نقد فیلم فروشنده از اصغر فرهادی
وقتی نام اصغر فرهادی را میشنویم شاید بی اختیار به یاد آثار پر اقبال و پر جایزهی این کارگردان ایرانی بیفتیم. در این مطلب با نگاهی کلی به آثار فرهادی به نقد فیلم فروشنده میپردازیم. فیلم فروشنده اصغر فرهادی آخرین ساختهی وی در ایران تا کنون است. او پس از این فیلم در اسپانیا به تازگی […] نوشته نقد فیلم فروشنده از اصغر فرهادی اولین بار در نت...
وقتی نام اصغر فرهادی را میشنویم شاید بی اختیار به یاد آثار پر اقبال و پر جایزهی این کارگردان ایرانی بیفتیم. در این مطلب با نگاهی کلی به آثار فرهادی به نقد فیلم فروشنده میپردازیم. فیلم فروشنده اصغر فرهادی آخرین ساختهی وی در ایران تا کنون است. او پس از این فیلم در اسپانیا به تازگی فیلمی ساخت که در جشنوارهی کن نیز اکران شد. فیلم فروشنده محصول سال ۱۳۹۴ است. این فیلم با بازی ترانه علیدوستی و شهاب حسینی سر و صدای زیادی ایجاد کرد و جوایز بین المللی بسیاری را از آن خود کرد. فرهادی در این اثر خود که یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران تاکنون است، همان نگاه همیشگیاش به زندگی و داستان را ارائه میدهد. با نقد فیلم فروشنده در ادامه با نت نوشت همراه باشید.
بیشتر بخوانید: فیلم فروشنده از اصغر فرهادی؛ ” نگاه به فاجعه از پَسِ عینک”
نقد فیلم فروشنده از اصغر فرهادی
در نقد فیلم فروشنده میتوان گفت که این فیلم مانند اغلب آثار فرهادی داستانی از طبقهی متوسط ایران را روایت میکند و مسائل اخلاقی، روانی و بنیادین را در این داستان مطرح میکند. شاید علت آن که فیلمهای فرهادی میتوانند واقعی تر و ملموس تر از آثار دیگر مولفان باشد، همین نزدیک بودن شخصیتهای داستان به افرادی است که به سینما میروند. طبقهی متوسطی که اغلب تحصیلکرده و با شرایط اقتصادی متوسط هستند. آنها قشری هستند که شاید بیشترین مخاطبان سینما را در خود جای میدهند. این افراد زمانی که در مقابل اثری مانند فروشنده قرار میگیرند راحت تر آن را باور میکنند زیرا شخصیتها به گونهای مانند آینه بازتاب خودشان را نشان میدهد. حال جذابیت اینکه ما به سینما رویم و انسان هایی کمابیش شبیه خود را مشاهده کنیم چیست؟! پاسخ این سوال میتواند دوراهی ها، تردیدها و حتی بی اخلاقیهایی باشد که هر کدام از ما روزانه به نوعی با آنها سروکار داریم.
بیشتر بخوانید: معرفی فیلم درباره الی کاری از اصغر فرهادی
در نقد فیلم فروشنده شاید نتوان گفت که تنها دغدغهی مولف فیلم این مسائل خاص طبقهی متوسط است. بلکه به نظر میرسد مسائلی فراتر از این مد نظر فیلمساز بوده است. فرهادی در فروشنده تنها طبقهی متوسط را نشان نمیدهد بلکه او ماجرا را در دل خانهای از طبقهی متوسط روایت میکند و در کنار آن تا اعماق زیرین جامعه پیش میرود. داستان فروشنده برخلاف تصور بسیاری، تنها مسئلهی بخشیدن و نبخشیدن خطا کار نیست بلکه سلسلهای از آدم ها، تفکرات، فرهنگ، اقتصاد و… در این فیلم مورد تحلیل قرار میگیرند. اما این تحلیل شاید بسیار زیر پوستی و نا محسوس باشد. زن روسپی داستان که مرد فروشنده او را با رعنا (ترانه علیدوستی) اشتباه گرفته و وارد حریم خانهاش میشود، زنی است که کودکی دارد. این کودک آرزوهایی دارد که این زن مانند هر مادری میخواهد آنها را برآورده کند. فروشنده برای کودک دوچرخه خریده و در ازای آن خود را محق میداند که وارد حریم خانهاش شود و در خصوصی ترین مکان خانه جایی مانند حمام بی اجازه وارد شود.
بیشتر بخوانید: فیلم همه میدانند جدیدترین ساخته اصغر فرهادی همراه با سنت شکنی جشنواره کن ۲۰۱۸ را افتتاح میکند
مساله جایی بغرنج میشود که جای آن زن زن دیگری است. سوال اینجاست که اگر آن زن همان زن بود که مرد گاهی به او سر میزد، دیگر نیازی به اجاره گرفتن نبود؟ وارد حریم خانهی کسی شدن آیا وابسته به آن است که صاحبخانه چه کسی است؟ چه شغلی دارد و به لحاظ اخلاقی چگونه است؟! اینها خرده موضوعها و خرده داستان هایی است که در کنار خط اصلی داستان فروشنده روایت میشوند و شاید باید به آنها نیز توجه بیشتری کرد زیرا این مسائل روابط آدمهای جامعهی ما را بهتر نشان میدهد.
در نقد فیلم فروشنده اصغر فرهادی اغلب به موضوع اصلی داستان یعنی تعرض به حریم شخصی و سپس عواقب آن و عکس العمل شخصیتهای داستان پرداخته شده است. خط اصلی داستان نیز مانند داستانهای فرعی معرف بسیاری از جوانب فرهنگی ما و ارتباطات میان افراد جامعه است. این موضوع از ابتدای داستان با اسباب کشی عماد (شهاب حسینی) و رعنا آغاز میشود. آنها به خانهای ورود میکنند که هنوز نفر قبلی به طور کامل اثاث خانهی خود را از آنجا نبرده است. این موضوع در خلال فیلم نیز به گونهای ادامه مییابد یعنی میتوان گفت که خرده هایی از زندگی شخص قبلی در زندگی رعنا و عماد میماند و همین خردهها باعث بروز فاجعه در داستان میشود.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم برادرم خسرو اثری از احسان بیگلری,ای خسروی خوبان نظری سوی گدا کن
رعنا و عماد به خودی خود انسان هایی هستند که سعی میکنند انسانی و اخلاقی زندگی کنند. آنها با تمام تلاش هایی که میکنند ناگزیر با محیطی درگیر میشوند که پر از تضاد و ناآرامی است. آنها با دروغهای ریز و درشت اطرافیان به اجبار میسازند و به زندگی خود ادامه میدهند. این روال ادامه مییابد تا این که فاجعه در خانهی آنها روی میدهد. پس از آن حادثه رعنا و عماد هیچ کدام دیگر آدمهای قبلی داستان نیستند. دیگر خبری از آن رحم و بی کینه گی در وجود آنها نیست. عماد بی آن که بخواهد تبدیل به آدم دیگری شده است و دیگر آن معلم مهربان و صبور نیست. رعنا نیز انگار تمام زندگی و مسائل مربوط به آن برایش زیر سوال رفته است و ترس بی امانی یقهاش را گرفته است.
و اما شخصیت مرد فروشنده نیز در این داستان بسیار کلیدی است. او شرمنده است و در عین حال در آخر اعتراف میکند که فهمیده که در شب حادثه اشتباه وارد شده است اما دچار وسوسه شده است. او شاید خود نیز این وسوسه را پیش خود تا جایی که میتواند انکار میکند اما ناگهان با واقعیت خود روبرو میشود و مخاطب را نیز با این واقعیت تلخ مواجه میکند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم همه میدانند Everybody Knows اثر اصغر فرهادی؛ تنهاتر از تاکستانی مطرود
در آخر علی رغم اعترافات مرد فروشنده، میتوان نوعی از ترحم را برای مخاطب نسبت به رذیل ترین شخصیت داستان متصور شد. شاید به همین علت است که انتقام جویی کوچک عماد نه برای شخصیت رعنا و نه برای مخاطب خوشایند نیست. در این مقطع از فیلم میتوان به این نکته فکر کرد که انتقام و بخشش شاید هیچ کدام راه حل نباشند. ذکر این نکته در انتهای نقد فیلم فروشنده از اصغر فرهادی خالی از لطف نیست که پایان داستان نیز مانند دیگر آثار فرهادی قابلیت آن را دارد که به مخاطب فیلم واگذار شود و نقطه سر خطی نداشته باشد.
بیشتر بخوانید: اصغر فرهادی دومین اسکار را به ایران میآورد! +متن سخنرانی انوشه انصاری
پاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty