اجتهاد به معنای تلاش و کوشش در یک مسئله است که یک یا چند نفر برای رسیدن به نتیجهای مطلوب انجام میدهند. در نگاه دینی ما نیز این کلمه بهویژه در میان حوزویان، اصطلاحی خاص شده است و درجه و رتبهای علمی برای آنان محسوب میشود. البته تلاش فقهی و اصولی طلاب علوم دینی از ابتدای مسیر طلبگی به طور شاخص باید وجود داشته باشد اما رسیدن به رتبه علمی اجتهاد یک مرحله عالی به شمار میآید. همایش یکروزه «به سوی تحصیل اجتهادمحور» با تأکید بر این رویکرد در تعلیم و تربیت برگزار شد.
حجتالاسلام علیاکبر صادقی رشاد، بنیادگذار و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در این همایش گفت: باتوجه به دورههای درسی در حوزه علمیه به نظر میرسد که در گذشته اینگونه بوده است که تحقق ملکه اجتهاد بهسرعت دستیافتنی و آثار سَلَف صالح حوزه، اجتهادی و نوپردازانه بوده، در حالی که فراموش شدن یا از میان رفتن سنتهای تاریخی در فقه و اصول و دروس حوزه علمیه موجب شده است که امروزه دستیافتن به اجتهاد را سخت بدانند.
او افزود: امروزه نگاه فرانگر به علم رایج است. این نگاه معرفتشناسانه به همه پدیدهها از دوره کانت ایجاد شد و در کشور ما نیز فلسفههای خاص که وجه معرفتشناسی دارد، رشد کرده است و به نظر میرسد باید به پیوندزدن قواعد اصول به این مبانی و مبادی اهتمام ورزید.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه باید علوم انسانی اسلامی ایجاد شود، زیرا علوم اسلامی به ما موضوعشناسی میدهد تا بتوانیم زندگی را با نگاه دینی تبیین کنیم، اظهار کرد: امروز علاوه بر نیاز ما به فلسفه دین، علوم انسانی به فقه که بخش عمده سبک زندگی انسان و مناسبات میان مسلمین را تنظیم میکند، محتاج است، زیرا غرب میخواهد سبک زندگی خود را به دیگر نقاط جهان منتقل کند و اگر این شیوه در جامعه ما بیاید و به فرهنگ تبدیل شود، هویتمان را میسازد و درنتیجه به انسانی غربی در ایران تبدیل خواهیم شد.
او انسان را موجودی اجتماعی وصف کرد و یادآور شد: شریعت باید زندگی بشر را تبیین کند و حکومت نیز زمینهای برای ایجاد فرهنگ است.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه به تحصیل با رویکرد استفاده از ترجمه متون به عنوان یک روش غلط اشاره و خاطرنشان کرد: با رایج شدن کتابها و روشهای جدید، سهم طلبه در تحصیل صفر شده و در حالیکه ادبیات عرب نماد درس حوزه علمیه بوده است، امروز از متون ترجمهشده بهرهبرداری میشود. خسارت آثار سوء ترجمهها و تلخیصها موجب شده است که اگر در مقام و شأن فتوا بودم، به طور قطع ترجمه کتابها را برای حوزه علمیه حرام اعلام میکردم.