهعنوان یک مرجع برای ما عمل میکند.
طهرانی ما را از فضای کسبوکار خارج میکند و میگوید: فرض کنید غیر از مبادلات مالی، هر فعالیت دیگری در این دفتر کل، قابل ثبت و ضبط باشد. اگر این دفتر کل، بهجای یک نفر، توسط چند نفر تکمیل شود، پس تعداد بیشتری از این دفتر وجود دارد و افراد بیشتری در تکمیل آن مشارکت دارند، پس پایداری بیشتری دارد. پایداری، یعنی افراد بیشتری برای تکمیل و حفظ این دفتر فعالیت میکنند؛ پس نسخههای بیشتری از آن در دسترس است. اما اعتماد بین این افراد چگونه شکل میگیرد؟
**اعتمادسازی در فضای عدم اعتماد
طهرانی مجدداً با ذکر یک مثال ادامه میدهد: فرض کنید 10 نفر، از این دفتر کل استفاده میکنند، تنها فعالیتی در این دفتر ثبت میشود که مورد تأیید هر 10 نفر باشد و این، سادهترین نوع دفتر کل است.
این دفتر کل میتواند با یک روش سنتی روی کاغذ اجرا شود یا با استفاده از فناوریهای جدید، روی سرورهای مختلف قرار گیرد و بهصورت غیرمتمرکز و توزیعشده باشد و تنها، مواردی در آن ثبت شود که همه افراد شبکه روی آن اجماع دارند. تکلیف رمزارزها در این بین چیست؟
**بیتکوین چگونه ساخته میشود؟
طهرانی با این توضیح ادامه میدهد: یک سازوکار تولید ارز داریم، مثلاً در برخی از ارزها مثل بیتکوین، گفته میشود هر فردی که اولین ثبت را در دفتر کل انجام دهد، جایزه یا امتیازی به او تعلق میگیرد. این جایزه یا امتیاز، همان بیتکوین است. این جایزهها رفتهرفته زیاد میشوند و بهجایی میرسند که در فضای دفترکلها، امکان چرخش پیدا میکنند. پس یکی از کاربردهای دفتر کل توزیعشده یا DLT میتواند خدمات مالی بر پایه رمزارزها باشد.
بلاکچین هم که این روزها درباره آن زیاد میشنویم، یکی از مدلهای پیادهسازی دفتر کل است. پس ما یک موضوع انتزاعی داریم، به نام دفتر کل توزیع شده که یکی از انواع پیادهسازی آن، بلاکچین است و یکی از کاربردهای این پیادهسازی، خدمات مالی مبتنی بر رمزارزهایی مانند بیتکوین است. اما آیا این فناوری کاربردهای دیگری هم دارد؟ طهرانی با مثالهایی در زمینه پزشکی و زنجیره تأمین، کاربردهای متنوع بلاکچین را توضیح میدهد.
**خدمت فناوری به نظام سلامت
یکی از کاربردهای این فناوری در زمینه پزشکی و مدارک پزشکی است، به این صورت که نسخه پس از صدور در دفتر کل ثبت میشود و به داروخانه یا آزمایشگاه ارجاع داده میشود. در مرحله بعد نیز، دریافت دارو از داروخانه یا نتایج آزمایشهای پزشکی، در دفتر کل ثبت میشوند.
همه این اطلاعات بهصورت همزمان در اختیار بیمه شده، شرکتهای بیمهگر، بیمارستانها، وزارت بهداشت و سایر ذینفعان حوزه بهداشت و درمان قرار میگیرد، بدون آنکه بیمار نگرانی بابت به خطر افتادن حریم خصوصی خود داشته باشد یا اینکه هر یک از ذینفعان این صنعت، دغدغهای بابت اظهار خلاف واقع سایر ذینفعان به دل راه دهد. از آنجا که تمام ثبت مراحل در یک دفتر کل بهصورت شفاف صورت میپذیرد، تمام ذینفعان بر کار یکدیگر نظارت دارند و امکان سوءاستفاده تا حد ممکن کاهش مییابد.
**زنجیره شفاف تأمین
کاربرد دیگر این فناوری در حوزه زنجیره تأمین است. به این صورت که تولیدکننده، مثلاً قطعهسازها، مشخصات قطعات تولیدی خود را پس از تولید در دفتر کل ثبت میکنند. وقتی مجموعهای از این قطعات در یک خودرو استفاده میشود، خودروساز باید مشخصات آن مجموعه را ثبت کند.
پس از تحویل خودرو به مشتری، مشتری بهسادگی میتواند متوجه شود که هر قسمت از خودروی او، ساخت کدام قطعهساز است و از نظر کیفی، در چه شرایطی قرار دارد. در نهایت نیز، امکان ردیابی و نظارت دقیقتر برای پلیس و دستگاههای حاکمیتی فراهم میآید.
**محصولی که فناوری را سر زبانها انداخت
مشهورترین کاربرد فناوری دفتر کل توزیعشده، در بخش مالی است که به رمزارزها مربوط میشود. وقتی دلیل ریشهای گرایش مردم به رمزارزها و تاریخچه بهوجود آمدن بیتکوین را بررسی میکنیم، به عدم اعتماد مردم به بانکهای مرکزی بعد از بحران سال 2008 میلادی میرسیم.
این سلب اعتماد، مردم را به سمت یک فناوری جذب کرد که پولی را بدون امکان دستکاری، ایجاد میکند. پس فضای بیاعتمادی بهوجود آمده در آن دوره، باعث شد که سازوکاری امن و غیرقابل انکار، بر بستر بیاعتمادی و در قالب فناوری بلاکچین شکل گیرد.
**اثبات حقوق مالکیت آسانتر میشود، اگر...
در اثبات مالکیت معنوی و بهویژه کالاهای فرهنگی نیز میتوان از بلاکچین کمک گرفت. بهعنوان مثال، در یک کالای فرهنگی مثلاً یک قطعه موسیقی، فیلم یا عکس، صاحب اثر میتواند با استفاده از یک الگوریتم رمزنگاری که اصطلاحاً «هَش» گفته میشود، یک اثر انگشت دیجیتال کاملاً منحصربهفرد از محصول خود تولید کند و آن را در دفتر کل ثبت کند.
چنانچه پس از ثبت، شخص دیگری ادعای مالکیت آن اثر را داشت، دادگاه میتواند بر اساس اینکه چه کسی زودتر هَش آن فایل را در دفتر کل ثبت کرده، قضاوت کند و کسی که هش را زودتر ثبت کرده، مالک آن قطعه بداند. این کاربرد، به دستگاههای قضایی کمک میکند اثباتپذیری مالکیت را بهمراتب نسبت به وضع موجود تسهیل کنند.
**بلاکچین همه فن حریف است؟
سؤال دیگر، مزیت دفتر کل توزیع شده نسبت به بانکهای اطلاعاتی است که در حال حاضر هم از آنها استفاده میشود. طهرانی با اشاره به اعتمادسازی در فضای بیاعتمادی میگوید: دفتر کل، این ارزش را برای ما ایجاد میکند که یک سازوکار قابل اعتماد، در فضایی پر از بیاعتمادی شکل گیرد.
البته بلاکچین را نباید مانند نوشدارو تصور کرد و همه جا مورد استفاده قرار داد، بلکه لازم است با توجه به کاربرد مدنظر، بهترین روش را انتخاب کنیم. اگر مرکزیتی وجود دارد که بتوانیم به آن اعتماد کنیم، استفاده از پایگاههای داده متمرکز، کمهزینهتر و سادهتر است. ولی گاهی اوقات ما در فضایی کار میکنیم که به مرکزیت آن اعتماد نداریم و میخواهیم آن تمرکز را حذف کنیم. در چنین مواردی استفاده از دفتر کل توزیعشده، توصیه میشود.
با وجود کاربردهای متنوع بلاکچین، این سؤال مطرح میشود که آیا با زنجیره بلوک میتوان تحریمها را دور زد؟ طهرانی میگوید: ابتدا باید راهحلهای متخلف را مرور کنیم.
**فناوری که تحریمها را دور میزند
یک راهحل، دور زدن تحریم با بیتکوین است. اگر بخواهیم بیتکوین را در تبادلات خرد، ارسال پول یا در موارد دانشجویی و مسافری استفاده کنیم، امکانپذیر است. ولی کارهای بزرگی مثل جابهجا کردن پول نفت و مانند این، بازار بیتکوین را مختل میکند. بازار فعلی بیتکوین حدود 60 میلیارد دلار است و این بازار ظرفیت کافی ندارد که بتوان چنین حجم بزرگی از دارایی را روی آن جابهجا کرد.
راه دوم این است که بهجای رمزارزها، از فناوری بلاکچین برای درست کردن یک ارزش مشترک بین چند کشور استفاده کنیم. این روش، قابل اجرا و وابسته به توافق بین کشورهاست. این یک توافق میتواند در قالب یک پیمان پولی مشترک بین چند کشور باشد که تصمیم میگیرند از یک ارز مشترک بین خودشان برای تسویه استفاده کنند. این ارز مشترک میتواند بدون پشتوانه، بر مبنای طلا یا بر اساس سبدی از ارزهای مختلف بین کشورها باشد که این جزئیات، با توجه به مسائل اقتصادی پیادهسازی میشوند.
پس در مورد تحریمها، پاسخ کلی این است که تحریمها با بیتکوین حل نمیشوند، ولی با بلاکچین حل میشوند.