سرگذشت حاجی بابا اصفهانی


سرگذشت حاجی بابا اصفهانی

دسته: دیگر نویسندگان (خارجی)از روی دو نسخه خطی و دو نسخه چاپ کلکته مقابله شده است. - - در پیشگفتار کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی آمده است که...

از روی دو نسخه خطی و دو نسخه چاپ کلکته مقابله شده است.

در پیشگفتار کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی آمده است که حاجی بابا ایلچی شاه قاجاربه دربار بریتانیا در سال ١٨١٠ و هنگام اقامت در استانبول این خاطرات را به رشته تحریر درآورده است.
کتاب «حاجی بابا» هم مثل ماجراهای شخصیت اصلی داستان آن، دردسرها و گزندهای بی شماری را از سر گذرانده. در طول دوقرن گذشته بارها گم شده، پیداشده و حتی دزدیده شده است وشایعات گوناگونی درباره نویسنده و مترجم آن وجود دارد. در اصل این رمان را «جیمزموریه» در لندن نوشته و میرزا حبیب اصفهانی آن را در استانبول ترجمه کرده است. درکرمان در آن زمان شایع شده بود که «شیخ احمد روحی» آن را نوشته ودر انگلستان این شبهه پیش آمد که امکان دارد این کتاب نوشته «تاماس هوپ» باشد. با این وجود متن فارسی کتاب بارها در هندوستان، لاهورپاکستان و شهرهای مختلف ایران چاپ و یا رونویسی شده و هربار با آسیب تازه ای موجه شده است و از توهم توطئه و کج فهمی فضا هم در امان نمانده است.
درنهایت اولین ویرایش از روی دست نویس «میرزا حبیب اصفهانی»، الماس صیقل خورده جیمز موریه را در اختیار امروزیان گذاشت و به این صورت حاجی باباهای جعلی ، مخدوش و بدلی برای همیشه از دور خارج شدند.
البته هنوز هم مشخص نیست که آیا واقعا جیمزموریه انگلیسی «حاجی بابا» را نوشته است یا فقط آن را تدوین و ویراستاری کرده است. هم چنین این رمان به شدت از رمان مشهور«ژیل بلاس» اثر «رنه لوساژ» فرانسوی تاثیرگرفته است تا جایی که «موریه» درآن زمان متهم به رونویسی از روی این اثر شده بود.دربرخی موارد کتاب شباهت هایی هم با نثر طنزآمیر «لارنس استرن» پیدا می کند. با این همه میرزا حبیب اصفهانی در آن زمان آگاهانه رمان «ژیل بلاس» را هم به فارسی ترجمه می کند.
پژوهش ها نشان می دهد که ترجمه حاجی بابا توسط میرزا حبیب اصفهانی از روی نسخه فرانسوی این کتاب انجام شده است. نسخه ای که دست نویس شیخ احمد روحی از این ترجمه است و نسخه ای است که مبنای چاپ ١٩٠٥ کلنل فیلات در کلکته نیز به شمار می رود. تمام چاپ های بعدی کتاب «حاجی بابای اصفهانی» از این تاریخ به بعد بر اساس کتاب کلنل فیلات بوده است.
با این همه شواهد نشان می دهد که شیخ احمد روحی در نامه ای که به محقق معروف انگلیسی «ادوارد براون» نوشته است صریحا «میرزا حبیب اصفهانی» را مترجم اثر معرفی می کند. اما ابهامات درمورد مترجم حقیقی اثرتا سال ١٩٦١ ادامه دارد و در این سال است که «مجتبی مینوی» ادیب ایرانی در کتابخانه دانشگاه استانبول دست نویس اصلی میرزا حبیب اصفهانی را می یابد و آن ترجمه نبوغ آمیز را روی میکروفیلم ثبت می کند و به ایران می آورد.
درکتاب «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» جامعه ای به تصویر کشیده می شود که به ظاهر هرکس در آن به کاری مشغول است. از ملک الشعرایی تا نسقچی باشی، معتمدالدوله، زنبورکچی و شیه کچی، گریه کن، حمال، مین باشی و یوزباشی، میرآخور، مرده شور، جامه دار، قلیان دار، دفتردار متعه خانه، افیون دار، فراش، قاطرچی و بسیاری دیگر. نکته جالب در این است که صاحبان تمامی این مشاغل در ٨٠ گفتار رمان هم با تولید و هم با صنعت بیگانه اند. در هیچ یک از این مشاغل ثباتی وجود ندارد و حاجی بابا قلیان داری و سقایی و طبابت و نیابت نسقچی باشی و در قامت دروایش ظاهرشدن و به هیئت یک دیپلمات درآمدن را می آزماید. تمام حرفه های اشاره شده در رمان منطبق و همزاد همان نثری هستند که میرزا حبیب در دیار عثمانی به ستیز با هردو برمی آید. شخصیت ها هم عناوین و اسامی جالبی دارند: نامردخان، خراب قلی، میرزا احمق و بسیاری دیگر وهمین مجموعه شخصیت ها وقتی در مرز ایران با دو سرباز روسی رویارو می شوند از جبهه گریخته و پا به فرار می گذارند اما تا خبر به پایتخت برسد، چنان حماسه ای کوک می کنند که به فرمان صدراعظم، فتح نامه می نویسند و اعلان ده ها هزار کشته خیالی روس را در سراسر مملکت تکثیر می کنند.

حق تکثیر: تهران، 1330


عکس پروفایل مادر فوت شده