خبرگزاری مهر، گروه استانها - مهدی بخشی سورکی: سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با یک فیلم متفاوتی از سایر آثار مواجه است، فیلمی با کارگردانی یک زن که ساخت چهار فیلم موفق دیگر را در کارنامه خود دارد.
نرگس آبیار پس از معرفی خود با فیلم شیار ۱۴۳ که توجه بسیاری را به خود جلب کرد، فیلم متفاوت دیگری بر اساس یک داستان واقعی ساخته که این بار نیز میتوان از آن به عنوان پدیده جشنواره فیلم فجر یاد کرد.
«شبی که ماه کامل شد» فیلم دو ساعت و ۲۰ دقیقهای نرگس آبیار به روایت شجاعانه و جسورانهای از زندگی خانواده معروف ریگی، بهویژه عبدالحمید و عبدالمجید ریگی میپردازد.
یکی از دلایل موفقیت فیلم، بازیهای کم نقص، گیرا و تأثیرگذار هوتن شکیبا در نقش عبدالحمید و همچنین الناز شاکردوست در نقش فائزه است و فیلمنامه نیز به قدری دارای حرف است که بیننده در پس تمام تنشهای حرص آورش کمتر خسته میشود و انتظار اتفاقات بعدی را میکشد.
فیلم از ماجرای عاشقی عبدالحمید شاعر پیشه و کاسب و فائزه که یک دختر تهرانی است و برای خرید همراه مادرش به سیستان رفته، جان میگیرد.
نقش مادر عبدالحمید از همان ابتدا سئوالات فراوانی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که چرا با ازدواج پسرش با آن دختر تهرانی مخالفت کرده و دلیل رفتارهای سرد و عادیاش با عروس خانواده چیست که بیننده در نیمه دوم فیلم به پاسخ سئوالاتش میرسد.
نیم ساعت اول فیلم روایت عاشقانهای از به هم رسیدن این دو نفر است؛ هر چند که برای بیننده باورپذیری آن سخت بود و انتظار میرفت به نحوی مجاب شدن خانواده سنتی دختر که مادرش وابستگی شدیدی به دخترش دارد، بیشتر پرداخته شود.
لهجه قمی مادر فائزه برای بیننده قمی جالب است
لهجه قمی مادر فائزه که نقش آن را شبنم مقدمی ایفا کرده برای بیننده قمی جالب است و این تجربه در فیلم نفس کار قبلی نرگس آبیار نیز تکرار شده که شاید دلیل آن ادای دین محمدحسین قاسمی تهیه کننده این فیلم که همسر خانم آبیار است به قم محل تولدش باشد.
حمید و فائزه بعدها بچهدار میشوند اما التهابها و تنش فیلم نرگس آبیار، پس از عزیمت آن دو به پاکستان برای پناهندگی در کشور ثالث، رغم میخورد.
تصاویری که کارگردان از چهره پاکستان در ابتدای ورود فائزه به این کشور ارائه میکند جالب و جذاب است و یک ترس و دلهرهای که ناشی از دیدن ناامنی، بینظمی و به هم ریختگی زندگی شهری و اجتماعی این کشور است را به بیننده انتقال میدهد و از همانجا برای فائزه نگران میشود که چه سرنوشتی در انتظارش است.
کمتر کسی است در ایران که نام عبدالمالک ریگی را نشنیده باشد و از اقدامات وحشیانه این گروه تکفیری در سیستان و مناطقی مرزی ایران و پاکستان بی خبر باشد.
فیلم در نیمه دوم خود روایت بی پردهای از ایدئولوژی این جریان تروریستی به بیننده نشان میدهد و چهره بی نقاب عبدالمالک ریگی را ترسیم میکند که چگونه با قدرت بیان خود و تعالیم غلطی که به نام اسلام اندوخته؛ دست به کشتار و خون ریزی مردم مظلوم میزنند.
عبدالمالک ریگی نام جندالله را بر روی گروه تروریستی خود گذاشت و به روایت فیلم، این گروه تروریستی هدف اصلی خود را دفاع از حقوق ملی و مذهبی قوم بلوچ و اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان میداند اما در مقاطعی از فیلم مخالفتهای اهالی سیستان با عملکرد عبدالمالک را میبینیم.
در بخشهایی از فیلم بیننده چهره بینقاب گروه ریگی را میبیند
در بخشی از فیلم «شبی که ماه کامل شد» جنایات گروه تروریستی عبدالمالک ریگی در عملیاتهای تاسوکی و حمله به مسجدی در زاهدان به تصویر کشیده میشود و بیننده چهره بی نقاب آنها را میبیند.
نشان دادن سختی زندگی محدود و امنیتی فائزه در خانه بزرگ عبدالحمیدی که دیگر عاشق نیست و مجذوب خط فکری عبدالمالک شده و حالا به جانشینی او هم رسیده بخش متأثرکننده فیلم است که تماشاگر از گرفتار شدن دختر بازیگوش تهرانی در عمق خانه معروفترین تروریستهای منطقه غصه میخورد.
در این فیلم به اهمیت، داشتن اشراف اطلاعاتی به عنوان یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در هر عملیات نظامی پرداخته شده که لو رفتن فرار فائزه از خانه و بیمارستان و همچنین دستگیری برادرش در نزدیکی سفارت ایران در پاکستان از جمله آنها است هر چند که به مقابله نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ایران در مواجهه با این گروه تروریستی چندان پرداخته نشده است.
صحنههای اکشن و جنگی درخشان فیلم «شبی که ماه کامل شد» قدرت کارگردانی نرگس آبیار را نشان میدهد
نشان دادن درگیری گروه عبدالمالک و مرزداران ایرانی نقطه عطف این فیلم است و صحنههای اکشن و جنگی درخشان این فیلم قدرت کارگردانی نرگس آبیار را نشان میدهد.
بازیهای شایسته تحسین، تصویربرداری در لوکیشنهای متفاوت و خاص، داستان جنجالی فیلم و کارگردانی مقتدر و ریتم گیرا از جمله قوتهای فیلم «شبی که ماه کامل شد» است که بیننده تا مدتی پس از تماشای فیلم با فضا و شخصیتهای آن همزادپنداری میکند.
این فیلم ضعفهایی در پرداخت برخی شخصیتها و رفتارها نیز دارد که در مقایسه با نقاط قوت فیلم، این ضعفها کمتر خودش را نشان میدهد و دیده میشود.
به نظر میرسد «شبی که ماه کامل شد» در جشنواره سی و هفتم فجر بتواند سیمرغهایی در بخشهای مختلف از جمله کارگردانی و بازیگری نقش اول مرد و زن به دست آورد و باید منتظر آرای نهایی داوران بود.
یکی از شلوغترین سانسهای دو سینمای تربیت و وتوس قم که میزبان فیلمهای جشنواره فیلم فجر در استان هستند، سانسهای اکران فیلم «شبی که ماه کامل شد» بود که هیچ صندلی خالی باقی نماند و تماشاگران قمی از آن استقبال خوبی کردند.
خبرگزاری مهر، گروه استانها - مهدی بخشی سورکی: سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با یک فیلم متفاوتی از سایر آثار مواجه است، فیلمی با کارگردانی یک زن که ساخت چهار فیلم موفق دیگر را در کارنامه خود دارد.
نرگس آبیار پس از معرفی خود با فیلم شیار ۱۴۳ که توجه بسیاری را به خود جلب کرد، فیلم متفاوت دیگری بر اساس یک داستان واقعی ساخته که این بار نیز میتوان از آن به عنوان پدیده جشنواره فیلم فجر یاد کرد.
«شبی که ماه کامل شد» فیلم دو ساعت و ۲۰ دقیقهای نرگس آبیار به روایت شجاعانه و جسورانهای از زندگی خانواده معروف ریگی، بهویژه عبدالحمید و عبدالمجید ریگی میپردازد.
یکی از دلایل موفقیت فیلم، بازیهای کم نقص، گیرا و تأثیرگذار هوتن شکیبا در نقش عبدالحمید و همچنین الناز شاکردوست در نقش فائزه است و فیلمنامه نیز به قدری دارای حرف است که بیننده در پس تمام تنشهای حرص آورش کمتر خسته میشود و انتظار اتفاقات بعدی را میکشد.
فیلم از ماجرای عاشقی عبدالحمید شاعر پیشه و کاسب و فائزه که یک دختر تهرانی است و برای خرید همراه مادرش به سیستان رفته، جان میگیرد.
نقش مادر عبدالحمید از همان ابتدا سئوالات فراوانی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که چرا با ازدواج پسرش با آن دختر تهرانی مخالفت کرده و دلیل رفتارهای سرد و عادیاش با عروس خانواده چیست که بیننده در نیمه دوم فیلم به پاسخ سئوالاتش میرسد.
نیم ساعت اول فیلم روایت عاشقانهای از به هم رسیدن این دو نفر است؛ هر چند که برای بیننده باورپذیری آن سخت بود و انتظار میرفت به نحوی مجاب شدن خانواده سنتی دختر که مادرش وابستگی شدیدی به دخترش دارد، بیشتر پرداخته شود.
لهجه قمی مادر فائزه برای بیننده قمی جالب است
لهجه قمی مادر فائزه که نقش آن را شبنم مقدمی ایفا کرده برای بیننده قمی جالب است و این تجربه در فیلم نفس کار قبلی نرگس آبیار نیز تکرار شده که شاید دلیل آن ادای دین محمدحسین قاسمی تهیه کننده این فیلم که همسر خانم آبیار است به قم محل تولدش باشد.
حمید و فائزه بعدها بچهدار میشوند اما التهابها و تنش فیلم نرگس آبیار، پس از عزیمت آن دو به پاکستان برای پناهندگی در کشور ثالث، رغم میخورد.
تصاویری که کارگردان از چهره پاکستان در ابتدای ورود فائزه به این کشور ارائه میکند جالب و جذاب است و یک ترس و دلهرهای که ناشی از دیدن ناامنی، بینظمی و به هم ریختگی زندگی شهری و اجتماعی این کشور است را به بیننده انتقال میدهد و از همانجا برای فائزه نگران میشود که چه سرنوشتی در انتظارش است.
کمتر کسی است در ایران که نام عبدالمالک ریگی را نشنیده باشد و از اقدامات وحشیانه این گروه تکفیری در سیستان و مناطقی مرزی ایران و پاکستان بی خبر باشد.
فیلم در نیمه دوم خود روایت بی پردهای از ایدئولوژی این جریان تروریستی به بیننده نشان میدهد و چهره بی نقاب عبدالمالک ریگی را ترسیم میکند که چگونه با قدرت بیان خود و تعالیم غلطی که به نام اسلام اندوخته؛ دست به کشتار و خون ریزی مردم مظلوم میزنند.
عبدالمالک ریگی نام جندالله را بر روی گروه تروریستی خود گذاشت و به روایت فیلم، این گروه تروریستی هدف اصلی خود را دفاع از حقوق ملی و مذهبی قوم بلوچ و اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان میداند اما در مقاطعی از فیلم مخالفتهای اهالی سیستان با عملکرد عبدالمالک را میبینیم.
در بخشهایی از فیلم بیننده چهره بینقاب گروه ریگی را میبیند
در بخشی از فیلم «شبی که ماه کامل شد» جنایات گروه تروریستی عبدالمالک ریگی در عملیاتهای تاسوکی و حمله به مسجدی در زاهدان به تصویر کشیده میشود و بیننده چهره بی نقاب آنها را میبیند.
نشان دادن سختی زندگی محدود و امنیتی فائزه در خانه بزرگ عبدالحمیدی که دیگر عاشق نیست و مجذوب خط فکری عبدالمالک شده و حالا به جانشینی او هم رسیده بخش متأثرکننده فیلم است که تماشاگر از گرفتار شدن دختر بازیگوش تهرانی در عمق خانه معروفترین تروریستهای منطقه غصه میخورد.
در این فیلم به اهمیت، داشتن اشراف اطلاعاتی به عنوان یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در هر عملیات نظامی پرداخته شده که لو رفتن فرار فائزه از خانه و بیمارستان و همچنین دستگیری برادرش در نزدیکی سفارت ایران در پاکستان از جمله آنها است هر چند که به مقابله نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ایران در مواجهه با این گروه تروریستی چندان پرداخته نشده است.
صحنههای اکشن و جنگی درخشان فیلم «شبی که ماه کامل شد» قدرت کارگردانی نرگس آبیار را نشان میدهد
نشان دادن درگیری گروه عبدالمالک و مرزداران ایرانی نقطه عطف این فیلم است و صحنههای اکشن و جنگی درخشان این فیلم قدرت کارگردانی نرگس آبیار را نشان میدهد.
بازیهای شایسته تحسین، تصویربرداری در لوکیشنهای متفاوت و خاص، داستان جنجالی فیلم و کارگردانی مقتدر و ریتم گیرا از جمله قوتهای فیلم «شبی که ماه کامل شد» است که بیننده تا مدتی پس از تماشای فیلم با فضا و شخصیتهای آن همزادپنداری میکند.
این فیلم ضعفهایی در پرداخت برخی شخصیتها و رفتارها نیز دارد که در مقایسه با نقاط قوت فیلم، این ضعفها کمتر خودش را نشان میدهد و دیده میشود.
به نظر میرسد «شبی که ماه کامل شد» در جشنواره سی و هفتم فجر بتواند سیمرغهایی در بخشهای مختلف از جمله کارگردانی و بازیگری نقش اول مرد و زن به دست آورد و باید منتظر آرای نهایی داوران بود.
یکی از شلوغترین سانسهای دو سینمای تربیت و وتوس قم که میزبان فیلمهای جشنواره فیلم فجر در استان هستند، سانسهای اکران فیلم «شبی که ماه کامل شد» بود که هیچ صندلی خالی باقی نماند و تماشاگران قمی از آن استقبال خوبی کردند.