به گزارش خبرنگار مهر، «هر تبی یه تابی داره» این یکی از شعارهای برنامهای است که هر سه شنبه با اجرای باربد بابایی روی آنتن میرود و قرار است در فاصلهای کمتر از چند متر از زمین روی دکوری معلق تاب بخورد.
«تب تاب» یک برنامه شبانه است که بعد از خبر ساعت ۲۲ شبکه سه با اجرای باربد بابایی روی آنتن میرود و تا ۲۳:۳۰ ادامه دارد. این تاک شو شبانه که ساختاری بدیع دارد با محور قرار دادن قابلیتهای دکور، نظر مردم نسبت به اظهارات مهمان برنامه را در مقابل آنها میگذارد تا تاثیر تب اظهارات سوژهای که بر صندلی برنامه مینشیند با واکنشهای مردم رو به رو شده و او را در همان فاصله چندی متری از زمین تاب دهد.
اگرچه ممکن است تب و تاب این تاک شو با ۱۰ قسمت، هنوز برای مخاطب هیجانآور نباشد و حتی شاید بیننده انتظار بیشتری داشته باشد تا نشستن بر صندلی برنامه تاب و طاقت مهمان را نیز به چالش بکشد اما هنوز زمان لازم است تا این ساختار تازه بیشتر برای مخاطب جا بیفتد و همین قدر که یک برنامه تلویزیونی توجه به مخاطب را اساس کار خود قرار داده است و بیش از یک شیوه تصنعی و به دور از تعارفات معمول برنامهها نظر مخاطب را دخالت میدهد غنیمت است.
شاید نیاز باشد به پشت صحنه این برنامه بروید تا بفهمید چه چالشهایی در پشت این ماجرا قرار دارد. به همین منظور در یکی از سهشنبه شبهای زمستانی، به پشت صحنه «تب تاب» رفتیم تا بیشتر و دقیقتر در جزییات تب و تابی که قرار است به مهمانان برنامه وارد شود قرار بگیریم؛ سهشنبه شبی که حمید گودرزی مهمان برنامه بود و به دلیل پخش زنده مسابقه فوتبال برنامه به شکل فشردهتری روی آنتن رفت و زودتر به پایان رسید.
هیجان دور از هیاهوی شهر
لوکیشن برنامه «تب تاب» در یک سوله بزرگ در شهر آفتاب قرار دارد؛ جایی دور از مرکز شهر و ما در ترافیک شبهنگام ساعتی در راه هستیم تا حدود ساعت ۲۱ به لوکیشن برسیم. لوکیشن مکانی وسیع و بزرگ دارد و با اینکه بیش از یک ساعت به شروع برنامه باقی مانده عوامل فنی در محدوده سوله مشغول گفتگو و یا تدارک مراحل ابتدایی برنامه هستند.
مریم جلالی یکی از تهیهکنندگان مرا میبیند و مثل همیشه گرم و صمیمی برخورد میکند، اما از همان اولین دقایق میگوید شب خوبی برای حضور در پشت صحنه برنامه نیست و آنتن بسیار فشردهای دارند.
جلالی سالهاست در رادیو و تلویزیون فعالیت دارد و همیشه در تیم اتاق فکر برنامهها در تلاش برای ساخت آثاری جدید و بکر است اما شاید در «تب تاب» هنوز آنچه که ایده آل او و هدف برنامه بوده است محقق نشده باشد.
همان ابتدای ورود، استیج برنامه که در سطحی بالاتر از زمین قرار دارد نظر را جلب میکند. درباره دکور برنامه میپرسم و اینکه آنقدر که باید ترس و استرس ارتفاع از زمین را به مخاطب نمیدهد که جلالی مرا به بالا رفتن از پلهها و نشستن بر صندلی مستقر در دکور دعوت میکند و من مشتاقانه میپذیرم اما با بالا رفتن از پلهها و علیرغم اینکه نوعی معلق بودن را حس میکنم نظرم باز هم تغییری ندارد. شاید لازم است با همان تاب و تکانها هم مواجه شوم!
هرچند بخشی از این اتفاق را میتوان شکلی نمادین برای در معرض قرار دادن واکنش مردم به کنشهای یک مهمان روی آنتن تلویزیون دانست که در نوع خود اتفاقی غیر معمول و قطعا تا حدی ریسک است.
چالش با خطوط قرمز مهمانها
در پشت صحنه ابتدا به اتاقی میروم که باربد بابایی مشغول شام خوردن است و در همان حین به گپ و گفت درباره «تب تاب» و حتی برنامههای قبلی خود مثل «شب کوک» و... میپردازد که هر کدام در دورهای متوقف شدند و ماجراهای خود را داشتند.
درباره روند دیالوگهای او با مهمانان برنامه میپرسم و اینکه چرا برنامهای که رأیهای مثبت و منفی مردم را همراه دارد، چندان چالشی نیست. بابایی پاسخ میدهد: من در همه برنامههایم کارگردان بودم ولی این اولین بار است که فقط در حال اجرا هستم و از من خواسته شده که حرفی نزنم که مهمان را در معرض قضاوت قرار دهم.
چالش نیاز به آزادی دارد و اگر این آزادی نباشد نمیتوان چالش کرد به عبارت دیگر هر مهمانی که به برنامه میآید خطوطی دارد که نمیتوان از آن رد شدوی ادامه میدهد: چالش نیاز به آزادی دارد و اگر این آزادی نباشد نمیتوان چالش کرد به عبارت دیگر هر مهمانی که به برنامه میآید خطوطی دارد که نمیتوان از آن رد شد به طور مثال یک بازیگر سلبریتی به برنامه میآید که ممکن است حواشیای داشته باشد که ما نتوانیم به آنها ورود کنیم حواشی ای که از صفحات مجازی و یا مصاحبههای غیرسازمانی وی بیرون میآید و اساسا در راستای سیاستهای رسانه تلویزیون نیست و ما اصلا اجازه ورود به آنها را نداریم درحالیکه در همان موضوعات باید با طرف چالش کرد.
باربد بابایی در پاسخ به اینکه نبود این چالشها ممکن است برنامه را از سیاست خود دور کند، توضیح میدهد: اگر به من بگویند با فرد در برخی موارد وارد دیالوگ نشوم من دیگر نمیتوانم مهمان را به گوشه رینگ ببرم و باید از آزادی لازم برخوردار باشم.
خود جلالی تهیهکننده برنامه اما اعتقاد دیگری دارد؛ او فکر میکند با ۱۰ قسمت، هنوز قضاوت زود است که برنامه میتواند هیجان مورد نظر را در مردم ایجاد کند و با این حال معتقد است این برنامه تاکنون مخاطبان زیادی را همراه کرده است.
از ۱۰۰ هنوز به ۴۰ هم نرسیدهایم
این تهیهکننده میگوید: ما همیشه در طراحی باید به صد فکر کنیم تا به پایینتر از آن برسیم و من فکر میکنم ما هنوز به عدد چهل هم نرسیدهایم.
وی ادامه میدهد: ما یک اپلیکیشن را با یک سازه هیدرولیک همراه کردیم و اینها باید به تدریج به گونهای مورد استفاده قرار بگیرد که بتوانیم هیجان رای را به طور کامل به مخاطب منتقل کنیم.
جلالی در جواب اینکه تب و تاب برنامه کم است و مخاطب انتظار دارد هیجان بیشتری را نسبت به مهمان ببیند، اظهار میکند: ما یک اتفاق تازه را تجربه میکنیم که تا به حال در برنامههای تلویزیونی نداشتهایم. ما پیش از این گرافیک و نمودارهایی داشتهایم که واکنش مردم را نشان دهیم اما اینگونه نبوده است که این نظر آنها به صورت آنلاین در برنامه تاثیرگذار باشد و دکور را از حالت تعادل خارج کند.
ساعت از ۲۲ گذشته است و به جلالی خبر میدهند که باید برای آنتن آماده شوند، قبل از آنتن سری به اتاق گریم میزند که مشغول کار روی حمید گودرزی هستند.
مهمانی که از ارتفاع میترسد!
گودرزی همان لحظه و با حالتی که جدیت بر شوخی غالب است از ارتفاع دکور میپرسد و میگوید از ارتفاع میترسد. تهیه کنندهها نیز تشریح میکنند که شیب این ارتفاع ۳۰ درجه است و سطح استیج تا ۳۰ درجه جا به جا میشود و جای نگرانی نیست و حتی به او توضیح میدهند که او نمیترسد بلکه مردم متوجه این شیب میشوند.
آخرین هماهنگی تهیه کننده و مهمان با یک سوال انجام میشود: سوالی هست که نخواهی از شما بپرسیم؟ گودرزی البته پاسخ میدهد اگر هم چنین سوالی مطرح شود ترجیح میدهد روی آنتن بگوید که نمیخواهد جواب دهد و به این ترتیب مهمان برای بالا رفتن از پلهها آماده میشود.
در پشت صحنه همه در شتاب برای شروع برنامه هستند. مجری نیز خود را برای ورود به صحنه آماده میکند. جلالی یک مقدمه برای شروع برنامه و معرفی مهمان به او پیشنهاد میکند. شمارش معکوس آغاز میشود مجری به سرعت خود را به بالا میرساند و روی صحنه به قاب یکی از چهار دوربین نگاه میکند. ساعت ۱۰:۲۶ دقیقه است که مجری با مخاطبان سلام و احوالپرسی میکند و بعد از گفتن جملات خلاصهای از قسمت قبل در چند دقیقه پخش میشود.
مریم جلالی و عباس اختری دو تهیهکننده برنامه بیسیم به دست از ابتدا تا انتهای برنامه از اتاق رژی به داخل استودیو در رفت و آمد هستند. علیرضا فارسیجانی مدیر پخش شبکه سه نیز چند باری در طول برنامه با جلالی تماس میگیرد و مواردی را چک میکنند.
با اتمام بخش خلاصه قسمتهای قبل، مجری حمید گودرزی را به روی صحنه دعوت میکند و همزمان برای تماشاگران توضیح میدهد که گودرزی هم مثل خودش فوبیای ارتفاع دارد. با بالا رفتن گودرزی، پلهها را از دکور معلق در زمین و آسمان که صندلیها بر آن نصب شدهاند، جدا میکنند. گودرزی همان ابتدا که مینشیند به شوخی میگوید اگر وسط برنامه این استیج را ترک کرد باید او را ببخشند چون ترس از ارتفاع دارد.
باربد هم به راه پله جدا شده از استیج اشاره میکند و با کنایه میگوید اگر دقت کرده باشی اینجا مثل برنامههای دیگر نیست که راحت بشود آن را ترک کرد.
این گفتگوها در سه بخش انجام میشود و از زندگی شخصی فرد تا اظهار نظرهای او را در بر میگیرد. تیم اتاق فکر این جزییات را درمی آورد و یک شب قبل از پخش، سوالات و محورها را با مجری هماهنگ میکنند. در زمان پخش برنامه نیز دو تهیه کننده لحظه به لحظه با مجری در ارتباط هستند و گاهی سوالات را براساس رایهای مثبت و منفی بینندگان جابه جا میکنند.
حین پخش برنامه و پرسش و پاسخ مجری، جلالی مرا به اتاق نرم افزار گرافیکی میبرد تا توضیحاتی درباره نرمافزاری دهد که باعث میشود دکور شیب دار شود و تاب بخورد.
وقتی تعادل آرا مثبت و منفی به هم میخورد
تعداد رایهای مثبت همیشه بالاتر از رایهای منفی است با این حال وقتی رایهای منفی در یک بازه چند دقیقهای به اوج خود برسند، شیب دکور بالا میرود و تاب میخورد و اگر این چند دقیقه دوام نداشته باشد و سوال و جوابها به شکلی پیش رود که دایم در نوسان باشد به شیب تند نمیرسد.
همان دقایق اول رایهای منفی تا دو و سه هزار بالا میرود و به ۶ هزار و سپس ۱۰ هزار رأی میرسد. سوالات به اجرای حمید گودرزی در برنامه «پنج ستاره» و همچنین اظهار نظر حاشیهای او درباره همکارانش که میرسد رایهای منفی بالا میرود تهیهکننده از مجری میخواهد سوالات را پینگ پنگی ادامه دهد واکنشهای منفی که زیاد شود دکور به حد نهایی شیب خود میرسد و اولین تاب را میخورد و بعد حمید گودرزی میپرسد «این آخرش بود؟»
دکور ویژه؛ حاصل طراحی ایرانی
طراحی دکور برنامه به یک گروه ایرانی سفارش داده شده است که براساس همین نرم افزار بالا و پایین میرود تعداد رایها در برنامه تاکنون از ۳۰۰ هزارتا بیشتر نشده است اما شاید شیب بالا و پایین رفتنهای دکور بیش از اینها به تاب خوردن نیاز داشته باشد درحالیکه در برنامه بیش از سه بار دچار تکان نمیشود.
یکی از چالشهای برنامه هم که اجازه نمیدهد گفتگوها داغ بماند و هیجان گفتگو واکنشهای مردم را در پی داشته باشد آگهی بازرگانی وسط برنامه است که تا دیالوگهای بین مجری و مهمان به اوج میرسد باید آن را کات کنند و آگهی بازرگانی پخش کنند که شاید مثل آب سردی باشد وسط گفتگویی که قرار است داغ شود و مخاطب را به کنش و رای دهی وادارد.
با این همه یک شب دیگر از «تب تاب» به پایان میرسد و بعد از کمتر از یک ساعت باربد بابایی و حمید گودرزی از پلهها پایین میآیند. از حمید گودرزی هم درباره نظرش نسبت به حضورش در برنامه میپرسم که میگوید: ترسی نداشت اما قبل از اینکه تاب بخورد دلهره داشتم و حتی وقتی قرار بود تاب بخورد گفتم یا ابوالفضل(باخنده).
گودرزی درباره اینکه چقدر ممکن است رایهای منفی برنامه در گفتههای او تاثیر بگذارد، بیان کرد: من ترجیح میدهم حرف هایم را بزنم و اتفاقا فکر میکنم در ارتباط با حرفهایی که حوزه کاری خودم است همیشه نظرم را هم دادهام و شهره عام و خاص هستم. من در حوزههایی مثل سیاست که ارتباطی با من ندارد ورود پیدا نمیکنم و اینگونه هم نیستم که بخواهم به خاطر خوش آمد کسی حرف بزنم بلکه ترجیح میدهم صادقانه حرف خودم را بیان کنم.
عباس اختری تهیهکننده دیگر برنامه تا آخرین دقایق نیمه شب در کنار عوامل حضور دارد و با اشاره به فشردگیها و مشکلات برنامه در کنداکتور اظهار میکند: فکر میکنم اگر «تب تاب» هفتهای دو یا سه بار پخش میشد مخاطب با ما ارتباط بیشتر و بهتری میتوانست برقرار کند.
وی معتقد است:با این حال علی رغم همه فشارهای کنداکتور و تنگناهایی که در آنتن وجود دارد باز هم به نظرم برنامه دیده شده است. بزرگترین حسن این برنامه برای خود من و عوامل برنامه این است که مردم گفتگوها را با دقت تماشا میکنند و صرف اینکه مهمان سلبریتی و یا چهره است توجهی ندارند حتی به سخنان یک کارشناس نیز به خوبی توجه نشان داده اند و حتی نظر و کامنت گذاشته اند و از این حرکت استقبال کرده اند.
ساعت از ۱۲ بامداد گذشته است برخی از افراد گروه در حال خداحافظی از یکدیگرند و برخی دیگر از همین دقایق درباره مهمان بعدی برنامه که ۳۰ بهمن به برنامه خواهد آمد گفتگو میکنند و تلاش دارند هر بار با این تاک شوی شبانه که به دور از کپی از مدلهای معمول برنامههای تلویزیونی است و خلاقانه شکل گرفته است به میدان یک ریسک بزرگ وارد شوند.
به گزارش خبرنگار مهر، «هر تبی یه تابی داره» این یکی از شعارهای برنامهای است که هر سه شنبه با اجرای باربد بابایی روی آنتن میرود و قرار است در فاصلهای کمتر از چند متر از زمین روی دکوری معلق تاب بخورد.
«تب تاب» یک برنامه شبانه است که بعد از خبر ساعت ۲۲ شبکه سه با اجرای باربد بابایی روی آنتن میرود و تا ۲۳:۳۰ ادامه دارد. این تاک شو شبانه که ساختاری بدیع دارد با محور قرار دادن قابلیتهای دکور، نظر مردم نسبت به اظهارات مهمان برنامه را در مقابل آنها میگذارد تا تاثیر تب اظهارات سوژهای که بر صندلی برنامه مینشیند با واکنشهای مردم رو به رو شده و او را در همان فاصله چندی متری از زمین تاب دهد.
اگرچه ممکن است تب و تاب این تاک شو با ۱۰ قسمت، هنوز برای مخاطب هیجانآور نباشد و حتی شاید بیننده انتظار بیشتری داشته باشد تا نشستن بر صندلی برنامه تاب و طاقت مهمان را نیز به چالش بکشد اما هنوز زمان لازم است تا این ساختار تازه بیشتر برای مخاطب جا بیفتد و همین قدر که یک برنامه تلویزیونی توجه به مخاطب را اساس کار خود قرار داده است و بیش از یک شیوه تصنعی و به دور از تعارفات معمول برنامهها نظر مخاطب را دخالت میدهد غنیمت است.
شاید نیاز باشد به پشت صحنه این برنامه بروید تا بفهمید چه چالشهایی در پشت این ماجرا قرار دارد. به همین منظور در یکی از سهشنبه شبهای زمستانی، به پشت صحنه «تب تاب» رفتیم تا بیشتر و دقیقتر در جزییات تب و تابی که قرار است به مهمانان برنامه وارد شود قرار بگیریم؛ سهشنبه شبی که حمید گودرزی مهمان برنامه بود و به دلیل پخش زنده مسابقه فوتبال برنامه به شکل فشردهتری روی آنتن رفت و زودتر به پایان رسید.
هیجان دور از هیاهوی شهر
لوکیشن برنامه «تب تاب» در یک سوله بزرگ در شهر آفتاب قرار دارد؛ جایی دور از مرکز شهر و ما در ترافیک شبهنگام ساعتی در راه هستیم تا حدود ساعت ۲۱ به لوکیشن برسیم. لوکیشن مکانی وسیع و بزرگ دارد و با اینکه بیش از یک ساعت به شروع برنامه باقی مانده عوامل فنی در محدوده سوله مشغول گفتگو و یا تدارک مراحل ابتدایی برنامه هستند.
مریم جلالی یکی از تهیهکنندگان مرا میبیند و مثل همیشه گرم و صمیمی برخورد میکند، اما از همان اولین دقایق میگوید شب خوبی برای حضور در پشت صحنه برنامه نیست و آنتن بسیار فشردهای دارند.
جلالی سالهاست در رادیو و تلویزیون فعالیت دارد و همیشه در تیم اتاق فکر برنامهها در تلاش برای ساخت آثاری جدید و بکر است اما شاید در «تب تاب» هنوز آنچه که ایده آل او و هدف برنامه بوده است محقق نشده باشد.
همان ابتدای ورود، استیج برنامه که در سطحی بالاتر از زمین قرار دارد نظر را جلب میکند. درباره دکور برنامه میپرسم و اینکه آنقدر که باید ترس و استرس ارتفاع از زمین را به مخاطب نمیدهد که جلالی مرا به بالا رفتن از پلهها و نشستن بر صندلی مستقر در دکور دعوت میکند و من مشتاقانه میپذیرم اما با بالا رفتن از پلهها و علیرغم اینکه نوعی معلق بودن را حس میکنم نظرم باز هم تغییری ندارد. شاید لازم است با همان تاب و تکانها هم مواجه شوم!
هرچند بخشی از این اتفاق را میتوان شکلی نمادین برای در معرض قرار دادن واکنش مردم به کنشهای یک مهمان روی آنتن تلویزیون دانست که در نوع خود اتفاقی غیر معمول و قطعا تا حدی ریسک است.
چالش با خطوط قرمز مهمانها
در پشت صحنه ابتدا به اتاقی میروم که باربد بابایی مشغول شام خوردن است و در همان حین به گپ و گفت درباره «تب تاب» و حتی برنامههای قبلی خود مثل «شب کوک» و... میپردازد که هر کدام در دورهای متوقف شدند و ماجراهای خود را داشتند.
درباره روند دیالوگهای او با مهمانان برنامه میپرسم و اینکه چرا برنامهای که رأیهای مثبت و منفی مردم را همراه دارد، چندان چالشی نیست. بابایی پاسخ میدهد: من در همه برنامههایم کارگردان بودم ولی این اولین بار است که فقط در حال اجرا هستم و از من خواسته شده که حرفی نزنم که مهمان را در معرض قضاوت قرار دهم.
چالش نیاز به آزادی دارد و اگر این آزادی نباشد نمیتوان چالش کرد به عبارت دیگر هر مهمانی که به برنامه میآید خطوطی دارد که نمیتوان از آن رد شدوی ادامه میدهد: چالش نیاز به آزادی دارد و اگر این آزادی نباشد نمیتوان چالش کرد به عبارت دیگر هر مهمانی که به برنامه میآید خطوطی دارد که نمیتوان از آن رد شد به طور مثال یک بازیگر سلبریتی به برنامه میآید که ممکن است حواشیای داشته باشد که ما نتوانیم به آنها ورود کنیم حواشی ای که از صفحات مجازی و یا مصاحبههای غیرسازمانی وی بیرون میآید و اساسا در راستای سیاستهای رسانه تلویزیون نیست و ما اصلا اجازه ورود به آنها را نداریم درحالیکه در همان موضوعات باید با طرف چالش کرد.
باربد بابایی در پاسخ به اینکه نبود این چالشها ممکن است برنامه را از سیاست خود دور کند، توضیح میدهد: اگر به من بگویند با فرد در برخی موارد وارد دیالوگ نشوم من دیگر نمیتوانم مهمان را به گوشه رینگ ببرم و باید از آزادی لازم برخوردار باشم.
خود جلالی تهیهکننده برنامه اما اعتقاد دیگری دارد؛ او فکر میکند با ۱۰ قسمت، هنوز قضاوت زود است که برنامه میتواند هیجان مورد نظر را در مردم ایجاد کند و با این حال معتقد است این برنامه تاکنون مخاطبان زیادی را همراه کرده است.
از ۱۰۰ هنوز به ۴۰ هم نرسیدهایم
این تهیهکننده میگوید: ما همیشه در طراحی باید به صد فکر کنیم تا به پایینتر از آن برسیم و من فکر میکنم ما هنوز به عدد چهل هم نرسیدهایم.
وی ادامه میدهد: ما یک اپلیکیشن را با یک سازه هیدرولیک همراه کردیم و اینها باید به تدریج به گونهای مورد استفاده قرار بگیرد که بتوانیم هیجان رای را به طور کامل به مخاطب منتقل کنیم.
جلالی در جواب اینکه تب و تاب برنامه کم است و مخاطب انتظار دارد هیجان بیشتری را نسبت به مهمان ببیند، اظهار میکند: ما یک اتفاق تازه را تجربه میکنیم که تا به حال در برنامههای تلویزیونی نداشتهایم. ما پیش از این گرافیک و نمودارهایی داشتهایم که واکنش مردم را نشان دهیم اما اینگونه نبوده است که این نظر آنها به صورت آنلاین در برنامه تاثیرگذار باشد و دکور را از حالت تعادل خارج کند.
ساعت از ۲۲ گذشته است و به جلالی خبر میدهند که باید برای آنتن آماده شوند، قبل از آنتن سری به اتاق گریم میزند که مشغول کار روی حمید گودرزی هستند.
مهمانی که از ارتفاع میترسد!
گودرزی همان لحظه و با حالتی که جدیت بر شوخی غالب است از ارتفاع دکور میپرسد و میگوید از ارتفاع میترسد. تهیه کنندهها نیز تشریح میکنند که شیب این ارتفاع ۳۰ درجه است و سطح استیج تا ۳۰ درجه جا به جا میشود و جای نگرانی نیست و حتی به او توضیح میدهند که او نمیترسد بلکه مردم متوجه این شیب میشوند.
آخرین هماهنگی تهیه کننده و مهمان با یک سوال انجام میشود: سوالی هست که نخواهی از شما بپرسیم؟ گودرزی البته پاسخ میدهد اگر هم چنین سوالی مطرح شود ترجیح میدهد روی آنتن بگوید که نمیخواهد جواب دهد و به این ترتیب مهمان برای بالا رفتن از پلهها آماده میشود.
در پشت صحنه همه در شتاب برای شروع برنامه هستند. مجری نیز خود را برای ورود به صحنه آماده میکند. جلالی یک مقدمه برای شروع برنامه و معرفی مهمان به او پیشنهاد میکند. شمارش معکوس آغاز میشود مجری به سرعت خود را به بالا میرساند و روی صحنه به قاب یکی از چهار دوربین نگاه میکند. ساعت ۱۰:۲۶ دقیقه است که مجری با مخاطبان سلام و احوالپرسی میکند و بعد از گفتن جملات خلاصهای از قسمت قبل در چند دقیقه پخش میشود.
مریم جلالی و عباس اختری دو تهیهکننده برنامه بیسیم به دست از ابتدا تا انتهای برنامه از اتاق رژی به داخل استودیو در رفت و آمد هستند. علیرضا فارسیجانی مدیر پخش شبکه سه نیز چند باری در طول برنامه با جلالی تماس میگیرد و مواردی را چک میکنند.
با اتمام بخش خلاصه قسمتهای قبل، مجری حمید گودرزی را به روی صحنه دعوت میکند و همزمان برای تماشاگران توضیح میدهد که گودرزی هم مثل خودش فوبیای ارتفاع دارد. با بالا رفتن گودرزی، پلهها را از دکور معلق در زمین و آسمان که صندلیها بر آن نصب شدهاند، جدا میکنند. گودرزی همان ابتدا که مینشیند به شوخی میگوید اگر وسط برنامه این استیج را ترک کرد باید او را ببخشند چون ترس از ارتفاع دارد.
باربد هم به راه پله جدا شده از استیج اشاره میکند و با کنایه میگوید اگر دقت کرده باشی اینجا مثل برنامههای دیگر نیست که راحت بشود آن را ترک کرد.
این گفتگوها در سه بخش انجام میشود و از زندگی شخصی فرد تا اظهار نظرهای او را در بر میگیرد. تیم اتاق فکر این جزییات را درمی آورد و یک شب قبل از پخش، سوالات و محورها را با مجری هماهنگ میکنند. در زمان پخش برنامه نیز دو تهیه کننده لحظه به لحظه با مجری در ارتباط هستند و گاهی سوالات را براساس رایهای مثبت و منفی بینندگان جابه جا میکنند.
حین پخش برنامه و پرسش و پاسخ مجری، جلالی مرا به اتاق نرم افزار گرافیکی میبرد تا توضیحاتی درباره نرمافزاری دهد که باعث میشود دکور شیب دار شود و تاب بخورد.
وقتی تعادل آرا مثبت و منفی به هم میخورد
تعداد رایهای مثبت همیشه بالاتر از رایهای منفی است با این حال وقتی رایهای منفی در یک بازه چند دقیقهای به اوج خود برسند، شیب دکور بالا میرود و تاب میخورد و اگر این چند دقیقه دوام نداشته باشد و سوال و جوابها به شکلی پیش رود که دایم در نوسان باشد به شیب تند نمیرسد.
همان دقایق اول رایهای منفی تا دو و سه هزار بالا میرود و به ۶ هزار و سپس ۱۰ هزار رأی میرسد. سوالات به اجرای حمید گودرزی در برنامه «پنج ستاره» و همچنین اظهار نظر حاشیهای او درباره همکارانش که میرسد رایهای منفی بالا میرود تهیهکننده از مجری میخواهد سوالات را پینگ پنگی ادامه دهد واکنشهای منفی که زیاد شود دکور به حد نهایی شیب خود میرسد و اولین تاب را میخورد و بعد حمید گودرزی میپرسد «این آخرش بود؟»
دکور ویژه؛ حاصل طراحی ایرانی
طراحی دکور برنامه به یک گروه ایرانی سفارش داده شده است که براساس همین نرم افزار بالا و پایین میرود تعداد رایها در برنامه تاکنون از ۳۰۰ هزارتا بیشتر نشده است اما شاید شیب بالا و پایین رفتنهای دکور بیش از اینها به تاب خوردن نیاز داشته باشد درحالیکه در برنامه بیش از سه بار دچار تکان نمیشود.
یکی از چالشهای برنامه هم که اجازه نمیدهد گفتگوها داغ بماند و هیجان گفتگو واکنشهای مردم را در پی داشته باشد آگهی بازرگانی وسط برنامه است که تا دیالوگهای بین مجری و مهمان به اوج میرسد باید آن را کات کنند و آگهی بازرگانی پخش کنند که شاید مثل آب سردی باشد وسط گفتگویی که قرار است داغ شود و مخاطب را به کنش و رای دهی وادارد.
با این همه یک شب دیگر از «تب تاب» به پایان میرسد و بعد از کمتر از یک ساعت باربد بابایی و حمید گودرزی از پلهها پایین میآیند. از حمید گودرزی هم درباره نظرش نسبت به حضورش در برنامه میپرسم که میگوید: ترسی نداشت اما قبل از اینکه تاب بخورد دلهره داشتم و حتی وقتی قرار بود تاب بخورد گفتم یا ابوالفضل(باخنده).
گودرزی درباره اینکه چقدر ممکن است رایهای منفی برنامه در گفتههای او تاثیر بگذارد، بیان کرد: من ترجیح میدهم حرف هایم را بزنم و اتفاقا فکر میکنم در ارتباط با حرفهایی که حوزه کاری خودم است همیشه نظرم را هم دادهام و شهره عام و خاص هستم. من در حوزههایی مثل سیاست که ارتباطی با من ندارد ورود پیدا نمیکنم و اینگونه هم نیستم که بخواهم به خاطر خوش آمد کسی حرف بزنم بلکه ترجیح میدهم صادقانه حرف خودم را بیان کنم.
عباس اختری تهیهکننده دیگر برنامه تا آخرین دقایق نیمه شب در کنار عوامل حضور دارد و با اشاره به فشردگیها و مشکلات برنامه در کنداکتور اظهار میکند: فکر میکنم اگر «تب تاب» هفتهای دو یا سه بار پخش میشد مخاطب با ما ارتباط بیشتر و بهتری میتوانست برقرار کند.
وی معتقد است:با این حال علی رغم همه فشارهای کنداکتور و تنگناهایی که در آنتن وجود دارد باز هم به نظرم برنامه دیده شده است. بزرگترین حسن این برنامه برای خود من و عوامل برنامه این است که مردم گفتگوها را با دقت تماشا میکنند و صرف اینکه مهمان سلبریتی و یا چهره است توجهی ندارند حتی به سخنان یک کارشناس نیز به خوبی توجه نشان داده اند و حتی نظر و کامنت گذاشته اند و از این حرکت استقبال کرده اند.
ساعت از ۱۲ بامداد گذشته است برخی از افراد گروه در حال خداحافظی از یکدیگرند و برخی دیگر از همین دقایق درباره مهمان بعدی برنامه که ۳۰ بهمن به برنامه خواهد آمد گفتگو میکنند و تلاش دارند هر بار با این تاک شوی شبانه که به دور از کپی از مدلهای معمول برنامههای تلویزیونی است و خلاقانه شکل گرفته است به میدان یک ریسک بزرگ وارد شوند.