به گزارش فارس، لابد برای این‌که بگوییم از پس زدن بساط فسق و بی‌قیدی ۴۰ سال گذشته و این روزها مردم عزیز کشورمان برای سالگرد پیروزی نهضت اسلامی آماده می‌شوند، نیازی به نشان دادن تقویم و یادآوری تاریخ نداریم. اما گفتن این حرف‌ها در یک جمع هنری، حتی اگر از سر رفع تکلیف و برای گرفتن ژست مدیر همراه با انقلاب باشد، جالب نیست.

کاری به ابراهیم داروغه‌زاده، دبیر جشنواره که متن پیش‌نوشتی را آماده کرده بود تا با به‌کارگیری واژگانی نظیر انقلاب، امام، رهبری، شهدا و ... لابد دین خود را به امام و انقلاب ادا کند، ندارم. بالاخره یک نفر هست که به او بگوید چون محل برگزاری افتتاحیه در منطقه ۱۵ تهران است و این منطقه، رتبه سوم تقدیم شهدا به انقلاب را دارد، از کوچه‌هایی بگو که هر یک به نام شهیدی مزین شده است. خدا به ایشان خیر دنیا و آخرت را عطا کند.

کاری هم به نمایش دادن کلیپی درباره حضرت زهرا (س) در پایان مراسم که همه در حال ترک برنامه بوده‌اند، ندارم. برنامه را با یاد امام و انقلاب و شهدا شروع می‌کنیم و با مصیبت تمام. از فرمایش‌های خانم معتمدآریا هم که با اکراه به این جشن آمده‌اند، می‌گذرم. به بقیه بزرگواران هم که در حال شخصی‌سازی یک جشن هستند و به تعریف و تعارف سرگرم‌اند، کاری ندارم. به سخنان آقای گنجوی، تدوینگر محترم سینما هم که اساساً فراتر از انقلاب اسلامی، اصل و اساس اسلام را مورد نوازش قرار می‌دهند و می‌گویند: «شما راویان ۱۴۰۰ ساله چه می‌کنید که مردم هنوز ترانه «ای ایران» مرا گوش می‌دهند، ولی نتوانستید تغییری ایجاد کنید؟» باز کاری ندارم، اما آیا آقای صالحی که وزیر درس‌خوانده حوزه هستند و همه او را جزو متشرعان دین‌مدار و آداب‌دان می‌شناسند، در مراسمی که بزم مطربانه برای زنان فراهم کرده است، حضور داشته‌اند؟ من که باور نمی‌کنم!

آیا وزیر ارشاد با زنان جلفی که بعضا با چادر، اما با حجاب عجیب روی صحنه ایستاده‌اند و در همخوانی، میدان را به یک تک‌خوان زن می‌سپارند، چشم در چشم شده است؟ آیا او روی صندلی سرخ خود همچنان نشسته و مجلس گناه را ترک نکرده است؟ من که باور نمی‌کنم!

سی و هفتمین فجر سینمای ایران را در ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی، خوب آغاز کردید!