برنامه سازی صداوسیما همه سلیقهها را پوشش دهد
اگر برنامهها تنها به یک سمت و سو برود و تنها یک تعداد محدودی و اقلیتی از سلیقهها را جذب کند، تعداد زیادی از مخاطبان این رسانه از دست میروند
قانون-سالهاست که به سیاستهای صداوسیما انتقادهای فراوانی میشود ولی هر ساله مشکلات و معضلات این سازمان حکومتی بیشتر می شود. در تازهترین رویدادهایی که در این سازمان شاهد هستیم، سیاستهای شخصی و سلیقهای به اوج خود رسیده است. سیاستهایی که برگرفته از تسویهحسابهای شخصی برخی مسئولان تازهبه میز رسیده با افرادی است که سالها در میان مردم و زندگی آنها جا باز کرده و سلیقههای آنها را با خود همراه کردهاند. برنامههایی مانند «نود» که چندین سال است مردم با آن همراه شدهاند و افرادی مانند عادل فردوسیپور که شاید انتقادهایی به رفتار او وارد باشد؛ به دلیل آنکه «بله قربانگو» نبودهاند و خط مردم را برای ادامه مسیر پیش گرفتهاند، مورد غضب عدهای هستند که دیگر نیازی به معرفی آنها نیست.از طرفی به تازگی اخباری مبنی بر ساخت برنامه با فشار و انحصار در صداوسیما مطرح شده است که آسیبهای فراوانی به این سازمان خواهد زد. این طیف از مدیران که در سابقه آنها نقطهعطفی نیز مشاهده نمیشود، برای رسیدن به قله میکوشند بقیه را زیر پا بگذارند و این سیاست فقط برای ادامه حیات آنها مفید است ولی این رویه سازمانی ملی به نام صداوسیما که در حوزه مخاطب محوری نفسهای پایانی را میکشد، خطرناک است. موضوع قابل تامل این است که مسئولان و نهادهای نظارتی که وظیفه بررسی عملکرد این سازمان را دارند نیز به دلایل نامشخص در برابر آن کرنش میکنند. برای بررسی این مسائل و برای اطلاع از وضعیت رسیدگی به نوع عملکرد صدا وسیما به سراغ اصغر مسعودی، نایب رییس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی رفتیم که در ادامه مشروح این گفتوگوی عضو اصلاحطلب کمیسیون فرهنگی را با«قانون» میخوانید.
سازمان صداوسیما از اهمیت بالایی برخوردار است ولی ما شاهد آن هستیم که برخی مدیریتها به جایگاه این سازمان مهم آسیب میزند، نظر شما در این باره چیست؟
اهمیت صداوسیما بر کسی پوشیده نیست. به تعبیر مقام معظم رهبری، صدا و سیما یک دانشگاه است و این موضوع اهمیت این رسانه را به خوبی نشان میدهد. صدا و سیما رسانهای است که میتواند فرهنگ جامعه را در هر خانهای القا کند. هیچ رسانهای به اندازه صدا و سیما تاثیرگذار نیست و حتی این اثرگذاری از تاثیری که فضای مجازی روی مخاطب میگذارد نیز پر رنگتر است. حتی تاثیر صداوسیما از مطبوعات و نماز جمعه نیز بالاتر است و به دلیل اینکه این رسانه از مخاطبان زیادی برخوردار است، از اهمیت قابل توجهی در جامعه برخوردار است و باید به عنوان یک اصل این نکته را در نظر گرفت. حالا با توجه به این اهمیت قابل توجه، باید پرسید که آیا صداوسیما به اهدافی که باید بر مبنای آنها حرکت کند، رسیده است یا خیر؟ آیا این رسانه بر مبنای اساس نامه صداوسیما حرکت کرده و اهدافش محقق شده است؟ با نگاهی به وضعیت رسانه ملی به خوبی میتوان گفت که این رسانه فاصله زیادی با اهداف خود دارد.
کوششی برای رسیدن این سازمان به اهدافی که برای آن ترسیم شده است، انجام میگیرد؟
با وجود تلاشهای زیادی که برای تحقق این اهداف انجام شده است، این رسانه هنوز فاصله زیادی با معیارهای اصلی خود دارد و این بحث مهمی است که باید به آن توجه کرد. مقایسه وضعیت صداوسیما در ایران با سایر کشورهای جهان نشان میدهد که این رسانه در ایران هزینه زیادی برای دولت دارد و با توجه به این هزینه زیاد هنوز اهدافش را محقق نکرده است.
برنامهای برای نجات این سازمان وجود دارد؟
بحث خصوصیسازی صداوسیما در ایران مطرح شد که به آن توجهی نشده است. این در حالی است که در سایر کشورها هر یک از افراد، جناحها و جریانها شبکه های مخصوصی برای خود دارند و از این طریق هر یک از مخاطبان میتوانند برنامه مورد نظر خود را تماشا کنند. این شبکهها در کشورهای خارجی خصوصیسازی شدهاند و خودشان هزینهها را تامین میکنند. این در حالی است که در ایران تنها چند شبکه وجود دارد که خصوصیسازی نشدهاند و هزینههای آنها بر عهده دولت است. هر چند بر اساس مبانی نظام جمهوری اسلامی نمیتوان شبکهها را به دست بخش خصوصی سپرد اما میتوان برای کاهش هزینه و جذب مخاطب بیشتر کانالهایی را ایجاد کرد که با نظارت صداوسیما و با توجه به اهداف این سازمان، در تولید برنامه نقش داشته باشند و متناسب با اهداف صدا و سیما و سلیقه مخاطب برنامه بسازند. یکی از نکات خوب در ایران که میتواند در زمینه جذب مخاطب موثر باشد، تنوع اقوام و دیدگاههای مختلف جامعه است؛ بنابراین با توجه به این تنوع در فرهنگها صداوسیما میتواند به گونهای برنامه بسازد که سلیقه همه مخاطبان را پوشش دهد.
ایجاد انحصار در برنامهسازی مشکلی است که به تازگی در صداوسیما ایجاد شده، نظر شما در این زمینه چیست؟
اگر برنامهها تنها به یک سمت و سو برود و تنها یک تعداد محدودی و اقلیتی از سلیقهها را جذب کند، تعداد زیادی از مخاطبان این رسانه از دست میروند. ما یک مبانی غنی از تاریخ ایرانی و اسلامی داریم که متاسفانه در ساخت برنامه و سریالهای صداوسیما به این نکته توجه نمیشود و بسیاری از برنامههای ما محتوای مفیدی برای جذب مخاطب ندارند و به آن صورت که برنامههای کشورهای همسایه مفید هستند، برنامه های ما مطلوب و غنی نیستند و از نظر پیامرسانی به هدف نمیرسند. بنابراین من فکر میکنم که هر چه در تولید و تنوع برنامه کار کنیم، بازهم کم است. اگر صداوسیما بیشتر روی کیفیت برنامهها تمرکز کند در این صورت مخاطبان بیشتری را به سمت خود جذب میکند. کیفیت برنامههای صداوسیما باید به گونهای باشد که بیشتر سلیقهها را به خود جذب کند. باید برنامههایی ساخته شود که مباحث سیاسی در حوزههای مختلف بحث و بررسی شوند زیرا این رسانه متعلق به افکار عمومی است و باید بر اساس شاخصهای خاصی فعالیت کند تا در جذب سلیقه مخاطب موثر باشد. ما متاسفانه آن برنامههای شادی را که در رادیو داریم در تلویزیون نداریم و باید در این زمینه برای جذب سلیقه مخاطب بیشتر تلاش کنیم.