امید به کلید سندرز
در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نرمش قهرمانانه ذیل این نکته ارائه شده که در اصل مخالفتی با راهکارهای صحیح دیپلماتیک وجود ندارد اما در عین حال به آمریکا هم اعتمادی نمیتوان داشت
قانون-بشیراسماعیلی/ مدرس دانشگاه
در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نرمش قهرمانانه ذیل این نکته ارائه شده که در اصل مخالفتی با راهکارهای صحیح دیپلماتیک وجود ندارد اما در عین حال به آمریکا هم اعتمادی نمیتوان داشت. با این وجود، بارقههایی از یک توافق دیپلماتیک بر سر پرونده هستهای بهوجود آمده بود که با خروج ترامپ از برجام، همه آن از میان رفت. در واقع دونالد ترامپ پل دیپلماسی بین ایران و آمریکا را تا اطلاع ثانوی خراب کرد. اینک دورنمای مذاکره با دولت آمریکا به بنبست رسیدهاست. حتی مذاکرات جنجالی و بهظاهر صمصیمانه آمریکا با کره شمالی، بعد از گذشت قریب به یکسال، بدون دستاورد قابل ذکری معلق مانده است. به بیانی موسع، ترامپ در نظام بینالملل فعلی، نیازی به امر دیپلماسی نمیبیند. رویکرد او خواه با چین و روسیه خواه با اتحادیه اروپا و حتی کانادا، دستوری، خصمانه و از موضع بالاست. چنین موضعی به طبع در قبال ایران هم با شدت بیشتر وجود دارد؛ شروط آمریکا برای مذاکره با ایران به قدری مضیق و موهن بود که استیفن والت، اندیشمند واقعگرای آمریکایی به طعنه گفته بود آمریکا باید به مجموعه شروط خود تاسیس یک زمین گلف ترامپ را هم در تهران اضافه میکرد! مقام معظم رهبری نیز درباره بنبست سیاسی با دولت غیرمنطقی و زورگوی ترامپ فرمودند:«حتی اگر به فرض محال قرار بود با آمریکاییها مذاکرهای کنیم بیشک با دولت فعلی هرگز مذاکره نمیکردیم».
روزنه تحول
در روزهای اخیر، برنی سندرز از حرب دموکرات برای انتخابات آینده ریاستجمهوری آمریکا اعلام آمادگی کرده است. سندرز در دور قبل هم در رقابت درونحزبی و در دور نهایی به هیلاری کلینتون باخته بود، اما اینبار مصممتر از قبل وارد صحنه شده است. برنی سندرز اگر به کاخ سفید راه یابد، تفاوت عمدهای با همه روسای جمهور پیشین آمریکا دارد؛ او چپگرا یا به بیان دیگر سوسیالیست است. میدانیم که سوسیالیسم در آمریکا همواره به عنوان یک ایده منحط و عقبمانده رد شده است، همانگونه که ترامپ در واکنش توییتری به اعلام آمادگی سندرز، ادعا کرده که سوسیالیسم سرانجام به تباهی کشورها و استقرار دیکتاتوری ختم شده است. سندرز قول داده تا تحصیل را برای همه آمریکاییها مجانی کند و حداقل دستمزد را در قوانین کار اعاده کند؛ وعدههایی که همین ابتدای کار، به شدت شعارهای عدالت اجتماعی و سوسیالیسم را، آن هم در قلب سرمایهداری دنیا تداعی میکند. حال مساله اینجاست که اگر سندرز جایگزین ترامپ شود، معضل دیرینه روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا کاهش خواهد یافت؟ در دوره قبل سندرز نشان داد با حضور امپریالیستی آمریکا در جهان مخالف است و تمرکزش بر بهبود و ارتقا زندگی طبقات متوسط و رو بهپایین آمریکاست. حضور او میتواند برای فقرا، رنگینپوستان، اقلیتها و طبقات به حاشیه رانده شده آمریکا نویدبخش باشد. آنهایی که در جنبش والاستریت، تمایلات سوسیالیستی و انزجار خود از سرمایهداری را عیان کردند. چنین فردی برای نخستین بار بهعنوان یک رییسجمهور آمریکایی، تضاد فکری کمتری با جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت و امکان برقراری روابط با دولت وی منتفی نخواهد بود. سیاست خارجی ما هم در برابر چنین چرخش انتخاباتی از سوی مردم آمریکا، عملگرایانه و خالی از تعصب عمل خواهد بود. چنانچه مقام معظم رهبری پیش از بیست و دوم بهمن امسال فرمودند: ما کاری به ملت آمریکا نداریم و مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر حاکمان آمریکا که در این دوره «مرگ بر ترامپ و بولتون و پمپئو» میشود.
راه دشوار سندرز
با همه محاسنی که تغییر در دولت آمریکا برای ایران دربرخواهد داشت، اما باید دید که آیا یک سوسیالیست رییسجمهور آمریکا خواهد شد؟ چنین امری دستکم از لحاظ نظری محال به نظر میرسد. در آمریکا لابیهای قدرتمندی وجود دارند که سالهاست امر سیاسی را به سود خود هدایت میکنند. از کمپانیهای اسلحهسازی و شرکتهای چند ملیتی گرفته تا یهودیان با نفوذ، همه بخشی از فرایند سیاست در ایالات متحده را شکل میدهند. در سالهای اخیر، لابی صنایع در آمریکا باعث خروج این کشور از پیمانهای زیستمحیطی توکیو و پاریس شدند. امری که بر اساس گزارشات اخیر، عمر کره زمین را در صورت ادامه این وضع به دوازده سال کاهش داده است. پس آنها به طریق اولی تمام تلاش خود برای مهندسی انتخابات در آمریکا را خواهند کرد. به علاوه امکان ورود سندرز به کاخ سفید همان اندازه اندک محسوب میشود که احتمال حفظ مواضع فعلی وی در صورت پیروزی. اما به هر حال، نفس اعلام نامزدی امثال برنی سندرز، در وضعیت وخیم فعلی سیاسی در آمریکا میتواند برای ایران نویدبخش باشد به همان اندازه که دنیای وحشتزده از ترامپ و یارانش برای ما مشکل بهوجود آورد.