والدین در مورد واقعیت وجود عمونوروز، حاجی فیروز یا بابا نوئل باید به فرزندان خود چه بگویند؟ آیا نمادهایی چون بابانوئل، عمونوروز و حاجی فیروز می توانند به چالش خانواده ها تبدیل شوند؟


والدین در مورد واقعیت وجود عمونوروز، حاجی فیروز یا بابا نوئل باید به فرزندان خود چه بگویند؟ آیا نمادهایی چون بابانوئل، عمونوروز و حاجی فیروز می توانند به چالش خانواده ها تبدیل شوند؟

شفقنا – پرسش مهم این است که والدین در مورد واقعیت وجود عمونوروز، حاجی فیروز یا بابا نوئل به فرزندان خود باید چه بگویند؟ در داستان ها، افسانه ها، اشعار و مراسم هر قوم، نمادهایی حضور دارند که بیش از همه در مرکز توجه کودکان قرار می گیرند، ذهن کودک را درگیر می کنند و او را به دنیای خیال می […]

والدین در مورد واقعیت وجود عمونوروز، حاجی فیروز یا بابا نوئل باید به فرزندان خود چه بگویند؟ آیا نمادهایی چون بابانوئل، عمونوروز و حاجی فیروز می توانند به چالش خانواده ها تبدیل شوند؟

شفقنا – پرسش مهم این است که والدین در مورد واقعیت وجود عمونوروز، حاجی فیروز یا بابا نوئل به فرزندان خود باید چه بگویند؟

در داستان ها، افسانه ها، اشعار و مراسم هر قوم، نمادهایی حضور دارند که بیش از همه در مرکز توجه کودکان قرار می گیرند، ذهن کودک را درگیر می کنند و او را به دنیای خیال می برند. در فرهنگ حماسه و ادبیات ایرانی نمادهایی همچون سیمرغ و ضحاک حضور دارند. در فرهنگ فولکلور ایرانی نیز شخصیت هایی همچون ننه سرما، عمو نوروز و حاجی فیروز دست مایه شکل گیری داستان هایی هستند که برای جان بخشیدن و روایت ایام و تغییرات طبیعت به وجود آمده اند.

به گزارش شفقنا، در نگاه هر فرد بزرگسال اینها شخصیت ها و نمادهایی هستند که برای انتقال یک پیام در قالب خیر یا شر پدید آمده اند. اما آیا روایت این شخصیت ها می تواند برای کودکان و ارتباط آنها با والدینشان به مساله ای چالش برانگیز تبدیل شود؟ خصوصا در مورد شخصیت هایی مثل ننه سرما و حاجی فیروز که در ایام خاصی از سال برای سرگرم کردن کودکان و شادی بخشیدن به جشن ها، در خیابان ها، فروشگاه ها و تئاترهای کودکانه نمود عینی می یابند. پاسخ به این پرسش آسان نیست اما بررسی هایی درباره ی یک نمونه غربی (بابانوئل) صورت گرفته است که می تواند تا حدی فضای مناسب برای بحث در این خصوص را باز کند. چرا که سالهاست واقعیت وجودی بابانوئل برای خانواده های کشورهای غربی چالش برانگیز شده و لذا رسانه ها و محققان غربی را بر آن داشته که به بررسی این مساله از بعد روان شناختی بپردازند. البته باید بپذیریم که نتایج این مقاله برای رسیدن به پاسخ نهایی درباره این موضوعات کافی نیست و نیازمند بررسی های بیشتر در این خصوص هستیم و با توجه به تفاوت عمیق جوامع، باید در شرایط فرهنگی هر جامعه بررسی شود.

والدین در مورد واقعیت وجود عمونوروز، حاجی فیروز یا بابا نوئل باید به فرزندان خود چه بگویند؟ آیا نمادهایی چون بابانوئل، عمونوروز و حاجی فیروز می توانند به چالش خانواده ها تبدیل شوند؟

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، الینور کامینز در مطلبی با عنوان «آیا والدین باید درباره بابانوئل به کودکان دروغ بگویند؟ » در نشریه الکترونیکی پاپیولار ساینس نوشت:

بابانوئل شخصیتی نیمه اسطوره ایست که در آستانه سال نو سوار بر سورتمه با گوزن های پرنده خود از قطب شمال می آید و با خود هدیه به همراه می آورد. در ایام کریسمس افرادی که لباس بابانوئل می پوشند و در خیابان ها و فروشگاه ها به کودکان شکلات و هدیه می دهند، به این افسانه عینیت می بخشند.

افسانه ی نیکلاس قدیس به بیش از ۱۵۰۰ سال پیش برمی گردد. اما درک امروزی ما از یک مرد شاد سوار بر سورتمه تنها به ۲۰۰ سال اخیر مربوط می شود. امروزه مراسمی که در آن بابانوئل حضور داشته باشد، به طور وسیع در فرهنگ سکولار آمریکایی نفوذ یافته است. در سال ۲۰۱۷، هشتاد و پنج درصد از کودکان چهار ساله در ایالات متحده به وجود بابانوئل باور داشتند.

گرچه بابانوئل مظهر فیزیکی شادی کریسمس به شمار می رود، اما باعث به وجود آمدن چالش هایی در میان خانواده ها نیز شده است، به طوریکه در ایام تعطیلات سال نو والدین از ملاحظات فلسفی و روانشناختی که در این باره می بایست اتخاذ کنند، به ستوه می آیند. پرسش مهم این است که والدین در مورد واقعیت وجود بابا نوئل به فرزندان خود باید چه بگویند؟

در این خصوص نظریات متفاوتی از سوی کارشناسان مطرح شده است. مثلا دیوید کایل جانسن، استاد فلسفه در کالج کینگ ایالت پنسیلوانیا و نویسنده کتاب «اسطوره ای که کریسمس را دزدید»، از آن به عنوان «دروغ سانتا» یاد می کند.

بزگترین نگرانی جانسن این است که چنین نمادهایی تفکر انتقادی را تضعیف می کند. هنگامیکه کودکان پرسش هایی درباره بابانوئل می پرسند یا تردید خود را نسبت به وجود سانتا بیان می نمایند، بسیاری از والدین تلاش می کنند وجود آن را اثبات کنند. اما جانسن بر این باور است که چنین تاکتیک هایی تنها باعث پرورش تفکر ساده لوحانه در کودکان می شود. وی می گوید: « وقتی به کودکان بگوییم علیرغم وجود شواهد باید آن را باور کنند، این پیش زمینه بسیار خطرناکی است.» او معتقد است به جای اینکه به کودکان بگوییم بابانوئل وجود دارد، بهتر است داستان بابانوئل را فقط به عنوان یک داستان برای آنها تعریف کنیم. در این صورت بدون گول زدن کودکان، اوقات شادی را برایشان فراهم می نماییم.

به اعتقاد این پژوهشگر تنها تفکر انتقادی نیست که در معرض خطر قرار دارد بلکه این مساله می تواند موجب بی اعتمادی به والدین و حتی آسیب های روانی دردناکی شود. برخی از نوجوانان، زمانی که واقعیت را در مورد بابانوئل بفهمند بسیار ناراحت می شوند و حتی ممکن است دچار آسیب روحی شوند. بچه ها نسبت به دنیای اطراف خود کنجکاو هستند، می خواهند آن را بشناسند و اطمینان دارند که والدین اطلاعات واقعی را در اختیار آنان می گذارند. وقتی به آنها دروغ بابانوئل را بگوییم، آن اعتماد خدشه دار می شود.»

سیندی شایب به گونه ای متفاوت به این مسئله نگاه می کند. وی استاد روانشناسی کالج ایتاکا است و بیش از سی سال از عمر خود را صرف پژوهش درباره باور کودکان به بابانوئل کرده است. او یکی از طرفداران پرشور این قهرمان برفی است.

وی در طی سه دهه مطالعه به این نتیجه رسیده است که خردسالان از بابانوئل می ترسند، اما بیشتر کودکان زیر ۷ سال از شنیدن داستان بابانوئل خوشحال می شوند. از نظر او بابانوئل به اندازه قصه، دروغ نیست. او در تحقیقات خود به این نکته پی برده است که کودکان از سن ۷ تا ۹ سالگی به دنبال یافتن واقعیت و حتی جمع آوری داده ها برای اثبات واقعی بودن بابانوئل هستند. این نکته ای است که شایب در طی سه دهه پژوهش در میان نسل های مختلف به طور ثابت مشاهده نموده است.

به نظر می رسد این مساله با آنچه که به عنوان « تفکر عملیاتی عینی »، یک مرحله اساسی در تئوری توسعه شناختی ژان پیاژه، روانشناس سوییسی مطرح شده، مرتبط است. براساس این تئوری با رشد کودک تفکر او نیز سازمان یافته تر می شود و کم کم به دنبال ارتباط محکم و منطقی امور می گردد.

در نتیجه از نظر سیندی شایب هیچ نکته ی منفی در مورد اینکه به کودکان بگوییم بابا نوئل وجود دارد، دیده نمی شود. آنها روزی با شنیدن داستان بابانوئل شاد می شوند و سپس به مرحله ی درک واقعیت گام می نهند.

عقاید جانسن و سیندی شایب هر دو با ارزش و قابل تأمل هستند، اما هر خانواده خود باید سنت هایش را تعریف کند. جانسن نگران آن است که باور افسانه نیکلاس قدیس تفکری سطحی را ترویج دهد، البته به شرط آنکه شما کودک را به سمتی ببرید که چنین شکستی را تجربه کند. اما سیندی شایب مدعی است داده هایش بیانگر آنست که ایجاد باور به بابانوئل یک منطقه امن است، تا زمانی که شما به پرسش های صادقانه کودک بالغ پاسخ صادقانه بدهید.

مقدمه ای از شفقنا به همراه ترجمه مقاله ای از Popular Science

انتهای پیام

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام



روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

نقاشی هفت سین | 85 نقاشی و رنگی آمیزی عید نوروز و سفره هفت سین کودکانه