«ماجراهای آقای خرمالو»
نوشته: شهرام شفیعی
تصویرگر: سام سلماسی
ناشر: نیستان، چاپ اول 1397
3 جلد ، هرجلد 20 صفحه، مصور
***
خنداندن از گریاندن سختتر است، بخصوص وقتی ابزار کار نوشتن باشد. دشوارتر از آن هم خندان ایرانیهاست، که به سخت خندیدن معروفند و باز سختتر آن، درست خنداندن بچههاست؛ جوری که خنده محض نباشد و پشت آن فکری و حرفی احساس شود. این شیوه از خنداندن، حساسیتها و ظرافتهای خاص خود را میطلبد.
مجموعه کتابهای «ماجراهای آقای خرمالو» نوشته شهرام شفیعی از جمله معدود آثار در گونه کودک و نوجوان است؛ که به نظر می رسد، ایده درست خندان مخاطبان، سرلوحه کار پدیدآورندگان آن بوده است. همینکه کتاپب حاضر خنده را برای لب مخاطب مینشاند، یعنی اینکه نیمی از آن توفیق را که از یک کتاب طنز آن هم برای کودکان و نوجوانان باید داشته باشد، برخوردار است. باقی ماجرا به چگونه خنداندن و کیفیت کار بر می گردد که این مجموعه استانداردی قابل دفاع برخوردار است.
شهرام شفیعی با اینکه آثار غیرطنز هم در کارنامه دارد، اما با نوشتههای طنزش در حوزه کتاب کودک و نوجوان است که شناخته میشود. زاده تهران است در سال 1349 و همانند بسیاری از اهل قلم علاوه بر ویراستاری کار مطبوعاتی هم کرده است. قریب به بیست جایزه در جشنوارههای مختلف کسب کرده که اکنون از 20 جشنواره جایزه دریافت کرده، در جشنواره برگزیده ادبیات کودک و نوجوان برگزیده اصلی 20 سال ادبیات داستانی و همچنین کتاب خروس سبز و درخت گلابی برگزیده اصلی کتاب دفاع مقدس شده است.
شهرام شفیعی «ماجرهای آقای خرمالو» را در قالب مجموعه داستان نوشته است، مجموعهای متشکل از چند کتاب که هر جلد خود از چهار داستان تشکیل می شود. او پیشتر نیز مجموعه کتابهای موفق «قصه های غرب وحشی» و «جزیره بی تربیتها» را درسبک و سیاقی تقریبا مشابه به خوانندگان ارائه کرده بود و مجموعه حاضر را می توان حاصل تجربیات قبلی او اما در شکلی تکامل یافتهتر دانست.
«ماجراهای آقای خرمالو» تقریبا به سبک کمیک استریپ ها ارائه شده است، البته در کمیک استریپ ها، نقاشیها و متن مکتوب پابه پای هم و تنیده در یکدیگر قصه را روایت میکنند؛ چنانکه گاه نویسنده خود تصویرگر کتاب نیز هست و در واقع داستان خود را به صورت تصویری و مکتوب روایت میکند، اما در اثر حاضر به نظر می رسد، تصویرسازیها بر اساس داستانی که نویسنده نوشته، و با ایده افزودن به جذابیتهای داستان (با تاکید روی جزئیات صحنه و فضا سازی عینی برای مخاطبان)، به متن اضافه شدهاند. در این شیوه متن مکتوب، اهمیت محوری دارد و در واقع روایت داستانی تقریبا کاملی است و تصویر سازی ها برای تکامل بخشیدن روایت بهکار گرفته شده اند.
شخصیتهای اصلی داستانها همانند آقای خرمالو و پسرش کنجد، مامان اسفناج، آقای گلابی و اسب قهوهای کمرنگ(!) در همه داستانها به فراخور ماجرا حضور پیدا کرده و با توجه به ویژگیهایی که دارند بر لطف و شیرینی این داستانها میافزایند. شخصیتهایی که به مرور در رهگذر داستانهای این مجموعه پرورش یافته و با کسب هویتی تیپیکال هم به چهرههایی دوست داشتنی بدل میشوند.
ایده اصلی داستانهای این مجموعه، مسائلی ملموس و آشنا هستند که مخاطب کتاب در روال معمول زندگی با بسیاری از آنها می تواند روبه رو شود. نویسنده با استفاده از این ایدهها و دراماتیزه ساختن آنها به روایت داستانهایش میپردازد. شفیعی این موقعیتهای داستانیِ ساده و ملموس را با پرداخت اغراق شده و جهتدار در متن داستان بکار میگیرد و فضایی فانتزی را میسازد و درعین حال در دل این داستانهای مفرح پیامهایی آموزشی و تربیتی نیز به خوانندگان خود ارائه دهد.
برای نمونه در داستان «خروپف» از کتاب اول این مجموعه، آقای خرمالو که از صدای خروپف آقای گلابی کلافه شده به دنبال راهکاری برای رهایی از این صدای دیوانه کننده است. نویسنده با استفاده از این ایده آشنا، در کنار نگاه تربیتی و آموزشی اش در برخورد با چنین موقعیت های ملموسی در زندگی روز مره، شوخی هایی متنوع و بامزهای را ترتیب می دهد که آمیزه ای از شوخی های امتحان پس داده و آشنا با شوخی هایی است که بسیاری از آنها خلاقانه و با طراوت هستند. برای نمونه صدای خرو پف آقای گلابی آنقدر شدید است که می تواند پتوی او را بالا و پایین ببرد (یک موقعیت جالب اما آشنا) ، در عین حال از ارتعاش صدای خروپف مهره ها روی صفحه شطرنج حرکت می کنند و آقای خرمالو برای دقایقی حواسش از صدا پرت شده و مشغول بازی شطرنج با صدای خروپف آقای گلابی میشود! (یک موقعیت بکر و جالب که در متن داستان به خوبی جا می افتد) اما بعد از این که بازی را به صدای خروپف می بازد دوباره کلافگی اش شروع می شود... در طول این تلاش خستگی نا پذیر برای رهایی از این صدای آزار دهنده به تناوب موقعیتهای طنز آمیزی را شاهد هستیم که برخی از آنها موقعیتهای کمیک و جنون آمیزی به سبک برادران مارکس یا کمدی های اسلپ استیک را در ذهن تداعی می کنند.
در داستان «عروسی» نیز یک اتفاق ساده یعنی رفتن اشتباهی به یک مراسم عروسی، موقعیت های خندهداری را در ارتباط شخصیتهای ثابت داستان با میهمانانی که گروهی آنها را فامیل عروس و گروهی دیگر فامیل داماد میدانند به وجود میآورد. علاوه برداستانهای یاد شده «آمپول»، «فروشگاه»، «خرابی»، «دکتر»، «عروسی»، «پایت را بالا بیاور»، «هواپیما»، «دریا»، «رستوران»، «سقف» جمله عناوین داستانها کتابهای اول تا سوم این مجموعه خواندنی هستند که به همت نشر نیستان منتشر شده است و می تواند گزینههای خوبی برای کودکان نوجوانان باشد. بخصوص در روزگاری که جای خالی کتابهای سرگرم کننده و در عین حال آموزنده و متناسب با فرهنگ ایرانی برای بچه های ایرانی واقعا احساس می شود.