نقد فیلم سونامی اثر میلاد صدرعاملی؛ بازگشت قهرمان
میلاد صدرعاملی کارش را با دستیاری در فیلم دختری با کفش های کتانی ساخته ی پدرش آغاز کرده است. و در فیلم من ترانه پانزده سال دارم نقش بازیگر مقابل ترانه علیدوستی را بازی کرده است. میلاد صدرعاملی پیش از سونامی مستند مساحت زندگی را درباره ی پدرش و پیاده روهای واراژادین مستندی ورزشی را ساخته است. نوشته نقد فیلم سونامی اثر میلاد صدرعاملی؛ بازگشت...
میلاد صدرعاملی کارش را با دستیاری در فیلم دختری با کفش های کتانی ساخته ی پدرش آغاز کرده است. و در فیلم من ترانه پانزده سال دارم نقش بازیگر مقابل ترانه علیدوستی را بازی کرده است. میلاد صدرعاملی پیش از سونامی مستند مساحت زندگی را درباره ی پدرش و پیاده روهای واراژادین مستندی ورزشی را ساخته است.
در ابتدای نقد فیلم سونامی اثر میلاد صدرعاملی به مختصری از بیوگرافی این کارگردان اشاره میکنیم. سونامی نخستین فیلم بلند داستانی میلاد صدرعاملی است. او فرزند رسول صدرعاملی کارگردان قدیمی و پر سابقهی سینمای ایران است. میلاد صدرعاملی کارش را با دستیاری در فیلم دختری با کفش های کتانی ساختهی پدرش آغاز کرده است. و در فیلم من ترانه پانزده سال دارم نقش بازیگر مقابل ترانه علیدوستی را بازی کرده است. در ادامه با نقد فیلم سونامی با نت نوشت همراه باشید.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم متری شیش و نیم کاری از سعید روستایی؛ مرثیه ای برای ساقی اعظم
نقد فیلم سونامی کاری از میلاد صدرعاملی
در ادامه معرفی کارگردان این فیلم باید گفت میلاد صدرعاملی پیش از سونامی مستند مساحت زندگی را دربارهی پدرش و پیاده روهای واراژدین مستندی ورزشی را ساخته است. پیاده روهای واراژدین در سال ۲۰۰۶ ساخته شد و این مستند دربارهی برانکو سرمربی وقت تیم ملی فوتبال ایران بود و این فیلم جایزهی بهترین فیلم ورزشی را در جشنوارهی میلان کسب کرده است. سونامی در سی و هفتمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر در بخش نگاه نو حضور دارد. که البته عدم حضور آن و راه ندادن فیلم به بخش سودای سیمرغ این جشنواره واکنش رسول صدرعاملی را در پی داشته است.
در ادامهی نقد فیلم سونامی اثر میلاد صدرعاملی به خلاصهای از داستان فیلم اشاره میکنیم. بازیگران فیلم سونامی بهرام رادان، مهرداد صدیقیان، علیرضا شجاع نوری، رعنا آزادی ور، فرشته حسینی، امیر مهدی ژوله و محمدرضا غفاری هستند. مربی قدیمی پس از سالها دوری از وطن برای هدایت تیم ملی تکواندو در مسابقات المپیک به ایران میآید. او شاگرد قدیمی خود را به تیم ملی دعوت میکند و این شروع ماجراهاست.
فیلم سونامی در دستهی فیلم های داستانی ورزشی قرار دارد. و همانند الگوهای مشابه، قهرمانی کهنه کار ( مرتضی نژادی با بازی بهرام رادان) در مقابل جوانی جویای نام (بهداد مقیمی با بازی مهرداد صدیقی) قرار میگیرد. قهرمان بازگشته است تا جایگاه از دست رفتهی خود را پس بگیرد و جوان نیز به دنبال نام پا پس نمی کشد و داستان آغاز میشود. در این میان روابط عاشقانهی مرتضی و پریسا (با بازی رعنا آزادی ور) و بهداد و ترگل (با بازی فرشته حسینی) درام عاشقانهی داستان را میسازند. و البته خانوادهی مربی و روابط خانوادگی اش (خسروی، با بازی شجاع نوری)، گذشتهی رضا (دستیار مربی، با بازی محمد رضا غفاری) خرده داستان های دیگر سونامی هستند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم سال دوم دانشکده من کاری از رسول صدر عاملی؛ پنج سال در دانشکده من
در نقد فیلم سونامی اثر میلاد صدرعاملی باید اشاره کرد که نبرد بین اخلاق و وسوسهی شهرت و موفقیت در این فیلم مانند سایر فیلم های ورزشی وجود دارد. چالشی که به عنوان موتور پیش برندهی داستان فیلم تا آخر فیلم را جلو میبرد. همانطور که در لحظهای از فیلم پریسا، مرتضی را تشویق به استفاده از ضعف بهداد در جهت پیروزی میکند و میگوید:« بهتره یه عوضی خوشحال باشی تا یه قهرمان بدبخت.» اما پایان داستان علیرغم اینکه اخلاق پیروز میدان است اما کلیشهای نیست.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم درخونگاه کاری از سیاوش اسعدی؛ همیشه جایی برای گذشته است!
قهرمانان داستان هر یک از دو جایگاه اجتماعی و از دو دورهی تفاوتند و همین باعث چالش بین این دو میشود. کارگردان اما از هیچ یک جانبداری نمی کند و کفهی ترازو به نفع هیچکدام سنگینی نمی کند. و همین باعث میشود که تماشاگر در لحظاتی از فیلم با مرتضی و در لحظاتی دیگر با بهداد همراه میشود. ساز و کار کدخدا منشی هدایت فدراسیون تکواندو، و نه حرفهای و علمی، عدم حضور متخصصان رشته ها در قسمت های مدیریتی و در نتیجه سو مدیریت ها، بخشی از گوشه و کنایه های هستند که در داستان فیلم وجود دارند. ساز و کاری که با توجه به اتفاقات و اخباری که همیشه در سایر رشته های ورزشی شنیده میشود به نظر میرسد در مدیریت تمام فدراسیون ها و ورزش ها وجود دارد.
در نقد فیلم سونامی اثر میلاد صدرعاملی به بررسی نقش زنان در پیش برد داستان فیلم نیز اشارهای خواهیم داشت. در کنار روایت مبارزهی این دو قهرمان زنان داستان نیز هر یک حضور پررنگی دارند. پریسا خبرنگاری است که با ورزشکاران در زدن تیترهای زرد، عکس های روی جلد، به هم زدن جلسات مصاحبهی خبری همکاری میکند. و از این زاویه صدرعاملی نقش رسانه را در مورد این رویدادهای ورزشی و دامن زدن به حاشیه ها، قهرمان سازی های پوشالی به چالش میکشد. و از سوی دیگر، دیگر زن فیلم ترگل بازیکن بسکتبال است او که اصلیت افغان دارد با وجود اینکه در ایران متولد شده پاسپورت ایرانی ندارد. و علیرغم استعداد، علاقه و پشتکار در تیم ملی پذیرفته نمی شود.
مهاجران افغان حتی آنهایی که در ایران بصورت قانونی زندگی میکنند همواره با مشکلات بسیاری مواجه بودند. عدم حق تحصیل رایگان در دانشگاه ها، نداشتن پاسپورت ایرانی بخشی از مشکلات نسل جوان افغانی است که در ایران متولد شده اند. مسئلهی پوشش ورزشکاران زن ایرانی همواره از مسایل مورد بحث و توجه بوده است. در این فیلم به این موضوع نیز پرداخته شده است و همچنین به موضوع عدم امکان بازی ورزشکاران ایرانی در مقابل ورزشکاران تیم اسرائیل. صدرعاملی اما به این موضوعات تنها اشارهای میکند و به ماجرای اصلی فیلم و نبرد دو قهرمان باز میگردد.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم غلامرضا تختی ؛ خاطرات بک خبرنگار از زندگی و مرگ جهان پهلوان تختی
و در پایان نقد سونامی اثر میلاد صدرعاملی باید گفت که وارد کردن پسر مربی به داستان در پیش برد داستان و حوادث آن هیچ نقشی ندارد. و تنها در حد چند جمله از خانواده و روابط مربی با آن ها چیزی گفته میشود. و شناختی از شخصیت مربی به ما نمی دهد. و یا حضور رضا به عنوان کمک مربی و گذشتهای که دارد تنها در حد چند دیالوگ بی جان که بین شخصیت های داستان رد و بدل میشود. و با وجود اینکه شاید جا داشت که با پرداخت قوی تر بن مایه های روانی داستان را پر رنگ تر کرد اما همهی این ها به نفع مبارزهی دو قهرمان و سرنوشت قهرمانان داستان کم رنگ شده اند و به آنها پرداخته نشده است.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم جمشیدیه کاری از یلدا جبلی؛ حدس های قابل ستایش
شاید به عنوان شخصیت های مکمل اگر پرداخت قوی تری صورت میگرفت به پر رنگ کردن چالش و تفاوت های بین دو قهرمان داستان نیز کمک بیشتری میشد. اما در نهایت با توجه به داستان سر راست و داستان گو بودن فیلم این نکات شاید چندان به چشم نیاید و تماشاگر بیشتر در پی روشن شدن تکلیف قهرمانان داستان است. فیلم با داشتن اتفاقات بسیار و ریتم نسبتا منظم موفق میشود تماشاگر را تا آخر نگه دارد. و همانطور که پیش تر گفته شد پایان غیر کلیشهای بر جذابیت آن میافزاید.
میلاد صدرعاملی در نوشتن فیلمنامه این فیلم نیز حضور داشته است و کریستوف رضاعی که این روزها در جشنواره نیز پرکار است آهنگسازی این فیلم را به عهده داشته است.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم بنفشه آفریقایی اثری از مونا زندی حقیقی و علیرضا شجاع نوری
پاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty