نداشتن چرخش مالی درست
رهنما که در پژوهش خود بهدنبال کسب اطلاعات درباره هزینههای یک نگارخانه و میزان فروش آنها بوده، با مشکلات بسیاری ازجمله همکاری نکردن نگارخانهها و نبود اطلاعات درست و دقیق روبرو شده است.
این پژوهشگر مشکل اصلی بر سر راه پژوهشهای هنری را ارائه آمار معرفی میکند و میگوید: نگارخانهها برآورد هزینهای از دخلوخرج خود نداشتند؛ یعنی کارهای مالیشان دقیق و بهروز نبود. این ماجرا در نگارخانههایی که به نهادهای دولتی وابسته هستند، پررنگتر دیده میشد. ازآنجاییکه هزینههای متفرقه این نگارخانهها را دولت تامین میکند، دخلوخرجشان اصلا مشخص نیست.
او برای پیش بردن روند تحقیقش، شخصا هزینههای نگارخانه را برآورد کرده است و بهطور مثال هزینه اجارهبهای نگارخانههای مختلف یا حدود قیمت آب و برق مصرفی آنها را محاسبه کرده و آمار و ارقامی تخمینی بهدست آورده است: «متاسفانه سیستم اقتصادی کشور ما بهویژه در حوزه اقتصاد هنر با تمام دنیا متفاوت است، بنابراین ما نمیتوانیم از منابع خارجی الگوبرداری کنیم و تنها راه، استفاده از تحقیقات میدانی است که در این نوع تحقیق نیز با مشکل نبودِ منابع آماری دقیق روبرو هستیم و اگر هم چنین منابعی وجود داشته باشد، پژوهشگر بهراحتی به آن دسترسی ندارد و آمار و ارقامی دراختیارش قرار نمیگیرد. همین باعث میشود که آمار، دقیق نباشد و نتوان بر آمار و ارقام، تاکید و به آنها رجوع کرد.»
رهنما به نبود قرارداد مکتوب در نگارخانههای مشهد اشاره میکند و میگوید: نگارخانههای تهران با عقد قرارداد با هنرمند، در آن قید میکنند اگر اثر فروش برود، ٣٠درصد از فروش، سهم نگارخانه میشود؛ به همین علت است که نگارخانههای تهران برای فروش آثار، بیشتر تلاش میکنند اما در مشهد تمایل کمتری برای ثبت قرارداد وجود دارد. یک هزینه ورودی از هنرمند دریافت میشود و در ازای آن فقط آثار به نمایش درمیآید.
ضعف نگارخانهها در ارتباطگیری با مشتری
رهنما براساس تحقیقاتش، یکی از مشکلات رونق اقتصاد هنر را، نحوه عملکرد نگارخانهها میداند.
بهگفته او، هنرمندان نیز بیشتر زمان خود را صرف خلق آثار هنری میکنند و اصولا کارشان رفتن بهدنبال خریدار و تبلیغ برای آثار نیست، بنابراین همانطور که در تمام کشورهای دنیا، در چرخه اقتصاد هنر، نگارخانهها نقش اساسی دارند و فروش آثار برعهده نگارخانهها، نمایشگردانها و دلالهای هنری است، نگارخانههای مشهد نیز باید بهعنوان حلقه اتصال هنرمندان به بازار، عمل کنند. براساس تحقیقات این پژوهشگر، نگارخانههای تهران درزمینه فروش آثار، بسیار فعالتر از نگارخانههای مشهد کار میکنند: «نگارخانههای مشهد در فروش آثار نقش آنچنانی ندارند. آنها از هنرمند، ورودی دریافت میکنند و به او اجازه میدهند به مدت معمولا یک هفته آثارش را در نگارخانه به نمایش بگذارد؛ یعنی صاحب نگارخانه بهعنوان حلقه اتصال، کاری برای فروش آثار انجام نمیدهد، درحالیکه میتواند با چند مجموعهدار، صحبت و هنرمندان و آثارشان را معرفی کند.»
اما تمام مشکلات اقتصادی را نمیتوان در کمکاری نگارخانهها دید. رهنما دیگر آسیب اقتصاد هنر را مربوطبه هنرمندان میداند. به نظر او برخی هنرمندان فکر اقتصادی ندارند. آنها یا به آثارشان دلبسته هستند و آنها را برای فروش نمیگذارند یا قیمت گزافی برای آنها انتخاب میکنند.
او دلیل دیگر رونق نیافتن اقتصاد هنر را ممیزیهای موجود در مشهد میداند و معتقد است که کار نشدن برخی سوژهها، در ریزش مخاطبان نگارخانهها تاثیرگذار است؛ ممیزیهایی که در موزهها و نگارخانههای وابسته به نهادهای دولتی، چندبرابر سختگیرانهتر اعمال میشود.
رهنما برای رونق نگارخانهها و فروش آثار آنها یک پیشنهاد میدهد: «باتوجهبه اینکه مشهد شهری توریستی و زیارتی است، باید از این ظرفیت برای فروش آثار هنری استفاده کرد.»
او همچون خیلی از کارشناسان این حوزه بر این باور است، افرادی که در یک هتل پنجستاره چند شب را اقامت میکنند، توانایی خرید آثار هنری را دارند، از اینرو نگارخانهها میتوانند برای جذب این مسافران با هتلها و مراکز گردشگری تعامل کنند و از آنها برای دیدوبازدید آثار هنری دعوت کنند؛ چون در جریان این دیدوبازدیدها، تعاملات فرهنگی و اقتصادی شکل میگیرد. به نظر این پژوهشگر، تدارک سرویس رفتوآمد، ارائه کاتالوگ نگارخانهها در هتلها و همچنین زیباسازی فضای هتلها و مراکز تجاری با آثار هنری، همگی اقداماتی است که میتواند در فروش آثار هنری تاثیرگذار باشد.
پایاننامههای بدون استفاده
اینکه در تمام کشور حرف از بهرهگیری از دیدگاههای نخبگان به میان میآید، اتفاق خوبی است، اما کم بودن میزان استفاده از این نظرها، نشان میدهد که در عمل، ارزشی برای پروژههای تحقیقاتی درنظر گرفته نمیشود.
این پژوهشگر با بیان آنکه همکاری ارشاد با او به ارائه فهرستی از نگارخانهها و اساسنامه تاسیس نگارخانه محدود بوده است، میگوید: دوسال پیش ارشاد، فهرستی از ٣٠نگارخانه را که با مجوز و بهطور قانونی در مشهد فعالیت میکردند، دراختیار من قرار داد اما از این تعداد شاید ١٠نگارخانه فعال بودند و مرتب نمایشگاه برگزار میکردند، حتی برخی نگارخانهها در فهرست ارائهشده، مدتها قبل جمع شده بودند یا آدرسشان تغییر کرده بود.
«هر محققی دوست دارد تحقیقاتش کاربردی شود»، رهنما با بیان این جمله از نبود درخواستی برای استفاده از نتایج پژوهشش میگوید: «تنها از نگارخانه حوزه هنری با من تماس گرفتند و درخواست کردند که فایل پایاننامهام را برای آنها ارسال کنم تا بتوانند از نتایج آن استفاده کنند. در این بین، اداره ارشاد نیز با آنکه زمان ارائه فهرست از موضوع پژوهشم استقبال کرد، بعد از آن هیچ درخواستی برای آنکه حداقل فایل پایاننامه من را در کتابخانه خود داشته باشند، ندادند.»
بهگفته این پژوهشگر در یک نهاد فرهنگی باید بودجه پژوهشی تعریف شده باشد و این بودجه در اختیار دانشگاهها قرار بگیرد. از طرف دیگر این نهادها میتوانند به دانشگاهها موضوعاتی را برای تحقیق پیشنهاد دهند که مورد استفاده آن سازمان باشد اما ارشاد در حوزههای پژوهشی هزینه نمیکند و همین موضوع باعث میشود که تحقیقات ما در حد پایاننامهای برای کسب مدرک، باقی بماند.
تعریف کاربریهای متفاوت برای نگارخانهها
از آنجایی که یکی از ارکان اصلی رونق اقتصاد هنر، نگارخانهها هستند به سراغ جواد روشندل، رئیس گروه امورهنری ادارهکل فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی، رفتیم تا از او درباره وضعیت نگارخانهها و فعالیتهای آنها بپرسیم. به گفته روشندل، این روزها ٢٨نگارخانه دارای مجوز در مشهد فعال هستند. این نگارخانهها بهصورت دولتی یا غیردولتی یا توسط نهادهای عمومی همچون خیریهها یا موسسات آموزش عالی اداره میشوند. او میگوید: در طول یک سال گذشته یک نگارخانه تعطیل شده و نگارخانه دیگری نیز با تغییر مدیریت مواجه شده است و با نام دیگری به فعالیتش ادامه میدهد. روشندل همچنین از بررسی درخواستهای دادهشده برای افتتاح چهار نگارخانه جدید در مشهد خبر میدهد که اگر این درخواستها تایید شود، تعداد نگارخانههای مشهد به عدد ٣٢ خواهدرسید.
٢٨نگارخانه فعال
با این حال آنچه این روزها در مشهد دیده میشود، مغایر با فعالیت ٢٨نگارخانه است و شاید در بهترین حالت ١٠نگارخانه، فعالیت مداوم و پررنگ داشته باشند. بهگفته رئیس گروه امورهنری ادارهکل فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی، ممکن است برای ٧ یا ٨نگارخانه، انعکاس خبر و اطلاعرسانی به عموم، اولویت داشته باشد اما بخشی دیگر زمان نمایشگاهها را به مخاطبان خودشان اطلاعرسانی میکنند؛ به همین علت کمتر شاهد تبلیغات محیطی یا مجازی آنها هستیم. او همچنین فعالیت نگارخانهها را معطوف به زمان برگزاری و کمیت و کیفیت بازدیدکنندهها میداند: «قبول دارم که در برخی نگارخانهها تعداد نمایشگاه بیشتری برگزار میشود.»
روشندل درباره برنامههای اداره ارشاد برای رونق کسبوکار نگارخانهها و جلوگیری از تعطیلی آنها نیز توضیح میدهد: براساس بررسیهای انجامشده، ما اگر بتوانیم ظرفیتهای همپوشان برای نگارخانهها تعریف کنیم، میتوانیم به فعالیت آنها رونق ببخشیم. بهطور مثال برای نگارخانههایی که از فضای استاندارد برخوردارند، مجوز برپایی آموزشگاه هنری، کافهکتاب یا برگزاری پرفورمنس صادر کنیم.
به گفته روشندل، پیشنهاد این طرح به شورای نگارخانهها در دفتر تجسمی تهران داده شده است و با تصویب آن و بهروز شدن شیوهنامهها میتوان متناسب با فعالیت اصلی نگارخانهها، کاربریهای دیگری نیز برای آنها تعریف کرد.