دیدگاه های آیت الله مومن در دهه 60
محمد موسویخوئینی در مطلبی که اخیرا در کانال خود از شب رحلت امام منتشر کرده، نام مؤمن را در دسته افرادی میآورد که آن شب حضور داشته و مشغول برنامهریزی برای بعد از ایام رحلت بودهاند.
محمد موسویخوئینی در مطلبی که اخیرا در کانال خود از شب رحلت امام منتشر کرده، نام مؤمن را در دسته افرادی میآورد که آن شب حضور داشته و مشغول برنامهریزی برای بعد از ایام رحلت بودهاند.
به گزارش صدای ایران روزنامه شرق نوشت؛ به روایت موسویخوئینی «جایی که نشسته بودیم، محل رفتوآمد افراد خانواده امام و نیز اعضای دفتر به داخل بیمارستان بود و افراد مختلف آمدوشد میکردند... . در این نشست، آقایان خلخالی، محمدیگیلانی، مؤمن و شاید طاهریخرمآبادی هم بودند؛ ولی احمدآقا همراه پزشکان بر بالین امام بود. صحبت شد که بعد از امام برای رهبری چه باید کرد، پس از مقداری سکوت، آقای محمدیگیلانی به جناب آقای خامنهای گفتند چرا خود شما نباشید و دو، سه جمله هم در تأیید پیشنهاد خود گفتند که متأسفانه در خاطرم نمانده است. آقای خامنهای برآشفتند و به آقای محمدی گفتند خواهش میکنم دیگر این مطلب را تکرار نفرمایید. آقای مؤمن گفتند که حضرت امام درباره آقای منتظری فرمودهاند که رهبر نمیتوانند بشوند؛ ولی نفرمودهاند که عضو شورای رهبری هم نمیتوانند باشند؛ بنابراین چه اشکالی دارد که شورای رهبری متشکل از ایشان و دو نفر دیگر که از جهت مدیریت و سیاسی صلاحیت دارند، تشکیل شود؟ این پیشنهاد، اگر هم طرفداری داشت؛ اما اکثر حاضران با آن مخالف بودند...».
درباره نظرات آیتالله مؤمن درباره مرجعیت مرحوم آیتالله منتظری در دهه 70 هم مطالب متعددی آمده است که البته سمتوسوگیریهای آیتالله در سالهای بعد بهنوعی با آن نظرات مغایر به نظر میآید. مرحوم هاشمیرفسنجانی در خاطرات خود از روز دهم بهمن سال ۷۰ مینویسد: «بعد از ختم جلسه، آقایان [محمد] محمدیگیلانی، [محمد]مؤمن، [سیدحسن] طاهریخرمآبادی، حسن آقاتهرانی و [عباس] محفوظی ماندند و از من خواستند برای عادیشدن وضع آیتالله منتظری کمک کنم که ایشان بتواند به مرجعیت برسد؛ با تأیید نظرشان، گفتم مسئله مربوط به رهبری است».
به گزارش صدای ایران روزنامه شرق نوشت؛ به روایت موسویخوئینی «جایی که نشسته بودیم، محل رفتوآمد افراد خانواده امام و نیز اعضای دفتر به داخل بیمارستان بود و افراد مختلف آمدوشد میکردند... . در این نشست، آقایان خلخالی، محمدیگیلانی، مؤمن و شاید طاهریخرمآبادی هم بودند؛ ولی احمدآقا همراه پزشکان بر بالین امام بود. صحبت شد که بعد از امام برای رهبری چه باید کرد، پس از مقداری سکوت، آقای محمدیگیلانی به جناب آقای خامنهای گفتند چرا خود شما نباشید و دو، سه جمله هم در تأیید پیشنهاد خود گفتند که متأسفانه در خاطرم نمانده است. آقای خامنهای برآشفتند و به آقای محمدی گفتند خواهش میکنم دیگر این مطلب را تکرار نفرمایید. آقای مؤمن گفتند که حضرت امام درباره آقای منتظری فرمودهاند که رهبر نمیتوانند بشوند؛ ولی نفرمودهاند که عضو شورای رهبری هم نمیتوانند باشند؛ بنابراین چه اشکالی دارد که شورای رهبری متشکل از ایشان و دو نفر دیگر که از جهت مدیریت و سیاسی صلاحیت دارند، تشکیل شود؟ این پیشنهاد، اگر هم طرفداری داشت؛ اما اکثر حاضران با آن مخالف بودند...».
درباره نظرات آیتالله مؤمن درباره مرجعیت مرحوم آیتالله منتظری در دهه 70 هم مطالب متعددی آمده است که البته سمتوسوگیریهای آیتالله در سالهای بعد بهنوعی با آن نظرات مغایر به نظر میآید. مرحوم هاشمیرفسنجانی در خاطرات خود از روز دهم بهمن سال ۷۰ مینویسد: «بعد از ختم جلسه، آقایان [محمد] محمدیگیلانی، [محمد]مؤمن، [سیدحسن] طاهریخرمآبادی، حسن آقاتهرانی و [عباس] محفوظی ماندند و از من خواستند برای عادیشدن وضع آیتالله منتظری کمک کنم که ایشان بتواند به مرجعیت برسد؛ با تأیید نظرشان، گفتم مسئله مربوط به رهبری است».