تک بیتی حضرت زهرا

دوباره زخمِ «در» سر باز کرد و چشم سائل گفت:

دو تا پیمانه گریه، روزیِ پایانِ سالَم کن

دارد هنوز رایحه بوسه نبی

دستی که در حمایت مولا سپر شده است

هر که شد گمنام تر، زهرا خریدارش شود

بر درِ این خانه از نام و نشان باید گذشت!

قبر ما سوخته ها، جنّت ما خواهد شد

بنویسند اگر بر لحد ما «زهرا»

دعا کنید که یک لحظه هم اگر شده است

ز روی لطف نگاهی به ما کند زهرا

نمی خواهم بِرَنجانم دلت را بی سبب اما...

چگونه مرگ یک مادر، چهل تن متّهم دارد؟!

تک بیتی حضرت زهرا

مانند احترام خداوند واجب است

حفظ مقام فاطمه حتی به همسرش!

دادیم به حکّاک عقیق دل و گفتیم

حک کن به عقیق دل ما «حضرت زهرا»

شرط پیمبری به پسر داشتن که نیست

مَردی پیمبر است که زهراست دخترش

«زهرا به خاک کرب و بلای تو پا گذاشت»

یعنی بهشت زیر قدم های مادر است!

روز مادر که همه خانه مادر بروند

لیک سادات بدانند که از کوچه گذر باید کرد!

مجلس ختم گرفتیم برایت زهرا!

روضه ات را حسنت خواند، حسینت غش کرد...

تک بیتی حضرت زهرا

مرتضی چشم خدا بود، خدا را می دید

هر زمان بر رخ زهــراش تماشا می کرد

یا رب نصیب هیچ غریبی دگر مکن

داغی که گیسوان حسن را سپید کرد

برخیز و باز مادری ات را شروع کن

فضه حریف گریه طفلان نمی شود...

ختم قرآنِ تو جای «ناس» گویا با «حَدید»

رو به پایان است، بسم الله رحمن رحیم...

حک شده با خط حیدر روی درهای بهشت

اولویت هست اینجا با گدای فاطمه

اندازه تمام نفس های خسته ات

مادر به من نفس بده تا نوکری کنم

تک بیتی حضرت زهرا

کاش سوغاتی زوّار بقیع

مُهری از تربت مادر می شد

آرزوی مرگ کردن مال هجده ساله نیست

عرشیان با گریه اما، مستجابش می کنند...

همچو ارباب سَرم را به کف پات نَهَم

چون بهشت است به زیر قدم مادرها

باران ضرر دارد برای یاس سالم

اینها چگونه یاس پرپر را بشویند!

اثر دست ستم از رخ نیلی نرود

هرگز از یاد علی، ضربت سیلی نرود

شرمنده ام، حمایت من بی نتیجه ماند

دستم شکست و بند ز دست تو وا نشد

تک بیتی حضرت زهرا

بازوانی را که این شلاق ها بوسیده اند

جای لب های محمد بود، باور می کنی؟

این روزها زینب دعا دارد، خدا کاش

از مادرم این قامت خم را بگیرد

دیروز اگر به فاطمه سیلی نمی زدند

دنیا ادامه داشت، دگر محشری نداشت

پشت خدا خم شد ز بار غصه وقتی

از درد بازوی تو می لرزید مولا

حرم مادر ما سینه ماست

پس نگویید که او بی حرم است

جهانِ خسته به خود گفت: «آه! کو خورشید؟»

درِ شکسته چنین ضجّه کرد : «یا زهرا»

تک بیتی حضرت زهرا

یک شب قدر خدا دارد و آن هم زهراست

به خدا این دو سه شب جنبه تشریفات است

پشت در... یا ته گودال... چه فرقی دارد؟

هر کسی ذوب علی (ع) گشت تنش می سوزد

من یک زره برای جهازش فروختم

او عزم، جزم کرده بمیرد برای من

زنی شهید می‌شود، زنی به نام فاطمه

مدینه زهر می‌شود برای کام فاطمه

دری شکسته می‌شود، دو دست بسته می‌شود

یلی سکوت می‌کند، به احترام فاطمه...

بانو نمی یابمت

ولی در کنار تو گریه مرسوم است.

مگر می شود پهلوی تو بود و

شکسته نبود؟

من نمی‌گویم چه شد؛ گویند در چشم علی

سیـل دشمن بــود پیــدا، فاطمه پیــدا نبـود

تک بیتی حضرت زهرا

میخ کارش وصل کردن بود حیف

میخ در، یار مرا از من گرفت...

خود مرد جنگی ام من و می دانم

با میخ جنگ تن به تن آسان نیست!

هزار مرتبه شکر قبر فاطمه مخفی است

که نیست طاقت بی حرمتی به مادرمان

در شکسته مرا آخرش شکستم داد

ببین که میخ در خانه کار دستم داد

فاطمه بین در و دیوار خانه گیر کرد

اتفاق ناگواری که علی را پیر کرد

زهرای من نبود آن که بیفتد به روی خاک

سیلی به صورت زن من بی خبر زدند

تک بیتی حضرت زهرا

کشته شد محسن و آنها که تماشا کردند

سند تیغ به اصغر زدن امضا کردند

گرچه مظلومی مولا سندی معتبر است

این سند ثابت و امضا شده با میخ در است

داغ ما آتش و میخ و در و سینه ست هنوز

مدفن گم شده در شهر مدینه ست هنوز

باغ تاراج شده عطر اقاقی مانده ست

سنت دفن شبانه ز تو باقی مانده ست

روی سیلی خورده زهرا شهادت می دهد

از علی مظلوم تر مردی در این دنیا نبود

نمایان شد ز خط آتش و دود

که جرم فاطمه حب علی بود

گردآوری: مجله اینترنتی ستاره