اگر دولت جلوی تمامیت‌خواهی برخی را نگیرد، سینما به وضعیت قبل از انقلاب بازمی‌گردد


اگر دولت جلوی تمامیت‌خواهی برخی را نگیرد، سینما به وضعیت قبل از انقلاب بازمی‌گردد

حبیب اسماعیلی معتقد است که بدلیل رقابت و رفتار نادرست حاکم بر سینمای ایران، دیگر خبری از بسیاری تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگانی که آثار خوبی در دهه‌های گذشته ساختند، نیست.

حبیب اسماعیلی معتقد است که بدلیل رقابت و رفتار نادرست حاکم بر سینمای ایران، دیگر خبری از بسیاری تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگانی که آثار خوبی در دهه‌های گذشته ساختند، نیست.

به گزارش خبرنگار ایلنا، حبیب اسماعیلی (تهیه‌کننده و بازیگر سینما) بعد از پیروزی انقلاب شرکت تعاونی فیلمزای را سال 57 تأسیس کر. او سال 58 فیلم سینمایی پرواز به سوی مینو را تولید کرد و هم‌اکنون بیش از 40 سال است که به عنوان بازیگر و تهیه‌کننده در سینما فعال است. اسماعیلی امروز مدیریت یکی از شرکت‌های فعال در حوزه پخش و تهیه فیلم را برعهده دارد. با وی درباره چالش‌ها و آخرین وضعیت تولید و نمایش در سینمای ایران گفتگو کرده‌ایم.

ساختار تولید و نمایش فیلم در سینمای ایران از منظر شما چگونه است و آیا تابع نظم خاصی‌ست یا خیر؟

چهار دهه از انقلاب اسلامی می‌گذرد و سینما نیز در این چهاردهه دچار افت و خیزهایی شده است. در بخش‌هایی سینما رشد خیلی خوبی داشته ولی در بعضی بخش‌ها رشد خوبی نکرده و به طور کلی همه اجزا هم پای هم ارتقا پیدا نکرده است. به طور مثال در بخش‌های فردی و تخصصی مانند فیلمبردار، صدابردار، کارگردان، ما امروز شاهد حضور افرادی خلاق و با دانش هستیم که با استانداردهای جهانی برابری می‌کند. در حالی که در ابتدای انقلاب فقط چهار فیلمبردار خیلی خوب داشتیم اما به صورت کلی و اینکه سینمای ایران نظام‌مند شده و در تولید از یک نظام مشخص تبعیت می‌کند، دچار مشکلات اساسی هستیم. حتی در برخی موارد راه تولید سخت‌تر نیز شده است مثلا در ابتدای انقلاب هیچ ضوابطی برای صدور مجوز و پروانه ساخت وجود نداشت اما امروز برای ساختن فیلم باید پروانه ساخت گرفت و حتی در آن مقطع به دلیل آنکه تکلیف دولت با سینما روشن نبود و دخالت زیادی در سینما نمی‌کرد فعالیت بخش خصوصی بیشتر بود و بسیاری از فیلم‌ها با پول شخصی تهیه‌کنندگان ساخته می‌شد و البته در اکران نیز نمایش فیلم‌ها سودآور بود.

شما معتقدید که نقش دولت در طی سال‌ها مخرب بوده یا به رشد سینما کمک کرده است؟

از زمانی که دولت به معنای کلی آن یعنی همه نهادها و سازمان‌هایی که بیرون وزارت ارشاد هستند در سینما دخالت کردند و با پرداخت وام یا حتی تهیه‌کنندگی به سمت تولید در سینما حرکت کردند، به سینما لطمه زدند و مانند سایر بخش‌هایی که دولت به رقابت با بخش خصوصی پرداخت این بخش خصوصی بود که به دلیل آنکه پشتیبانی مالی مانند دولت نداشت، دچار زیان شد زیرا نهادهای دولتی در اکثر موارد پول‌های خود را در اختیار افرادی گذاشتند که تخصصی در حوزه تولید فیلم نداشتند و این مسئله دو ضربه اصلی به تولید می‌زند اول آنکه تهیه‌کننده چنین کارهایی از آنجا که خیلی دغدغه فروش و اکران و بازگشت به سرمایه نداشت برایش مهم نبود که سرنوشت فیلم چه می‌شود. از سوی دیگر از آنجا که پول برای شخص نبود، تهیه‌کننده در پرداخت دستمزدها بسیار بذل و بخشش می‌کرد و همین مسئله باعث افزایش دستمزدها به صورت غیرمتعارف می‌شد. از سوی دیگر دولت در طول سال‌های گذشته برای بیش از 50 جشنواره سینمایی در کشور هزینه‌های زیادی کرده که بیشتر آنها چند دوره برگزار شده‌اند و بعد تعطیل شده‌اند. دولت می‌تواند به جای آنکه پولش را برای این جشنواره‌ها هزینه کند که خروجی ندارد آن را برای امور مهم‌تری در سینما هزینه کند یا به جای آنکه در تولید پولی پرداخت بکند حمایت خود را به پس از تولید منتقل کند و در سینماسازی متمرکز شود یا می‌تواند در بخش تبلیغات هماهنگی‌های بیشتری با شهرداری و صداوسیما انجام بدهد و بخشی از بودجه‌ای که در مواردی همچون تولید هزینه می‌شود در زمان اکران برای تبلیغات هزینه شود.

شما جزو اولین افرادی هستید که به محض پیروزی انقلاب، اولین تعاونی فیلمسازی در ایران را راه‌اندازی کردید و حتی فیلم پرواز به سوی مینو به نوعی اولین فیلم است که تولید یک شرکت است. تشکیل این تعاونی این نوید را می‌داد که به مرور ما شاهد شرکت‌های بزرگ فیلمسازی باشیم اما این اتفاق علی‌رغم 40 سال گذشته رخ نداد. دلیل اصلی چیست؟ آیا فیلمسازان و تهیه‌کنندگان تمایلی به تشکیل شرکت ندارند یا دولت حمایت نمی‌کند؟

تشکیل تعاونی و شرکت مزیت‌ها و معایبی دارد از مزیت‌های اصلی این است که تمامی کسانی که در فیلم و روند ساخت آن مشارکت می‌کنند فیلم را از آن خود می دانند و همه انرژی خود را برای بهتر شدن محصول می‌گذارند و از طرفی در سود و زیان فیلم همه سازندگان آن شریک هستند. این تعاونی‌ها در ابتدای انقلاب شکل گرفتند اما به مرور دو مشکل اجتماعی و تاریخی اجازه نداد که آنها تبدیل به شرکت شوند. اول آنکه فیلمسازی بسیار تابع سلیقه است و افرادی که در یک شرکت حضور دارند هرکدام یک سلیقه‌ای دارند به همین دلیل تصمیم‌گیری برای ساخت یک اثر بسیار مشکل است. از طرف دیگر ما فرهنگ کار گروهی نداریم. در دنیا کمپانی‌های بزرگ زیرمجموعه‌هایی دارند که هرکدام در یک بخش سینما (شامل تولید، توزیع، اکران، تبلیغات) فعالیت می‌کنند و درست است که این زیرمجموعه‌ها باید در راستای خط‌دهی مدیریت کلان مجموعه فعالیت کنند اما هرکدام مدیریت مستقلی دارند. در نتیجه درست است که رقابت وجود دارد اما اینگونه نیست که اجازه فعالیت به شرکت‌های دیگر داده نشود و یک شرکت بخواهد به شکل تمامیت ‌خواه همه امتیازات را برای خود بردارد.

قبل از انقلاب کمپانی‌های مختلفی بودند که سلایق مختلفی را با هم داشتند و با شدت نیز با یکدیگر رقابت می‌کردند مانند کمپانی‌هایی که با نام حسامیان، گنجی‌زاده حضور داشتند اما اینگونه نبود که در این رقابت به دنبال این باشند که یکدیگر را نابود کنند اما متاسفانه روند رقابت نادرست بعد از انقلاب به شکلی بود که امروز از بسیاری تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگانی که آثار خوبی در دهه‌های گذشته ساختند دیگر خبری از آنها نیست. مثلاً هارون یشایایی تهیه‌کننده‌ای که با کارگردان‌هایی همچون داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی همکاری کرده و آثار خوبی ساخته است، امروز علی‌رغم توانایی اما به دلیل رقابت نادرست امکان فعالیت ندارد. به همین دلیل ما در این سینما هرچند برای سود بیشتر خود تلاش می‌کنیم اما نباید فراموش کنیم که به عنوان کسی که در یک صنف مشخص فعالیت می‌کنیم نسبت به کلیت آن صنف و همچنین اعضای آن مسئولیت داریم و باید انصاف را رعایت کنیم و اگر مثلا فیلمی را برای پخش یا نمایش انتخاب می‌کنیم که برای دیگران است به همان اندازه که برای فیلم خودمان دل می‌سوزانیم باید برای دیگران نیز دل بسوزانیم. اینکه ما برای اکران فیلم خودمان برویم علیه فیلم دیگران در وزارت ارشاد و یا شورای صنفی سمپاشی کنیم بسیار رفتار زشتی است. با چنین رفتارهایی نمی‌توان انتظار داشت که شرکت‌های بزرگ شکل بگیرند.

نقش دولت در شکل‌ نگرفتن شرکت‌های بزرگ فیلمسازی چیست؟

در جلساتی که با مسئولان و مدیران دولتی داشتم متوجه شدم که نیت آنها این است که این شرکت‌ها شکل بگیرد اما سازوکارها و زیرساخت‌های لازم در کشور برای این امر وجود ندارد. اما نباید اینگونه باشد که دولت همه چیز را به حال خود رها کند زیرا از لحاظ حاکمیتی دولت حق دارد و باید عملکرد دفاتر و شرکت‌ها را بررسی کند و اجازه ندهد که فقط چند دفتر خاص فعالیت کنند. دولت زمانی باید کاملا ورود کند که ما در درون صنف به انصاف رفتار نمی‌کنیم و اصطلاحاً هوای یکدیگر را نداریم و الا اگر اموری در درون صنف حل شد و به کسی ظلمی نشد نیازی به حضور دولت نیست. اگر این روند ادامه داشته باشد و دولت جلوی تمامیت‌خواهی عده محدودی را نگیرد و سینما به سمتی برود که در همه بخش‌های آن فقط یک گروه و چند فرد محدود در آن فعالیت کند و اجازه فعالیت و رقابت به دیگران داده نشود، وضعیت سینما به شدت بد خواهد شد و حتی بدتر از قبل از انقلاب تبدیل می‌شود و ما شاهد خواهیم بود بسیاری از افراد در سینما از بین می‌روند.

یکی از مباحثی که در سال‌های اخیر مطرح شده بحث پولشویی و ورود پول‌هایی از خارج از سینما و دولت به درون سینما است آیا این پول‌ها به رشد سینما کمک کرده است؟

پولشویی در همه دنیا یک معنی خاصی دارد که به شستن پول‌هایی اطلاق می‌شود که از راه‌های خلاف همچون قاچاق مواد مخدر، اسلحه و از این قبیل امور به دست می‌آید. بنابراین اینکه فردی تجارت مجازی دارد یا کار سالمی انجام می دهد و علاقه دارد بخشی از پولش را در سینما هزینه کند نامش پولشویی نیست. اما نکته‌ای که مهم است این است که فردی که خارج از سینما است و پولش را وارد سینما می‌کند هدفش این باشد که یک اثر فرهنگی و سینمایی خوب تولید کند نه آنکه با استفاده از قدرت پولش به هنرمندان نزدیک شود همچنین چنین افرادی با تهیه‌کنندگان متخصص باید همکاری کنند تا نظم سینما را در پرداخت دستمزدها و هزینه‌ها به هم نزند. البته سینمای ایران از لحاظ افرادی که در آن فعالیت می‌کنند و میزان تولیدات آنقدر مشخص و محدود است که به محض آنکه فرد جدیدی وارد این سینما می‌شود کاملا مشخص می‌شود با چه نیتی این فرد به سینما آمده است.


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

معین در جوکر خانم ها / ژاله صامتی : اگر ویزا بدهند به کنسرتش میرم! + فیلم