روایتی از سرگشتی انسانی
سی وهفتمین جشنواره تئاتر فجر دوشنبه بیست و دوم بهمن،همزمان با مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر،با نمایش های «دام»،«پرومته طاعون»،«اهالی هوا»،«افرا»،«تبرئه»،«موی سیاه خرس زخمی»،«خانه برناردا آلبا» و چند اجرای دیگر آغاز به کار کرد
قانون- شهرام خرازی ها/ منتقد تئاتر و سینما
سی وهفتمین جشنواره تئاتر فجر دوشنبه بیست و دوم بهمن،همزمان با مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر،با نمایش های «دام»،«پرومته طاعون»،«اهالی هوا»،«افرا»،«تبرئه»،«موی سیاه خرس زخمی»،«خانه برناردا آلبا» و چند اجرای دیگر آغاز به کار کرد. نمایش «خانه برناردا آلبا» کاری از علی رفیعی در اولین و دومین روز جشنواره تئاتر فجر در تالار وحدت به روی صحنه رفت که نیم نگاهی به آن داشته ایم:
جانمایه نمایشنامه «خانه برناردا آلبا» نوشته «فدریکو گارسیا لورکا»، «لیبیدو» یا میل جنسی است؛ میلی که چون آتش زیر خاکستر از بین نمیرود و در جست و جوی مفر و روزنی است برای بیرون جهیدن از حصار تن. علی رفیعی در اجرای جدید این نمایشنامه بر اساس ترجمه احمد شاملو و دراماتورژی محمد چرمشیر،تلاش کرده تا به جانمایه نوشته لورکا از طریق طراحی دقیق و نمادین صحنه،نزدیک شود خانه غمزده برناردا در اجرای دکتر رفیعی،حکم محبس کنجکاوی برانگیزی را دارد که در پستوهای آن، میل جنسی به زنجیر کشیده شده است. این ویژگی را میتوان در دیوارهای بزرگ خانه جستوجو کرد که شبیه به یک دژ غیرقابل نفوذ طراحی شده اند.
دختران برناردا فارغ ازجنسیتشان، نماد انسانهای سرگشتهای هستند که به خاطر مهارمیل جنسی،پشت دیوارهایی که مادرشان به دور آنها کشیده، ناگزیرند طعم تلخ اسارت را چشیده و به درون پیله انزوای خویش بخزند. این اسارت به واسطه میزانسن هدفدار (بالاخص تختهای چیده شده درصحنه به نشانه جایگاهی برای اطفای شهوت)، بازیهای به دقت هدایتشده و نورپردازی نمادین در نمایش دکتر رفیعی جاری و محسوس است.
از نقشآفرینیهای حرفهای سه بازیگر اصلی(رویا تیموریان،مریم سعادت و مائده طهماسبی) کاملا مشخص است که آنها با راهنماییهای کارگردان به درک درستی ازآنچه لورکا قصد داشته در غالب نمادها و نشانهها مطرح کند،رسیدهاند.
زمان زیادی از نمایش به زد و خورد و درگیری دخترهای برناردا آلبا اختصاص یافته، بی آن که این حجم کشمکش ضرورت داشته باشد.تکرار بیش از حد مشاجرات دخترها، بی آن که به خلق موقعیت نمایشی بیانجامد،تماشاگر را خسته می کند.
جست وخیز ها و تحرک اغراق آلود دخترها کمکی به پیشبرد داستان نمایش و درک کاراکترها نمیکند. دخترها بیخودی و بدون توجیه دراماتیک مدام جیغ می کشند در حالی که واقعا نیاز به این همه سر و صدا نیست. زمان نمایش بیش از حد طولانی است و خیلی راحت چهل و پنج دقیقه از نمایش را میتوان حذف کرد.
طراحی لباس و ظاهر آرایی و چهرهپردازی بازیگران نمایش کم نقص نیست. لباسها(به جز پوشش سرخ رنگ) چندان در خدمت موضوع نیستند،خلاقیت خاصی در گریم بازیگران به چشم نمیخورد و کلاهگیسها و سربندها تناسب کامل با موضوع و کاراکترها ندارند.
قطعات موسیقی مناسبی برای این نمایش انتخابنشدهاند. موسیقی انتخابی بیشتر جنبه حماسی دارد و مضامین دینی و مذهبی نمایشنامه لورکا را برجسته کرده و با مفاهیم روانشناختی و جنسی آن سنخیتی ندارد. انتخاب بازیگر مرد برای ایفای نقش مادر برناردا به نتیجه قابل دفاعی نرسیده است.تغییر دادن پایان نمایشنامه نیز بر کلیت نمایش خدشه وارد کرده است.
نمایش با در نظر گرفتن همه امتیازات منحصربه فرد و نواقص غیرقابل اغماضش درنهایت موفق میشود تا پیام مستتر در متن اصلی را به تماشاگر منتقل کند اما تاثیر لازم را بر او نمی گذارد؛ تاثیری که ذهن مخاطب را به چالشی دیرپا کشانده و وی را به اندیشیدن وا دارد. «خانه برناردا آلبا» بارها در ایران اجراشده است؛ آنچه رفیعی بر صحنه برده است، نمی تواند در زمره اجراهای برتر قرار گیرد.