شهرتطلبی و پشت کردن به جامعه!
درعصر کنونی که بشر کوشیده است همه چیز را به همه چیز متصل کند تا شاید بتواند سرعت دسترسی به آنچه نیاز دارد را به حداکثر ممکن برساند، رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی نقش بسزایی در نیل به این هدف بزرگ دارند
قانون- امین ترابی
درعصر کنونی که بشر کوشیده است همه چیز را به همه چیز متصل کند تا شاید بتواند سرعت دسترسی به آنچه نیاز دارد را به حداکثر ممکن برساند، رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی نقش بسزایی در نیل به این هدف بزرگ دارند. رقابت بسیار تنگاتنگی میان رسانههای جمعی در سرعت ارسال اخبار در جریان است که البته موضوع جدیدی نیست. اما نحوه استفاده ازاین رسانهها و اعتمادی که کاربران به آنها می کنند مساله بسیار مهمی است. افرادی که بنابر ماهیت شغلشان توسط مردم بیشتر دیده میشوند و ناخودآگاه به شهرتی میرسند یکی از اهداف رسانههای جمعی هستند که با انتشار و انعکاس اخبار آنان حتی در مورد زندگی خصوصیشان به کسب اعتبار و مخاطب بپردازند. خبرنگاران کنجکاو بسیاری در سطح جهان، زندگی افراد مشهور، ستارگان سینما یا موسیقی طراز اول جهان را زیر ذرهبین دارند تا با کوچکترین رویدادی که در زندگی آنان رخ می دهد هزاران خط تحلیل و گزارش و تصویر تحویل مخاطب دهند و او را ناخواسته مجذوب مطلب مورد نظر کنند. اما این همه ماجرا نیست، خود این افراد مشهور نیز غالبا و نه در همه موارد، با اتخاذ سیاستی کاملا هوشمندانه، افکار عمومی و رسانههای جمعی را به سمتی هدایت می کنند که به محبوبیت و شهرت بیشتر منجر شود.
در کشور ما اما موضوع کاملا متفاوت است. اصولا بسیاری از ستارگان سینما یا موسیقی بدون طی مسیر ترقی و با افراط رسانههای غیرحرفهای به شهرتی دست می یابند که هرگز برای حرکت در چارچوب های این شهرت آموزشی دریافت نکردهاند. استفادهاز شهرت افراد در جهت مقاصد انساندوستانه نیز به شکلی که در همه جای جهان مرسوم است، صورت نمیگیرد که شاید غلط بودن زیرساختهای اقتصادی هنر و فرهنگ کشور دلیل اصلیاین رویداد باشد.
اخیرا مجریان معروفی که باهم ازدواج و از هم جدا شدهاند عرصه شبکههای اجتماعی را میدان دعواهای زناشویی کردهو رسانههای اجتماعی نیز در رفتاری کاملا غیرحرفهای و غیراخلاقی با سوءاستفادهاز رفتار غلط بسیاری از کاربران که تجسس در زندگی خصوصی افراد است، این دعواها را با آب و تاب بسیار روایت کردهاند.این رفتار کاملا غیرحرفهای از سوی این مجریان، نشاندهنده نهایت ضعف در رعایت اصول بازی شهرت است.
اختلافات خانوادگی ممکن است بین هر زوج جوانی رخ دهد و شرح ریز رویدادهای آن به طور معمول به سایرین ارتباطی ندارد. اینکه بانویی مورد ضرب و شتم همسرش قرارگیرد، امری بسیار نکوهیدهاست اما محل انتشار اسناد آن، دستگاه قضایی است نه رسانهها و شبکههای اجتماعی. بهنظر میرسد افرادی که بدون کسب تجارب لازم وارد دنیای شهرت و دیدهشدن میشوند، میتوانند همه چیز، از جمله اعصاب مخاطبان را، به یکباره به هم بریزند و تنها راه ماندن در گود شهرت را در همین به هم ریختگی مییابد. غافل از اینکه این افراد هرگز نمیتوانند به جایگاه قبلی خود در ذهن مخاطبان دست یابند. امیداست صداوسیما که با رویکردهای غلط و سیاست زده خود در گذشته باعث فرار ستارگان مجرب خود شدهاست، در همکاری با افرادی که چارچوبهای شهرت تلویزیونی را یاد نگرفتهاند، تجدیدنظر کند.