سریال از دل تا دل سریال عاشقانه درام است که سال 2017 در یک فصل و 335 فسمت از شلکه کالرز پخش شد. این سریال در ورد یک مثلث عشقی است که به دنبل یک عشق خودخواهانه و مسئله بارداری خارج از رحم شکل می گیرد. داستان این سریال هندی برگرفته از فیلم معروف جوری جوری چوپکه چوپکه با بازی سلمان خان، رانی موکرجی و بریتی زینتا است که سال 2001 اکران شد. بازیگران اصلی این سریال عبارتند از سیدارت شوکلا، جسمین باسین، چاهات تیوانی، و محمداقبال خان.
سریال درمورد زن و شوهری به نامهای پارت (سیدارت شوکلا) و شورُوری (رشامی دسای) است که زندگی خوب و خوشی دارند. اما پس از ورود تینی (جسمیت باسین)، یک دختر جوان و سرزنده زندگی آنها دچار تغییر میشود. تینی قبول میکند که بچه پارت و شوروری را به دنیا بیاورد و ازاینجا به بعد یک مثلث عشقی میان پارت، تینی و اقبال (محمد اقبال خان) شکل میگیرد.
داستان سریال هندی از دل تا دل
پارت بانوشالی(سیدارت شوکلا)، نوه و وارث خانواده ثروتمند و متمول بانوشالی، عاشق یک دختر زیباروی بنگالی که کارمند آنهاست به نام شوروری (رشامی دسای) میشود و با وجود مخالفت خانوادهاش با او ازدواج میکند و به همین خاطر از سمت خانواده طرد میشود. ۲ سال بعد شوروری باردار میشود و خانواده پارت بالاخره او را به عنوان عروسشان میپذیرند. متاسفانه به خاطر یک اتفاق بد، شوروری بچهاش را از دست میدهد و دکترها به او میگویند که دیگر نمیتواند بچهدار شود. پارت و شوروری این موضوع را از خانواده پنهان میکنند. آنها نمیخواهند خوشحالی خانواده را از بین ببرند. سپس یک دختر سرزنده و پرهیاهو و رویاپرداز به نام تینی(جسمیت باسین) وارد داستان میشود. پارت و شوروری از او میخواهند که برای آنها بچهشان را به دنیا بیاورد و در عوض قول میدهند او را به خواستهاش که رفتن به آمریکاست برسانند. تینی از طریق IVF فرزند پارت و شوروری را حامله میشود. تینی به خانه پارت آمده و قرار است در این مدت با آنها زندگی کند و شوروری به خانواده شوهرش میگوید که تینی دخترعموی اوست. از آنجایی که تینی لهجه گوجراتی دارد عمه پارت، روینی و دخترش سجال به او شک میکنند که نسبتی با شوروری داشته باشد. سجال خیلی سعی میکند که دست تینی را رو کند اما تلاشهای او بیهوده است.
مدتی بعد، خانواده پارت برای تینی یک همسر خوب معرفی میکنند و میخواهند که برای او مراسم نامزدی بگیرند اما تینی میگوید که با دوست پارت، آمان (کونال ورما) در ارتباط است. اما به اصرار پدربزرگ پارت (تج سپرو) از آمریکا به هند میآید تا از ماجرا سردربیاورد اما امان در یک نگاه عاشق تینی میشود و به او پیشنهاد ازدواج میدهد. تینی هم پیشنهاد او را قبول میکند تا به آرزوی قلبی خود یعنی زندگی در آمریکا برسد و به لحاظ مالی در کنار امان که عاشق اوست زندگی خوبی را در پیش داشته باشد. تینی که میخواهد خود را آماده ازدواج با امان کند متوجه میشود که عاشق و دلداده پارت شده است و عشق خود به پارت را اعتراف میکند. پارت هم این مسئله را به شوروری میگوید و نهایتا کل خانواده پی به موضوع میبرند و پارت اعتراف میکند بچهای که در شکم تینی است متعلق به اوست. امان نیز مجبور میشود به رابطه خود با تینی پایان ببخشد و از زندگی او بیرون برود. وقتی شورو برای دفاع از پارت و تینی میآید با تصمیم شوکه کننده پدربزرگ پارت مواجه میشود که هر سه آنها را از خانواده طرد میکند. اما وقتی موضوع بارداری خارج از رحم را متوجه میشوند دوباره آنها را میبخشند و یک بار دیگر هر سه آنها به آغوش خانواده باز می گردند.
پارت و شوروری به همراه خانواده تلاش میکنند که به بهترین شکل از تینی و بچهاش مراقبت کنند تا به سلامت بچه به دنیا بیاید. با این همه مادر پارت، ایندو شوروری را به خاطر دروغ گفتن درمورد بارداریاش ملامت می کند. شوروری از اینکه ارتباط شوهرش پارت با تینی نزدیکتر شده احساس خطر میکند و از پارت خواهش میکند که از تینی فاصله بگیرد و با او خیلی صحبت نکند. تینی هم که احساس کرده به او بی اعتنایی شده عصبانی میشود و به پارت میگوید چون او زیر قول و قرارشان زده از آنجا میخواهد برود و ارتباطش با او را پایان بدهد.
مدتی بعد تینی متوجه میشود که شوروری تومور مغزی دارد و مدت زیادی زنده نخواهد ماند اما شوروری از تینی میخواهد که این موضوع را به پارت نگوید و بعد از مرگش با پارت ازدواج کند. شوروری به بازیاش ادامه میدهد و میخواهد که پارت و خانوادهاش از او متنفر شوند و حتی دادخواست طلاق برای پارت میفرستد و با خاطر این موضوع پارت یک شب بازداشت میشود . حالا دیگر خانواده پارت از شوروری متنفر شده و میخواهند که پارت او را طلاق بدهد و با تینی ازدواج کند. همه خانواده از تینی حمایت میکنند اما پارت حاضر نیست با او ازدواج کند و تینی تصمیم میگیرد همراه با بچهی در شکمش آن خانه را ترک کند.
پارت به رفتارهای شوروری شک میکند و از تینی میخواهد که شوروری را مجبور کند در حضور او برگه طلاق را به شرط ازدواج با تینی امضا کند. شوروری از تینی میخواهد که به طور خصوصی با او صحبت کند اما در مسیر تصادف میکند و به نظر میرسد کشته میشود. تینی هم شاهد وقوع این حادثه بوده اما نتواست کاری برای شوروری انجام دهد.
تیتی موضوع را به پارت و خانواده اطلاع میدهد و آنها شوکه میشوند. به پارت جسد شوروری در بیمارستان نشان داده میشود اما او باورش نمیشود و نمیتواند با غم از دست دادن همسرش کنار بیاید. تینی در پی خواسته قلبی شوروری از پارت میخواهد که به خاطر فرزندشان با او ازدواج کند اما پارت قبول نمیکند.
پارت ویدئوی تصادف شوروری را در گوشی تینی میبیند و او را متهم به قتل رساندن شوروری میکندو تلاش میکند او را تحویل قانون بدهد اما پدربزرگ طرف تینی را گرفته و او را نجات میدهد. بحث دیگری میان پارت و تینی بالا گرفته و درد زایمان تینی شروع میشود و بچه که دختر است ۷ ماهه به دنیا میآید و به خواست قبلی شوروری نام او را «ایشپیتا» میگذارند. پس از به دنیا آمدن بچه زندگی تینی به خطر میافتد اما پارت با اهدای خون، زندگی او را نجات میدهد درعوض تینی هم طبق درخواست اولیه پارت، خانه او را ترک میکند.
در جشن سال نو، پارت در یک مسابقه به عنوان پارتنر تینی در چند برنامه اجرای رقص شرکت میکند و برنده میشوند. تینی تصمیم میگیرد به آمریکا برود و از پارت میخواهد که به او کمک کند تا ویزا بگیرد. پارت که از این موضوع ناراحت شده اعتراف میکند که به او علاقه دارد و از تینی درخواست ازدواج میکند و تینی با کمال میل میپذیرد.
همه خانواده در حال تدارک مراسم عروسی پارت و تینی هستند. به یک باره مشخص میشود که شوروری زنده است و حدود ۳ ماه در کما بوده است. شوروری در راه خانه است تا به نزد شوهرش بازگردد که با جشن ازدواج پارت روبرو میشود، او که احساساتی شده از همان راهی که آمده برمیگردد. یک غریبه میخواهد که او را به مقصد برساند اما از آنجائیکه که به خاطر مصرف مشروبات الکلی حالت طبیعی ندارد شوروری را مورد آزار و اذیت قرار میدهد. این ماجرا که از طریق دوربینهای مداربسته ضبط شده بود در اخبار نشان داده میشود و پارت و تینی پس از مشاهده آن تصمیم میگیرند دنبال شوروری بگردند و او را پیدا کنند.
بالاخره آنها همدیگر را میبینند و شوروری از پارت میخواهد بین او و تینی یک نفر را انتخاب کند. تینی که این حرفها را شنیده تصمیم میگیرد خودش از آن خانه برود که ناگهان پاهایش لیز خورده و به زمین میافتد. در بیمارستان تینی رفتارهای عجیبی از خودش نشان میدهد و پزشکان میگویند که او بخشی از حافظهاش را از دست داده است. تینی به نام پرستار ایپشیتا، به زندگی در خانه بانوشالی ادامه میدهد و مدتی بعد به خاطر بیماریاش دچار سوءتفاهم شده و فکر میکند خانواده بانوشالی میخواهند او را بفروشند و به همین خاطر از آنجا فرار میکند.
۶ سال بعد
۶ سال بعد میبینیم که اپشیتا بزرگ شده است، شوروری مرده و در این ۶ سال هیچ خبری از تینی بدست نیامده است. ایشپیتا شباهت عجیبی به تینی دارد و دلش برای مادرش شوروری تنگ شده است. از طرفی دیگر، تینی در دهلی زندگی خوب و خوشی دارد و آنجا مدیر فروش یک شرکت شده است. او در آنجا عاشق مرد دیگری به نام اقبال شده و قرار است با او ازدواج کند. برحسب اتفاق پارت و تینی همدیگر را میبینند. آیا تینی حافظهاش را به دست خواهد آورد؟ آیا پارت و تینی دوباره به هم میرسند؟
بازیگران سریال هندی از دل تا دل
جاسمین باسین به عنوان تنی باهنوشلی، همسر دوم پارت و مادر جایگزین ایفسیاتا (۲۰۱۷-۲۰۱۸)
رشمی دسای به عنوان شرووری بانشالی، اولین همسر پارت و مادر مؤسسه ایپشیاتا (۲۰۱۷-۲۰۱۸)
روحان گاندوترا به عنوان عطا بهنوشالی ، شوهر شرووری و تنی و پدر ایفسیاتا (۱۸۰۱-۲۰۱۷)
چاهات توانی به عنوان Ipshita Bhanushali، دختر پارت و شروروری (۲۰۱۸)
محمد اقبال خان به عنوان اقبال خان، پسران تنی (۲۰۱۸)
سریال از دل تا دل در ۳۴۵ قسمت ساخته شده است.
جاسمین باسین بازیگر نقش «تینی» در سریال هندی از دل تا دل
جاسمین باسین بازیگری که فعالیتش را با مدلینگ و تبلیغات تلویزیونی آغاز کرده با بازی در نقش «توئینکل» در سریال « Tashan-e-Ishq» به شهرت رسید.
او ۲۸ ژوئن ۱۹۹۰ در راجستان هند به دنیا آمده است. او در سال ۲۰۱۱ با فیلمی تاملی زبان به نام « Vaanam» بازیگری را به طور جدی آغاز کرد.
سال گذشته فیلم پرمخاطب «از دل تا دل» از او پخش شد و در حال حاضر سریال به نام « Dil Toh Happy Hai Ji» در دست دارد که در آن نقش کاراکتری به نام هپی مهرا را بازی میکند.
او مجرد است و در مصاحبهای گفته بود هیچ وقت با یک بازیگر ازدواج نخواهد کرد. منبع کولاک مگ