ارتباط بین کاهش سروتونین و بیماری اوتیسم
یک پژوهشگر حوزه تربیتبدنی گفت: استفاده از مداخله ترکیبی میتواند یک استراتژی نوآورانه و ایدهآل برای کاهش رفتارهای کلیشهای در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم باشد.
به گزارش فانوس، هادی مرادی وستگانی اظهار کرد: نتایج یک تحقیق ثابت کرد که ترکیبی از فعالیتهای ادراکی- حرکتی همراه با مکمل ویتامین D تأثیرات دوچندانی بر کاهش رفتارهای کلیشهای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم در مقایسه با اثر هر کدام از مداخلات به تنهایی دارد.
وی تصریح کرد: رفتارهای کلیشهای در افراد مبتلا به اختلال اوتیسم باعث به وجود آمدن اختلالهای چشمگیر در فرآیند یادگیری، بروز رفتارهای خود آزاردهنده، مشکلات رفتاری، مشکلات خواب، افزایش استرس و اضطراب در والدین و تأخیر در پاسخ به محرکهای محیطی مرتبط است.
این پژوهشگر حوزه تربیتبدنی افزود: مطالعات انجام شده در زمینه فعالیتهای جسمانی، تأثیر اینگونه مداخلات را بر بهبود مهارتهای تحصیلی، عملکرد شناختی، مهارتهای اجتماعی، رفتارهای خود آزاری و پرخاشگری این کودکان مورد تأیید قرار دادند. یکی دیگر از عواملی که میتواند در رشد کودکان نقش داشته باشد تأثیرات تغذیهای است.
وی تاکید کرد: براساس مطالعات صورت گرفته کمبود ویتامین D در بروز اختلال اوتیسم در ارتباط است، زیرا مغز افراد مبتلا به اوتیسم به طور قابل توجهی غلظت پایین سروتونین در مقایسه با مغز سایر افراد نشان میدهد و یک رابطه معکوس بین غلظت سروتونین بالا در خون و انتقال عصبی سروتونرژیک کم در مغز افراد مبتلا به اختلال اوتیسم نشان داده شده است. در افراد مبتلا به اوتیسم، کاهش بیشتر سروتونین مغز توسط کاهش حاد تریپتوفان تشدید میشود و علائمی مانند رفتارهای تکراری و الگوهای تشخیص چهره، نیاز مداوم به سروتونین در تعدیل این رفتارها را آشکار میسازد.
مرادی با اشاره به انجام یک تحقیق در مورد کودکان اوتیسم در اصفهان، گفت: یافتهها نشان داد که کاهش قابل توجهی در رفتارهای کلیشهای کودکان ASD در سه گروه تجربی پس از پایان مداخلات ایجاد شد. رفتارهای کلیشهای از سطح ابتدایی در گروه فعالیتهای ادراکی- حرکتی ۱۷ درصد، در گروه مکمل ویتامین D 13 درصد و در گروه ترکیبی (فعالیتهای ادراکی- حرکتی و مکمل ویتامین D) 28 درصد در بین شرکت کنندگان کاهش یافت.
این پژوهشگر حوزه تربیتبدنی با اشاره به یک طرح تحقیقاتی مشترک با حضور استادان دانشگاههای اصفهان، فردوسی مشهد و علوم پزشکی مشهد، افزود: نتایج همچنین نشان داد که، رفتارهای کلیشهای در گروه ترکیب فعالیتهای ادراکی-حرکتی و مکمل ویتامین D در مقایسه با سه گروه دیگر به طور قابل توجهی بهبود یافت.
مرادی اظهار کرد: در ارتباط با تأثیر فعالیتهای حرکتی بر بهبود رفتارهای کلیشهای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم چند مکانیسم میتوان بیان کرد. مکانیسم اول در ارتباط با شباهت فعالیتهای حرکتی و رفتارهای کلیشهای است.
وی گفت: مطابق نظر برخی پژوهشگران، فعالیتهای جسمانی به عنوان یک ابزار کارآمد، از طریق فراهم کردن بازخوردهای حسی مشابه اما به شیوهای مناسبتر در کاهش رفتارهای قالبی مؤثر است. بر اساس این توجیه حرکات کلیشهای از طریق بازخوردهای حسی تولید شده و پس از انجام این حرکات حفظ میشوند و این حرکات ممکن است با حرکاتی که بازخوردهای مشابهی را ایجاد میکنند جایگزین شوند و یا از بین بروند. بنابراین هر چه همپوشانی بین حرکات آموزش داده شده و حرکات قالبی بیشتر باشد، تأثیر این حرکات در کاهش یا از بین بردن حرکات قالبی بیشتر خواهد بود.
مرادی با اشاره به دیدگاه عصبشناسی در مورد اختلال اوتیسم، افزود: این مطالعات بر روی افراد مبتلا به اختلال اوتیسم سطوح غیر طبیعی انتقال دهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین را در این افراد گذارش کردهاند. سروتونین به عنوان یک انتقال دهنده عصبی، نقش عمدهای در اوتیسم ایفا میکند.
این پژوهشگر حوزه تربیت بدنی، تصریح کرد: بر اساس مطالعات حیوانی، کاهش سروتونین باعث رشد بیش از اندازه قشر مغز و ویژگیهای رفتاری میشود، که شبیه به اوتیسم است. چنین نقص تکاملی در افراد مبتلا به اوتیسم نشان میدهد که غلظت ناکافی سروتونین از رشد طبیعی مغز در این افراد جلوگیری میکند.
وی تاکید کرد: محققان همچنین نشان دادهاند که اختلال در انتقال دهندههای عصبی مثل سروتونین و دوپامین در رفتارهای کلیشهای کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم نقش دارند. با این حال روشن شده است که شرکت در فعالیتهای جسمانی میتواند تأثیر قابل توجهی در سیستمهای دوپامینرژیک و سروتونینرژیک داشته باشد و در نتیجه باعث بهبود سنتز سروتونین و دوپامین شود و در نتیجه آن باعث بهبود نواقصی مانند کاهش رفتارهای کلیشهای در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم شود. این پژوهشگر حوزه تربیت بدنی با اشاره به نتایج تحقیقات خود گفت: در ارتباط با تأثیر مکمل ویتامین D نیز نتایج نشان داد که استفاده از مکمل ویتامین D، باعث کاهش معنیداری بر رفتارهای کلیشهای در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم میشود.
وی تصریح کرد: در افراد مبتلا به اوتیسم نیز، کاهش بیشتر سروتونین مغز توسط کاهش حاد تریپتوفان تشدید میشود و باعث ایجاد علائمی مانند رفتارهای تکراری و الگوهای تشخیص چهره می¬شود، که نیاز مداوم به سروتونین در تعدیل این رفتارها را آشکار میسازد.
مرادی تاکید کرد: با این حال در مطالعات تجربی اخیر مشخص شده است که ویتامین D میتواند سنتز و پاسخ به سروتونین را از طریق TPH2 تنظیم کند، که این خود میتواند به بهبود نواقص در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم کمک کند. در تحقیق حاضر نیز احتمالاً استفاده از مکملهای ویتامین D، سطوح TPH2 را افزایش داده که این امر به نوبه خود باعث انتقال عصبی سروتونین بیشتر در مغز میشود و باعث بهبود علائمی مانند رفتارهای کلیشهای در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم شده است.
وی با اشاره به مکانیسم دوم در ارتباط با نقش ویتامین D بر عوامل نوروتروفیکی، گفت: ویتامین D بر عوامل نورورترفیکی مانند NGF تأثیر گذار است و به نوعی عوامل نورورتروفیکی، هدف مستقیم گیرندههای ویتامین D است. با توجه به اینکه تنظیم افزایشی میزان نوروتروفینها میتواند باعث بهبود یادگیری، حافظه، عملکرد شناختی و اختلالات عصبی شود، احتمالاً افزایش سطوح عوامل نورورتروفیکی مانند NGF در تحقیق حاضر نیز پس از استفاده از مکملهای ویتامین D باعث بهبود یادگیری، عملکرد شناختی و اختلالات عصبی شده و در نتیجه آن رفتارهای نامناسب مانند انجام حرکات کلیشهای در آنها کاهش پیدا میکند.