گرانی قیمت پیاز قتل خونین را در تهران رقم زد + جزییات
حوادث رکنا: پسر دستفروش که در درگیری به خاطر قیمت پیاز یک دستفروش دیگر را کشته بود با شکسته شدن حکم قصاصش در دیوان عالی کشور دیروز پای میز محاکمه ایستاد.
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از خردادماه سال ۹۵ به دنبال درگیری خونین بین دو پسر دستفروش در خیابان دولت آباد در دستور کار پلیس قرار گرفت. شواهد نشان میداد درگیری دو مرد وانتی به خون کشیده شده و محمد ۲۲ ساله در این درگیری جان سپرده است. مسعود ۳۳ ساله که در محل بازداشت شده بود به درگیری خونین با همکارش اعتراف کرد و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. وی که دفاع مشروع را مطرح کرده بود ادعا کرد در دفاع از خودش با سیخ به گردن مقتول زده است.
قضات دادگاه این ادعا را نپذیرفتند و وی را ب قصاص محکوم کردند اما این حکم در دیوان عالی کشور تایید نشد. به این ترتیب مسعود بار دیگر در شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. قضات این شعبه نیز پس از شنیدن دفاعیات متهم وی را به قصاص محکوم کردند ولی این بار نیز این حکم در دیوان عالی کشور شکسته شد.قضات دیوان عالی کشور خواستند تا بار دیگر ادعای متهم مبنی بر وقوع قتل در دفاع از خود بررسی شود.به این ترتیب مسعود دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه بیاستد.
در ابتدای این جلسه پدر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من جانباز جنگی هستم و وضع مالی خوبی ندارم . با سختی زیاد پسرم را بزرگ کردم .محمد با وانت سر خیابان خودمان پیاز و سیب زمینی می فروخت .او پیازها را کیلویی ۴۰۰ تومن میفروخت اما متهم که با وانتش سر خیابان ما امده بود پیازها را ارزان تر می فروخت و همین موضوع لاعث درگیری آنها شده بود.
وی ادامه داد: متهم رقیب پسرم بود و چند بار با او درگیر شده بود. اما پسرم مراعات وضعیت مرا می کرد و حرفی در این زمینه به من نمی زد ولی آخرین بار مسعود پسرم را بی رحمانه کشت و سیخ را به گردن او فرو کرد .اما حالا ادعا می کند در دفاع از خودش این کار را کرده است. او با تهدید همه شاهدان را مجبور کرده شهادتشان را پس بگیرند تا بتواند از قصاص رها یی یابد. من وقتی قاتل پسرم را میبینم کنترلم را از دست میدهم و دست و پایم شروع به لرزش میکند. من نمی توانم از قاتل پسرم گذشت کنم. به همین خاطر برای او قصاص می خواهم.
سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت : درگیری با محمد را قبول دارم. من با وانت کار می کردم و پیازها را کیلویی ۳۰۰ تومان و ۱۰۰ تومان ارزانتر ازمحمد می فروختم.اما او به این موضوع اعتراض داشت .او میگفت چرا به محله آنها رفتم و اقدام به دست فروشی کرده ام .سر این موضوع با هم درگیر شدیم و او با تیکه ای از جعبه چوبی به من حمله کرد. من هم در دفاع از خودم سیخی را که داخل وانت داشتم برداشتم و دور دستم پیچیدم تا او را بترسانم اما سیخ ناخواسته به گردن او فرو رفت. من واقعا قصد کشتن او را نداشتم و برای دفاع از خودم سیخ را به سمت او گرفته بودم.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.