به گزارش خبرگزاری مهر، در این کارگاه دو روزه که با همکاری حوزه توانبخشی سازمان بهزیستی کشور و اداره کل آموزش وامور بین الملل قوه قضاییه برگزار شده است؛ "حسین نحوی نژاد" معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به تغییر رویکرد به معلولیت گفت:در نظام جدید طبقه بندی معلولیت دیگر از آسیب و یا ناتوانی افراد -که در گذشته بر اساس ضعیف، شدید و متوسط طبقه بندی می شد- صحبت نمی شود، بلکه به توانمندی فرد توجه می شود و اینکه در صورت پرورش توانایی های بالقوه این افراد، می تواند تا چه حد فرد مفیدی برای جامعه باشد.
وی با اشاره به رویکرد واقع گرایانه بهزیستی به آمار معلولین گفت: سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۱ حدود ۱۵ درصد جمعیت جوامع را معلول اعلام کرده است. بر اساس تعریف جوامع غربی حتی سردردهای میگرنی، آسم و آلرژی نیز در طبقه بندی معلولیت قرار گرفته است که این موضوع اگر به ایران تعمیم داده شود؛ ۱۰ میلیون نفر در کشور معلول محسوب می شوند و اعلام این رقم علاوه بر بار فرهنگی منفی که دارد موجب عقب نشینی افرادی که متولی امر هستند خواهد شد. در صورتی که در جوامع غربی به دلیل کفایت بیمه ها و مشخص بودن راهکارها؛ اعلام این رقم چندان وحشت آور نیست.
معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشورگفت: بر همین اساس، ملاک ما برای معرفی افراد دارای معلولیت، ناتوانی ظاهر و بارز شده ای است که افراد را نیازمند خدمات توانبخشی، وسایل کمک توانبخشی، دریافت آموزش های خاص در کارگاه های ویژه، توجه به وضعیت اشتغال و بهبود وضعیت رفاهی و... و. می نماید. با این تعریف در حدود ۲ درصد از افراد جامعه ما یا به عبارتی ۱ میلیون و ۵۶۰ هزار نفر، در سامانه شناسایی افراد دارای معلولیت ثبت شده اند.
"نحوی نژاد" دسترسی را رکن اصلی توانمند سازی افراد دارای معلولیت دانست و افزود: مفهوم دسترسی برای معلولین فراتر از رمپ ها، آسانسورها، مناسب سازی فضاهای شهری و... است. هدف ما این است که معلول در شهرداری ها، بانک ها، ادارات مالیات، در پیشگاه قاضی و همه فضاهایی که قرار می گیرد همه چیز را قابل دسترسی ببیند و بتواند با قاضی و منشی و ... ارتباط برقرار کند و از حق خود دفاع کند.
وی با اشاره به مظلومیت ناشنوایان در جامعه گفت:بدترین نوع معلولیت ناشنوایی است و فرد ناشنوا ۷۰ درصد ارتباط با جامعه را از دست داده است. با وجود اینکه تنها راه ارتباطی این افراد در جامعه که بتوانند حرف دلشان را بزنند و یا از حقوق خود دفاع کنند، زبان اشاره است، نتوانسته ایم این زبان را در قانون جدید وارد کنیم و از ضعف های اساسی قانون همین است.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشوردر خصوص بیماران روانی مزمن گفت: در تعریف" بیمار روانی " اتفاق نظر وجود ندارد. زمانی که این بیماران توسط افراد سود جو اغفال می شوند و یا بر اثر حمله های ناگهانی مرتکب جرایم سنگین می شوند؛ به بهزیستی ارجاع می شوند. در صورتی که قرار گرفتن این افراد در مراکز بهزیستی که به منظور درمان و توانمند سازی راه اندازی شده اند، می تواند آسیب زا باشد و به سلامت جسمی و روحی دیگران لطمه وارد کند. این دسته افراد مراجعین بالقوه محاکم هستند و ممکن است متشاکی شوند و شناسایی این موارد و شناسایی نحوه رفتار با آنان و ... باید مورد توجه قرار گیرد.
وی افزود:کلمه به خودی خود بار مثبت و یا منفی ندارد. مثلا اگر به جای معلول بگوییم "توان جو "خوب است؛ اما اگر به حقوق او توجه نشود هیچ تفاوتی ندارد. این فرهنگ باید جاری و ساری شود تا کسی به خود اجازه ندهد به معلول اسائه ادب کند و یا از وجود او سوء استفاده کند. اینها کسانی هستندکه به فرموده شهید فیاض بخش نه گوشی برای شنیدن :نه زبانی برای فریاد کشیدن و نه پایی برای فرار دارند و تنها پناه آنان نظام اسلامی و عدالت کسانی است که از حقوق آنها دفاع می کنند.
به گزارش خبرگزاری مهر، در این کارگاه دو روزه که با همکاری حوزه توانبخشی سازمان بهزیستی کشور و اداره کل آموزش وامور بین الملل قوه قضاییه برگزار شده است؛ "حسین نحوی نژاد" معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به تغییر رویکرد به معلولیت گفت:در نظام جدید طبقه بندی معلولیت دیگر از آسیب و یا ناتوانی افراد -که در گذشته بر اساس ضعیف، شدید و متوسط طبقه بندی می شد- صحبت نمی شود، بلکه به توانمندی فرد توجه می شود و اینکه در صورت پرورش توانایی های بالقوه این افراد، می تواند تا چه حد فرد مفیدی برای جامعه باشد.
وی با اشاره به رویکرد واقع گرایانه بهزیستی به آمار معلولین گفت: سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۱ حدود ۱۵ درصد جمعیت جوامع را معلول اعلام کرده است. بر اساس تعریف جوامع غربی حتی سردردهای میگرنی، آسم و آلرژی نیز در طبقه بندی معلولیت قرار گرفته است که این موضوع اگر به ایران تعمیم داده شود؛ ۱۰ میلیون نفر در کشور معلول محسوب می شوند و اعلام این رقم علاوه بر بار فرهنگی منفی که دارد موجب عقب نشینی افرادی که متولی امر هستند خواهد شد. در صورتی که در جوامع غربی به دلیل کفایت بیمه ها و مشخص بودن راهکارها؛ اعلام این رقم چندان وحشت آور نیست.
معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشورگفت: بر همین اساس، ملاک ما برای معرفی افراد دارای معلولیت، ناتوانی ظاهر و بارز شده ای است که افراد را نیازمند خدمات توانبخشی، وسایل کمک توانبخشی، دریافت آموزش های خاص در کارگاه های ویژه، توجه به وضعیت اشتغال و بهبود وضعیت رفاهی و... و. می نماید. با این تعریف در حدود ۲ درصد از افراد جامعه ما یا به عبارتی ۱ میلیون و ۵۶۰ هزار نفر، در سامانه شناسایی افراد دارای معلولیت ثبت شده اند.
"نحوی نژاد" دسترسی را رکن اصلی توانمند سازی افراد دارای معلولیت دانست و افزود: مفهوم دسترسی برای معلولین فراتر از رمپ ها، آسانسورها، مناسب سازی فضاهای شهری و... است. هدف ما این است که معلول در شهرداری ها، بانک ها، ادارات مالیات، در پیشگاه قاضی و همه فضاهایی که قرار می گیرد همه چیز را قابل دسترسی ببیند و بتواند با قاضی و منشی و ... ارتباط برقرار کند و از حق خود دفاع کند.
وی با اشاره به مظلومیت ناشنوایان در جامعه گفت:بدترین نوع معلولیت ناشنوایی است و فرد ناشنوا ۷۰ درصد ارتباط با جامعه را از دست داده است. با وجود اینکه تنها راه ارتباطی این افراد در جامعه که بتوانند حرف دلشان را بزنند و یا از حقوق خود دفاع کنند، زبان اشاره است، نتوانسته ایم این زبان را در قانون جدید وارد کنیم و از ضعف های اساسی قانون همین است.
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشوردر خصوص بیماران روانی مزمن گفت: در تعریف" بیمار روانی " اتفاق نظر وجود ندارد. زمانی که این بیماران توسط افراد سود جو اغفال می شوند و یا بر اثر حمله های ناگهانی مرتکب جرایم سنگین می شوند؛ به بهزیستی ارجاع می شوند. در صورتی که قرار گرفتن این افراد در مراکز بهزیستی که به منظور درمان و توانمند سازی راه اندازی شده اند، می تواند آسیب زا باشد و به سلامت جسمی و روحی دیگران لطمه وارد کند. این دسته افراد مراجعین بالقوه محاکم هستند و ممکن است متشاکی شوند و شناسایی این موارد و شناسایی نحوه رفتار با آنان و ... باید مورد توجه قرار گیرد.
وی افزود:کلمه به خودی خود بار مثبت و یا منفی ندارد. مثلا اگر به جای معلول بگوییم "توان جو "خوب است؛ اما اگر به حقوق او توجه نشود هیچ تفاوتی ندارد. این فرهنگ باید جاری و ساری شود تا کسی به خود اجازه ندهد به معلول اسائه ادب کند و یا از وجود او سوء استفاده کند. اینها کسانی هستندکه به فرموده شهید فیاض بخش نه گوشی برای شنیدن :نه زبانی برای فریاد کشیدن و نه پایی برای فرار دارند و تنها پناه آنان نظام اسلامی و عدالت کسانی است که از حقوق آنها دفاع می کنند.