معنایی از زندگی در موسیقی که رنگ غربزدگی ندارد
گروه فرهنگی ــ موسیقی اصیل بومی، بیانگر سرگذشت یک قوم در حوزه تاریخی و فرهنگی است و مردمان خراسانجنوبی برای کارهای مختلف از جمله کشاورزی و کاشت گندم برای نزول باران و سایر آداب و رسوم دارای موسیقیهای خاص و متنوع هستند که هویت و فرهنگ این کویرنشینان را شکل میدهد.
استان خراسانجنوبی گنجینهای از فرهنگهاست و با توجه به حضور فرهنگهای مختلف در این خطه، موسیقی آن نیز تنوع خاصی دارد. موسیقی نیز بهعنوان نماینده این فرهنگ، بیانگر سرگذشت یک قوم در حوزه تاریخی و فرهنگی است و مردمان این خطه برای کارهای مختلف از جمله کشاورزی و کاشت گندم برای نزول باران و سایر آداب و رسوم دارای موسیقیهای خاص و متنوع هستند که هویت و فرهنگ این کویرنشینان را از دیگر مردم جدا کرده است.
در منطقه خراسانجنوبی ترانهها و آوازهای زیبا و حماسیترین رقصها و آهنگهای سازی و آوازی رواج دارد. ویژگی موسیقی خراسانجنوبی حرکات ریتمیک و نمایشی است و دهل، ساز محلی این استان از سابقهای بسیار طولانی برخوردار است.
ریتمهای پنج ضربی «سهتایی و دو تایی»، متداول در این منطقه دارای ویژگیهای خاص خود است و در دیگر نقاط ایران مرسوم نیست.
سازهای محلی
سازهای محلی بیرجند شامل؛ دهل، سرنا(ساز)، دایره و نی که معمولاً، از سوی خود نوازندگان ساخته میشوند. بعضی قطعات موسیقی ویژه رقصهای محلی در این منطقه اصیل، ناره ناره، چنشتی، چپ و راست، شیرجه، احوال، سه ضرب است که علاوه بر رقصهای انفرادی، دو نفره و گروهی، رقصهای دیگری نیز وجود دارد که بهدلیل اینکه رقصندگان آنها، به چوببازی نیز میپردازند، در ردیف چوببازها به شمار میآیند.
این رقصها پیچیده و سخت هستند و نیاز به مهارت، تمرین و انعطاف بدن دارد. آهنگهای ویژه چوببازی آزاد، کنار به خاک، وسط به خاک، پک پک، دست به خواب، پشت و گندمکاری است.
عروس کشو «عروسکشان»، محمل، روش «شبیه مارش است»، نصر و جو «نصر و جان»، کوچه باغی، سبزه نمکی، غلام پخش، پیش باز، لالایی، استقبال(خوشآمدگویی) ازجمله آهنگهای متداول و قدیمی این منطقه نیزبه شمار میآیند.
دوتار
دوتارسازی است گرانمایه، اگرچه وسعت صدایی آن کم است اما حیرتآور و حزنآلوده و همراه با رنگ و بوی عرفانی است که به سبب شرایط آب و هوایی و منطقهای حاکم بر شمال و جنوب استان خراسان، تفاوتهای بین دوتار این دو منطقه وجود دارد.
از گذشتههای این ساز میتوان گفت که سیمهای آن از جنس ابریشم بوده است. کاسه آن از جنس چوب درخت توت یا شاه توت و دسته آن از چوب درخت زردآلو و گاهی عناب ساخته میشده است. دوتار اصیل در گذشته، 8 پرده داشت که در اثر گذشت زمان و ابتکار هنرمندان مناطق مختلف خراسان، این تعداد بیشتر شده و به 9 پرده ودر بعضی موارد 14 ،15 و تا 17 پرده افزایش پیدا کرده است.
نی چوپانی
این ساز معمولاً از جنس فلزاتی مانند برنج بوده است. وسعت صدایی آن کم اما در دل بیابانها و صحراهای مناطق مختلف خواف، سرگرمی بسیار خوبی برای چوپانان بوده و هست.
دوبیتیخوانی
نوعی دوبیتیخوانی موسوم به «فراغی» نیز در این منطقه رواج دارد که روستائیان دایرهوار دور یکدیگر نشسته و هر یک با خواندن دو بیت از اشعار محلی به بیان هجران و فراق عزیزان خود میپردازند. شیوه خواندن آنها، یکسان و تکراری است و هر فرد بیت پایانی را به گونهای میخواند که نفر بعدی، از لحن خواندن آن میفهمد که نوبت وی شده و باید فراغی را ادامه دهد.
نای شادمانی «سرنا»
بر اساس نغمات محلی موسیقی استان «ساز کمانچه» نیز در استان خراسانجنوبی وجود دارد که جزو سازهای زهی آرشهای است. «سرنا یا سورنای» که به معنای نای شادمانی است، یعنی رواج عمدهای که ساز سورنا در خراسانجنوبی دارد بهعلت حضور در آیینهای سور است و کارکرد دیگری که ساز سرنا از گذشته تا حال داشته است این بوده که نغمات حماسی را با این ساز اجرا میکردند.
«قوشمه یا قوشنی» یکی دیگر از سازهایی است که در استان خراسانجنوبی وجود دارد و بیشتر در مراسم سور یا جشنهایی که از گذشته بوده، حضور داشته است.
«دهل» همیشه چه در آهنگهای رزمی و چه در آهنگهای بزمی به جهت حفظ ریتم همراهیکننده ساز سرنا بوده است. در حرکات آیینی که هنرمندان انجام میدهند، دهل باید باشد تا آنان بتوانند ریتم حرکت را بگیرند و گروه بتواند هماهنگ تر این کار را انجام دهد.
«دایره»، سازی است که در استان خراسانجنوبی وجود داشته و بیشتر به جهت حضور در بخش موسیقی بانوان استان به کار رفته که به آن «پادایرگی» میگویند که بیشتر موسیقی آیینهای سور و جشن بوده که از گذشته استفاده میشده است. مثلاً در مراسم جشن عروسی بسیاری از آوازهایی که مربوط به لباس پوشاندن داماد و یا به تخت نشاندن عروس بوده و یا مراسمی که در جشنهای عروسی اجرا میشده است، زنان با دایره یک سری آوازهای خاص را میخواندند.
«نی»، جزء سازهای بادی است که بیشتر آوازهای چوپانی یا شبانی را با آن اجرا میکردند و ساز نی همواره یار چوپانانی بوده است که در دل شب و در تنهایی خویش از این ساز استفاده میکردند و به نوعی غم و دردی که در وجودش بوده را با ساز نی ابزار کرده است.
موسیقی که قابلیت ثبت در یونسکو را دارد
ابراهیم سلمآبادی، رئیس گروه موسیقی سلم آبادیهای خراسانجنوبی، در گفتوگو با ایکنا از خراسان جنوبی، اظهار کرد: گروه موسیقی مقامی «صحرا» که به گروه سلمآبادیها مشهور است از سال 1352 با مجوز سازمان فرهنگ و هنر آن زمان آغاز بهکار کرد.
وی افزود: از آن سال تاکنون این گروه در جشنوارههای داخلی و خارجی به ارائه هنر خود پرداخته و سعی کرده است فرهنگ مردم این منطقه را به جهانیان نشان دهد.
این هنرمند گفت: در نوروز سال 72 موسیقی مقامی خراسانجنوبی از صدا و سیمای استان پخش شد که از آن سال به بعد این موسیقی در ابتدای هر سال از رسانه ملی پخش میشود که باعث افتخار ما است.
سلمآبادی بیان کرد: از سالهای 90 سفرهای خارجه این گروه آغاز شد و تاکنون در کشورهای تایلند، قزاقستان، روسیه، قرقیزستان برنامه زنده اجرا کردهایم.
وی ادامه داد: جالب است که این موسیقی در کشورهای دیگر بسیار با استقبال مردم و مسئولان روبهرو میشود اما ارزش آن را در استان نمیدانند و با توجه به اینکه این موسیقی مقامی قابلیت ثبت در یونسکو را دارد، از مسئولان مربوطه میخواهیم در راستای ثبت آن در یونسکو تلاش کنند.
رئیس گروه موسیقی مقامی صحرا با بیان اینکه باید نگاه ویژهای به این موسیقی که اکنون در سرتاسر جهان شناخته شده است صورت گیرد، تصریح کرد: اگر مردم با ریشههای اصلی فرهنگ موسیقی استان آشنا شوند به جای موسیقیهای بیگانه در عروسیهای خود از این موسیقی استفاده میکنند.
موسیقیهای غربی را از ذهن جوانان پاک کنیم
سلمآبادی خاطرنشان کرد: باید جلساتی برای تبیین و معرفی بیشتر این موسیقی بین هنرمندان و مسئولان و متولیان هنر استان تشکیل شود.
وی با اشاره به اینکه وضعیت پیشکسوتان موسیقی مقامی استان مطلوب نیست، یادآور شد: متأسفانه جوانان به این موسیقی علاقه چندانی نشان نداده و بیشتر بهدنبال موسیقیهای غربی هستند با وجود اینکه این نوع موسیقی نشاندهنده فرهنگ و زندگی پیشنیان آنان است.
آیا بهتر نیست به جای گوش دادن دائم موسیقیهای غربی که هیچ مفهومی ندارند و یا حداقل ما هیچ درکی از آن نداریم، به موسیقیهایی روی آوریم و آن را ترویج کنیم که نشاندهنده روش زندگی مردم منطقه ما هستند. چه قدر به این موسیقیها در رسانه ملی توجه میشود؟ آیا با ورود مدرنیته به زندگی انسان باید همه چیز رنگ مدرن به خود بگیرد و یا اینکه لازم است گاهی به سنتها نیز برگشت و آنان را از یاد نبرد؟
گزارش از زهرا حمیدی، خبرنگار ایکنای خراسانجنوبی
انتهای پیام