به گزارش اعتماد، بدون گفتوگو ما با متحجرانی که خود را محور حق و باطل میدانند فاصله چندانی نداریم و کافی است بر این خودبنیادی کمی تعصب و نادانی افزوده شود تا سر از القاعده و طالبان و داعش و سازمان مجاهدین خلق درآوریم.
فواید گفتوگو بر همه عقلای قوم آشکار است با این حال تریبونهای رسمی همواره از گفتوگو به معنای حقیقی کلمه پرهیز میکنند. در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی متاسفانه باید بگوییم رسانههای رسمی ما اصلا کارنامه قابل قبولی در این زمینه ندارند و اگرچه مدام شعار میدهند که مردم سرمایههای اصلی این انقلاب هستند اما به نظر میرسد آنها را محرم هر سخنی نمیدانند.
هنوز هم آنهایی که سن و سالشان قد میدهد با حسرت از مناظرههای آزاد و زنده تلویزیونی در سالهای نخست انقلاب یاد میکنند. حسرتی که گویی به خاطرههای دور و دیر پیوسته است و تا چند سال دیگر شاید در شمار افسانههای باور نکردنی درآید. در غیاب یک رسانه آزاد و جسور و انقلابی است که رسانههای کوتوله و بیسواد و وطن فروش قد میکشند و با روایتی سراسر مغرضانه و البته زیرکانه و گاه هنرمندانه دل و دین عده قابل توجهی از مردم این دیار را میربایند و در نهایت میشود آنچه نباید بشود. مناظره آقای زاکانی و تاجزاده که با استقبال کمنظیر مخاطبان فضای مجازی مواجه شد یک بار دیگر به یادمان آورد بیتوجهی و کمکاری تلویزیون را.
پیش از اینها هم کم نبودند مناظرههایی که قابلیت پخش از تلویزیون را داشتند. نمونهاش مناظرههایی که بین آقای زیباکلام و آقای اللهکرم در خبرگزاریها برگزار شد. میتوان بازهم مثال زد. از گفتوگوهای سیاسی که بیشترین مخاطب را دارند تا مناظرههای علمی و هنری. اما ظاهرا تلویزیونی که روزی روزگاری قرار بود دانشگاه شود ترجیح میدهد بام تا شام محل جولان خوانندهها و شومنهای بیمزه و بیهنری باشد که جز بی دردی و فرومایگی چیز دیگری را رواج نمیدهند.