شهاب اسفندیاری: چرا سرکوب‌گرها بر ساحت هنر ما سیطره یافتند؟


شهاب اسفندیاری: چرا سرکوب‌گرها بر ساحت هنر ما سیطره یافتند؟

آن گفتمان سرکوبگر، که امروز در ادبیات داورِ دولتی ما و مجری برنامه سینمایی ما و روزنامه وابسته به حزبِ دولتیِ ما، با افتخار فریاد می‌شود، گفتمان فریب‌کارانه عبورازایدئولوژی است.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق -پس از تیتر جنجالی روزنامه سازندگی با عنوان "عبور از ایدئولوژی" شهاب اسفندیاری ریاست دانشگاه صدا و سیما و عضو شورای پروانه نمایش نوشت:

در بسیاری از جشنواره‌های سینمایی جهان، توجه فیلمساز به ناگفته‌های جامعه و تاریخ و بازنمایی اقشار و طبقات نادیده‌انگاشته یکی از ملاک‌ها و معیارهای اعطای جایزه است. هیچ پرده‌پوشی هم وجود ندارد و با افتخار اعلام می‌کنند به این دلایلِ غیرسینمایی به فیلمی جایزه داده‌اند. داوران جشنواره‌ها از اینکه به دلیل ارزش‌های پیشرو (progressive)، مضامین انسانی، آزادی‌خواهانه، عدالت‌خواهانه، ضد تبعیض نژادی و یا ضد تبعیض جنسیتی در فیلم‌ها به آنها جایزه بدهند، هیچ شرم و خجلتی ندارند. حالا بماند که اساساً امکان انتزاع ارزش از دانش در قضاوت هنری محل بحث است.

اما در جشنواره فیلم فجر جمهوری اسلامی و در ۴۰ سالگی انقلاب یکی از داوران اعلام می‌کند که برای ما تنها «سنجه‌های سینمایی» معیار بود. و عجیب که این داور خود یک مدیرکل در وزارت «فرهنگ و ارشاد اسلامی» است. این تناقض البته در اختتامیه پاسخ درخوری از سوی یک مسخره‌باز یافت. واقعاً چرا باید داور دولتیِ جشنواره دولتی ما از هرگونه «ارزش» در قضاوت سینمایی برائت بجوید و جایگاه خودش را با داور جشنواره فیلم آوانگارد آتن اشتباه بگیرد؟ آیا عذاب وجدانی او را آزار می‌داد؟ آیا قرار بود با آن جمله‌، بی‌اعتنایی به یکی از مهم‌ترین فیلم‌های امسال توجیه شود؟

یک گروه جنایت‌کار و خائن ۱۷ هزار نفر از مردم کشوری را ترور کرده است. رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، رئیس دیوان عالی کشور و ده‌ها وزیر و نماینده و مدیر و سرباز و سردار آنها را به خاک و خون کشیده است. اما طی چهل سال تقریباً هیچ نقشی از جنایات آن بر پرده سینما نقش نبسته است. واقعاً چرا؟ چرا فیلمسازان ما درباره این جنایات هولناک - که بهترین مواد خام دراماتیک برای سینما بود - فیلم نساختند؟ چه گفتمان سرکوبگری بر ساحت فرهنگ و هنر ما سیطره یافت که همه را از توجه به این موضوعات برحذر داشت؟

آن گفتمان سرکوبگر، که امروز در ادبیات داورِ دولتی ما و مجری برنامه سینمایی ما و روزنامه وابسته به حزبِ دولتیِ ما، با افتخار فریاد می‌شود، گفتمان فریب‌کارانه عبورازایدئولوژی است. ادعای دروغین حمایت از «هنرغیرایدئولوژیک» است. اگر در فیلمی مضامین ایدئولوژی لیبرالیسم، پلورالیسم، سکولاریسم، فمینیسم، یا نهیلیسم مطرح باشد، آیا توسط گفتمانِ «عبور از ایدئولوژی» محکوم می‌شود؟ اصلاً و ابداً! تشویق هم می‌شود. در «عبور از ایدئولوژی» هم گزینشی عمل می‌کنند دوستان!

شهاب اسفندیاری: چرا سرکوب‌گرها بر ساحت هنر ما سیطره یافتند؟

واقعاً اگر این داورِ محترم در جشنواره‌ای با اثر به‌غایت هنرمندانه و خلاق و تکنیکی مواجه شوند که در حمایت از نژادپرستی، برده‌داری، یا زن ستیزی ساخته شده، آیا صرفاً «سنجه‌های سینمایی» را در نظر می‌گیرند و به آن فیلم‌ها جایزه می‌دهند؟! گفتمان «عبور از ایدئولوژی» را چگونه سرکوب می‌کند؟ با ساختنِ دوگانه‌های جعلی و سیاه و سفید دولتی / مردمی، رسمی / غیررسمی، سفارشی / مستقل و ارگانی / خصوصی با این‌ها مرزکِشی می‌کنند. هرکسی پایش را بگذارد آن طرف را می‌زنند. با تیرِ نقد یا برچسبِ هجو.

در چنین فضای هراس‌آلودی، پرداختن به برخی موضوعات واقعاً جرأت و جسارت می‌خواهد. چون تنها گفتمانِ انقلاب اسلامی است که توسط مدعیان «عبور از ایدئولوژی» محکوم و سرکوب می‌شود. در واقع «عبور از ایدئولوژی»، اسم رمز است. پروژه اصلی «عبور از انقلاب‌اسلامی» و انقلاب‌زدایی است. اما رویش‌های نو و آثار درخشان نسل جدید سینمای انقلاب اسلامی چه کنند؟ یک فریب‌کاری دیگر! آنها را با برچسب «غیر ایدئولوژیک» مصادره می‌کنند! فیلمِ نرگس آبیار خوب است چون غیرایدئولوژیک است! ایدئولوژی لیبرالیسم سخت مشتاقِ هضم و هدم هر استعداد جدیدی در جبهه‌های رقیب است.

در اختتامیه جشنواره، یک مسخره‌باز پرده از این تناقض‌ها و فریبکاری‌ها برداشت. او که یک فیلمِ پوچ اما بسیار خوش‌ساخت در جشنواره داشت، یقه داورِ دولتی مدعیِ «سنجه‌های سینمایی» را گرفت و او را سنگ روی یخ کرد. بی‌جهت نبود که آن داور عصبانی شد. حرف «مسخره‌باز» اما حرف حساب بود. می‌گفت اگر مدعی هستید که تنها «سنجه‌های سینمایی» معیارتان بوده، چرا فیلم من در بخش‌های مهم دیگر نامزد نشده است؟ جشنواره فیلم فجر در برابر فیلمِ پوچ او کرنش کرده بود، اما او با اقتدار تمام به جشنواره فجر و مقامات دولتی و داوران دولتی دهن‌کجی کرد. به نظر من که حق‌شان بود. شاید بد نباشد مقامات دولتی و داوران دولتی ما «ایدئولوژیک بودن» را از همان جوانِ مسخره‌باز بیاموزند. حتی او هم در مراسم اختتامیه، موضع ایدئولوژیک و سیاسی خود را فریاد کرد. آن جوان افغانستانی را، به تقلید کودکانه از مارلون براندو، پشت تریبون فرستاد تا ژست مخالف بگیرد.



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

متن زیبا برای شب یلدا با جملات بسیار زیبا و دلنشین