پلاسکو در آتش؛ نقد رویکردهای بازسازی پلاسکو


پلاسکو در آتش؛ نقد رویکردهای بازسازی پلاسکو

​نشست «پلاسکو درآتش؛ نقد رویکردهای بازسازی پلاسکو» با هدف نقد به رویکردهای بازسازی پلاسکو در آستانۀ دومین سالگرد حادثۀ پلاسکو و با سخنرانی سید امیر منصوری عضو هیات علمی دانشگاه تهران و مهرداد زواره محمدی؛ معمار و مشاور، 25 دی‌ماه 97 در گالری نظرگاه برگزار شد.

به گزارش جماران؛ در ابتدای این نشست سید امیر منصوری، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اهمیت موضوع پلاسکو گفت: «ساختمان پلاسکو در تهران معاصر نقش‌های مختلفی بر عهده داشت و از جهات مختلف جزو اولین‌های تهران بود. پس از حادثه‌ای که برای این ساختمان اتفاق افتاد وقت آن بود که با ادبیات و دانش روز مطالعات شهری برای این مورد خاص تصمیم‌گیری شود. در طول دو سال گذشته همۀ ما، با اقداماتی از سوی دستگاه‌های مختلف نسبت به سامان‌دهی مسأله پلاسکو مواجهیم در حالی که انتظار می‌رفت قدرتی تحت عنوان مدیریت شهری، نقش اول را در این حوزه بازی کند و فرمان‌دهی را به عهده بگیرد اما مدیریت شهری از ارائۀ یک نقش پرتوان و متکی به سیاستی از پیش‌تعیین‌شده ناتوان بود».

وی ادامه داد: «اکنون دیگر اهمیت پلاسکو دچار نوعی روزمرگی شده چرا که مورد مداخله قدرت‌های متفاوتی قرار گرفته و امروز هم که در مراحل نهایی است همچنان این سؤال مطرح می‌شود که رویکرد ما در برابر مسأله و موضوع پلاسکو تا چه اندازه قابل دفاع است؟»

در ادامه مهرداد زواره‌محمدی با ارائۀ گزارشی از روند برنامه‌نویسی، سیاست‌گزاری و برگزاری مسابقۀ پلاسکوی نو، گفت: «پلاسکو یکی از پروژه‌های شاخص شهر تهران بود که برخی آن را فرصت و برخی هم در زمان احداث، آن را یک رانت می‌دانستند. ۳۰ دی ماه سال ۹۵ اتفاق ناگواری برای پلاسکویی که حدود پنجاه سال از عمرش می‌گذشت، افتاد. بعد از این اتفاق و از خودگذشتگی آتش‌نشانان در حادثۀ آتش‌سوزی پلاسکو، ‌احساس دینی در همۀ مردم کشور نسبت به این حادثه به وجود آمد و از همان‌جا شروع بازآفرینی یا بازتعریف پلاسکو کلید خورد که اگر این حس تعلق و دین نسبت به این حادثه تقویت می‌شد اکنون شاهد اتفاقات بهتری بودیم».

وی ادامه داد: «برای احداث پلاسکوی جدید باید رویه‌ای جدید پیدا می‌شد تا در درون بافت تاریخی و ارزشمند شهر تهران با وجود مسائل فنی، مأموریت اجتماعی فراتر از مسالۀ فنی مورد توجه قرار گیرد، چرا که این پروژه نیازمند مقبولیت اجتماعی است یعنی بعد از بازتولید، مردم باید بتوانند دوباره با آن ارتباط برقرار کنند. مسألۀ اصلی پروژه این است که این ایده باید مورد قبول اجتماع قرار می‌گرفت و ما در پلاسکو با موضوعی فراتر از حقوق مکتسبه شخصی، مالک و کسبه مواجهیم و آن هم حقوق مکتسبه مردم جامعه است».

این معمار افزود: «بعد از حادثۀ پلاسکو، بنیاد مستضعفان به عنوان مالک در اسفندماه ۹۵ قراردادی با یک گروه مشاور امضا کرد تا بازتعریف پلاسکو را کلید بزند و مطالعات آن را ارائه دهد و سپس مسابقه‌ای برای آن برگزار شد. چهار نکته در این پروژه وجود داشت: یک «تعیین تراکم و رعایت طرح تفصیلی»، دوم «تعیین حرائم میراثی آثار اطراف»، سوم «تعیین حق مکتسبه کسبه» و چهارم اینکه «پروژه پلاسکو دارای دو بخش بود» یکی بخشی که فروریخت و دیگری قسمت شمالی که تقریبا از نظر ظاهری سالم مانده و باید تعیین تکلیف می‌شد. این مسائل به اضافۀ موضوع مهم مقبولیت عمومی کار بازتعریف را سخت می‌کرد که باید مورد تأیید کارفرما قرار می‌گرفت. در نهایت با تلاش‌های بنیاد مستضعفان، مطالعات بازتعریف پلاسکو روی نه هزار و سیصد متر زمین انجام گرفت و شرایط برای طراحی و اجرا بهتر شد».

زواره محمدی با اشاره به موضوع محدودۀ میراثی در احداث پلاسکو جدید بیان کرد: «زمینی که قرار است پلاسکو در آن احداث شود در حریم میراثی قرار دارد و بنای تازه احداث‌شده حداکثر می‌تواند ۱۲ متر ارتفاع داشته باشد، یعنی حدود ۳ طبقه. در اینجا ما روی مقبولیت عمومی متمرکز شدیم و بررسی کردیم که در دنیا در این مواقع چه می‌کنند و به این نتیجه رسیدیم که در موقعیت‌های مشابه به خاطرات اجتماعی شهر احترام گذاشته می‌شود و از خاطرات برای فضای شهری استفاده می‌کنند تا آنجا محل حضور مردم شود. ما نیز باید یک فضای خاطره‌محور در برنامه‌ریزی می‌داشتیم تا این‌جا تبدیل به یک پاتوق شهری و یک فضای تنفسی در خیابان جمهوری و یادمان آتش‌نشان‌ها باشد».

زواره‌محمدی با گلایه از مشارکت شهروندان در خلق پلاسکوی نو گفت: «این موضوعات باعث شد ما به این نتیجه برسیم که یک فراخوان عمومی بدهیم تا تمام مردم شهر از تمام اقشار برای پلاسکوی جدید ایده بدهند اما متأسفانه این ایده شکست خورد، چرا که از حدود ۴۰۰ ایدۀ دریافت شده، به جز ۴ ایده، مابقی متعلق به گروه معماران و شهرسازان بود و مشارکت عمومی مردم شکل نگرفت و بدتر از آن داوران به سمتی رفتند که طرح‌های معماری را مورد قضاوت قرار دهند».

زواره با اشاره به اتفاقاتی که در جریان بازتعریف پلاسکو رخ داد اظهار داشت: «در نیمۀ کار ارتباط مشاور پروژه به دلایلی با بنیاد مستضعفان به عنوان مالک قطع شد و پروژه از مسیر دیگری ادامه یافت، در اینجا برای گرفتن تعداد طبقات بیشتر، طرح به کمیسیون مادۀ پنج رفت و در آنجا تعداد طبقات تایید شد، سپس مقرر شد بازتعریف پلاسکو باید از طریق مسابقه انجام شود. اما به دلیل اعتراضات متعدد کسبه و مطرح‌شدن موضوعات امنیتی، استان‌دار تهران اعلام کرد که این پروژه باید ظرف دوماه تعیین تکلیف شود که این امر موجب شد دوهزار درصد تراکم دریافت شود».

این معمار ادامه داد: «ما تلاش زیادی کردیم تا در فرآیند این بازتعریف، به ایجاد یک خاطره برسیم و برای آن مسابقه برگزار کردیم. این پروژه به دلیل پیشینه‌ای که داشت نیازمند یک عزم جدی بود اما متأسفانه یک نهاد خاص نتوانست، فضا و قدرت فراسازمانی ایجاد کند که از طریق آن بهترین تصمیم گرفته شود و اکنون تمام سازمان‌های دخیل به نحوی در نتیجه مقصر هستند. چراکه زمانی که می‌توانست یک اتفاق خوب صورت گیرد، با برنامه‌ریزی اشتباه، موفق نشدیم تا اکنون شاهد یک بازتعریف قوی‌تر برای پلاسکو باشیم».

سید امیر منصوری نیز با بیان اینکه حادثۀ پلاسکو یک بحران در یک نقطه مهم شهر بود که می‌توانست به یک فرصت تبدیل شود گفت: «فرصت‌ها از دل بحران‌ها بیرون می‌آیند. یک حادثه، پلاسکو را از بین برد و می‌توانستیم در بازتعریف آن یک کار ارزنده و عظیم در یک نقطۀ مهم شهر انجام دهیم که تبدیل به یک پروژۀ محرک توسعه برای رونق‌بخشی به منطقۀ مرکزی تهران شود و ما این فرصت را تا امروز از دست دادیم اما من فکر می‌کنم هنوز هم این فرصت وجود دارد».

وی در خصوص فرصت‌های موجود در بحران حادثۀ پلاسکو اظهار داشت: «چند بعد فرصت این بحران این است که کانون توجه تمام مردم کشور در مدتی طولانی قرار گرفت و تبدیل به یک رویداد ملی شد و این یک ظرفیت بزرگ بود اما این فرصت از دست رفت. بعد دیگر مسأله معماری شهر است، ما همیشه به نمای ساختمان‌های شهر منتقدیم و این یک فرصت بود که به مسألۀ معماری در شهر بپردازیم،‌ مسألۀ دیگر اینکه پلاسکو یک برج معمولی نبود بلکه همه به آن توجه داشتند و از بعد دیگر پلاسکو در مرکز مدرن تهران قدیم قرار دارد و ما نسبت به مرکز مدرن تهران قدیم باید با یک سیاست مشخص برخورد می‌کردیم».

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: «چه کسانی باید به این پروژه وارد می‌شدند و مداخله می‌کردند؟ کمیسیون مادۀ پنج که تحت فشار مصلحت‌اندیشی سیاسیون به این موضوع ورود کرد، مشاور باوند که در نیمۀ راه پروژه را رها کرد، بنیاد مستضعفان به عنوان مالک که زیرفشار چندجانبه بود، کسبه که موفق‌ترین بازیگران در این حوزه بودند، سازمان میراث فرهنگی که با یک برخورد سلبی و غیرمسئولانه که صرفاً به مشخص‌کردن حریم‌ها می‌پرداخت و مسکن و شهرسازی که باید به عنوان یک نهاد بالادستی به موضوع ورود پیدا می‌کرد تا با طرح موضع و تبدیل آن به پروژۀ شهری این اتفاق را به فرصت تبدیل کند که این اتفاق نیفتاد. اما این نهادها بازیگران نقش دوم هستند و بازیگر نقش اول یعنی مدیریت شهری نتوانست نقش خود را به خوبی ایفا کند چراکه که از آن زمان تاکنون دائماً در حال تغییر و دچار سردرگمی مدیریتی است و در اینجا نمره منفی می‌گیرد و نمرۀ منفی دوم را از ابهام در برخورد مدیریت محتوایی می‌گیرد. متأسفانه شهرداری نتوانست یک مدیریت مقتدر داشته باشد و سایر بازیگران را به بازی بگیرد تا این بحران را به یک فرصت طلایی تبدیل کند».

مهرداد زواره‌محمدی نیز در دور دوم سخنان خود گفت: «بزرگترین اشکالی که به بنیاد مستضعفان در این زمینه وارد است فرصت‌سوزی است. چراکه اگر در همان اوایل کار می‌توانست یک اقدام هوشمندانه انجام دهد امور خیلی راحتتر پیش می‌رفت. این فرصت‌سوزی به دلیل عدم مدیریت یکپارچه بین بنیاد و مدیریت شهری به وجود آمد».

وی با اشاره به مسابقه برگزار شده در خصوص پلاسکو اظهار داشت: «ارکان مسابقه در هر دو مرحله و مخصوصاً مرحلۀ دوم یک برنامۀ هوشمندانه و مدیر خوب نداشت. سازمان میراث فرهنگی در کمیسیون ماده ۵ قبول نکرد که ۵ هزار متر به پروژه اضافه شود تا فضای شهر با کیفیت تری داشته باشیم که این بزرگترین اشتباه بود. سلسله اشتباهات متعددی اتفاق افتاد که اکنون به این نقطه رسیدیم».

انتهای پیام

منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

دکوراسیون زیبا و سنتی خانه مشترک پژمان بازغی و مستانه مهاجر / چقدر حیف شدند !