فقدان شخصیت داستانی


فقدان شخصیت داستانی

سینمایی «ستاره‌ای متولد می‌شود» با بازی و کارگردانی بردلی کوپر یک اثر مکانیکی در برابر یک رویداد هنری است. لیدی گاگا در این اثر به طور متوسطی بین کاراکتر و شخصیت دست و پا می‌زند

قانون-علی رفیعی وردنجانی

سینمایی «ستاره‌ای متولد می‌شود» با بازی و کارگردانی بردلی کوپر یک اثر مکانیکی در برابر یک رویداد هنری است. لیدی گاگا در این اثر به طور متوسطی بین کاراکتر و شخصیت دست و پا می‌زند، نه آلی و نه جک هیچ کدام از حالت کاراکتر مانند خود به شخصیت‌های داستانی نمی‌رسند و این تنها دلیلی است که یک اثر داستانی نزدیک به حکایت خواهد شد. «ستاره‌ای متولد می‌شود» قبل از آنکه یک اثر سینمایی باشد سر و شکل مستند به خود می‌گیرد و بُعدی از زندگی هنرمند را روایت می‌کند که هیچ پیشینه و پسینه‌ای از آدمیت به مخاطب ارائه نکرده است.

خماری

بردلی کوپر ژست می‌گیرد، از روی علاقه‌ای نفسانی که شکل این علاقه به تدریج معنوی می‌شود، خواننده‌ای را کشف می‌کند که گویی گذشته خود را در وی ترسیم می‌کند و هیچ کدام این اُبژه‌ها مابه ازای داستانی ندارند از آنجا که بارها و بارها داستان‌ها تکرار شده‌اند و این لحن مولف است که باید قیاس بدیعی از تجربیات (حسیات) برای میخکوب کردن مخاطب داشته باشد. همه بار جذابیت سینمایی این اثر به زرق و برق هالیوودی آن وابسته است و آنچه از مجریان دیده می‌شود ارائه گونه‌ای از سینماست که کم کم جای هنر را در این مدیای تصویری خواهد گرفت. داستان نوازنده و خواننده‌ای که دائم‌الخمر است، در زندگی با شکست‌های متداومی روبه‌رو شده، از پدرش به جز سرخوردگی و سرکوب‌های غریزی چیزی را ارث نبرده، روزی با دختری در یک بار آشنا می‌شود و اتفاقی متوجه علقه احساسی موجود بین خود و او می‌شود، یک داستان سرنگون شده در بُعد سینمایی هنر است. تعریف کوپر از شخصیت در این اثر تعریف سطحی و غیر دراماتیکی است. شخصیت از همان ابتدا متزلزل است، قبل از اجرا از قرص‌های روان‌گردان استفاده می‌کند، بی مقدمه خوابش می‌برد و در رابطه عاطفی که با آلی «لیدی گاگا» برقرار می‌کند وسیله‌ای برای ابراز درونیات حسی خود ندارد. شخصیت در زوال کامل رو به فراموشی می‌رود اما مشخص نمی‌شود چرا آلی که از یک دوستی ساده تن به زندگی مشترک و همسری با وی را می‌دهد پای او می‌ماند، با همه کمبود‌ها و نقطه ضعف‌هایی که دارد. در واقع فداکاری زنانه در این اثر به شکل خنده‌داری رشد کرده، این فداکاری ابدا انسانی نیست و جنبه منطقی آن شدیدا کاهش یافته است. صرف اینکه جنس مخالف بر اساس یک اتفاق باعث شده است شخصی در مقیاس هنر رشد و نمو پیدا کند، مقدمه فداکاری برای وی نخواهد شد. ازآنجا که این روزها، مخصوصا در کشورهای صنعتی، احساسات شکل و بار منطقی بیشتری پیدا کرده‌اند چنین داستانی بسیار رویایی به نظر می‌رسد، داستان از آدم‌هایی فاصله می‌گیرد که یکدیگر را نردبان ترقی خود می‌کنند و پس از آن با استفاده از ویژگی فراموشی، وجدان خود را به آرامش می‌رسانند، این اثر شاید در این زمینه جای تحسین داشته باشد اما برهان خوبی برای رویارویی با چنین رویداد ضد احساسی در جوامع، ارائه نکرده است.

خودکشی

فکر به خودکشی، فعالیت در حوزه آن و مینیمال اندیشیدن به آن یک اثر را که هنوز سر و شکل درست سینمایی به خود نگرفته، جنبه تراژدی نمی بخشد. اثر در قاموس تنهایی یک مرد هیجان زده عمل کرده است در صورتی که به زعم من تنهایی زنانه آن بسیار منطقی و باورپذیر‌تر ارائه شده است. در واقع مولف از آنچه خود می‌اندیشد احساس رضایت می‌کند اما آنچه را که باعث این اندیشه شده بیان نمی‌کند و این پنهان کاری حفره اصلی فیلمنامه است. نگفتن از سوی مولف در شرایطی کاربرد دارد که گفتن به مخاطب کمکی به پایه‌های دارماتیک اثر نکند. در این جا دلیل اصلی خودکشی جک مشخص نمی‌شود. آیا جک از اینکه خود را سربار آلی می‌بیند خودکشی می‌کند ؟ آیا جک از غرایز و علقه‌های سرکوب شده در دوران کودکی، تابوها و ارتباط با پدرش به چنین وضع و حالی رسیده است ؟ و سوال اصلی اینکه جک و آلی آیا می‌توانند نمونه خوبی برای یک حکایت عاشقانه باشند و یا خنده‌دار به نظر می‌رسند ؟ در این‌جاست که بحث هرمنوتیک و جهان بدون مرز هنر مطرح می‌شود. شاید برای جغرافیایی که کوپر در ذهن تعریف کرده این داستان یک حکایت عاشقانه داشته باشد اما برای جوامع مختلف چنین معنایی با شکست روبه‌رو خواهد شد چرا که کاراکترها با یک تزلزل مدرن دست و پنجه نرم می‌کنند که هرگز تمدن نمی‌سازند. «ستاره‌ای متولد می‌شود» بیش از آنکه جذابیت سینمایی داشته باشد یک شوی تلویزیونی است و چنین ویژگی‌ای، خطر بزرگی برای سینما خواهد بود.


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

کپشن غمگین | 100 کپشن غمگین خاص کوتاه و بلند برای استوری و پست