نویسنده کتاب «دفترچه ممنوع» خانم «آلبا دسس پدس» خیلی خوب توانسته در کتابش آن بخش ممنوعه یک زن متأهل را به تصویر بکشد. داستان در واقع نوشتههای یک دفترچه است که زنی چهل و چند ساله به نام «والریا» که ظاهرا زندگی خانوادگی آرام و روبهراهی دارد به قلم آورده است. زنی که همسری خوب و وفادار و فرزندانی سر به راه دارد و٢٢سال است که در زندگی مشترک خود با مسائل روزمره دست و پنجه نرم میکند. اما این زن در یک روز بسیار معمولی تصمیم میگیرد دفترچهای بخرد و بعد پنهانی، آن را با نوشتههایی که همواره از بیان آن میترسیده پر کند. نوشتههای هر روزهای که ظاهرا ترسیم فضای روزمره زندگی اوست اما فراتر از این است، نوشتههایی که او را میترساند، به وجد میآورد و حقایق بیشماری از خودش و خانوادهاش یعنی همسر و فرزندان و اطرافیانش را پیش چشمش میآورد. حقایقی که تا آن زمان آنها را ندیده و اکنون با دانستن آنها زندگی طبیعیاش به چالش کشیده میشود. روایت بخش پنهان روح یک زن شاید اتفاق تازهای نباشد اما خواندن این نوشتهها به گونهای است که میتواند برای هر زنی بخشی از زوایای پنهانش باشد. قصه ای ساده که شما را به فکر فرو میبرد. انگار روح همه زنان جهان بخشهای مشترکی دارد و والریا سخنگویی است که قرار است آن بخشها را پیش چشمتان بیاورد.
در تمام طول داستان این زن مضطرب است، مضطرب از نوشتن و نگران اینکه دفترچهاش پیدا شود و خانواده او، احساسات واقعی او را بشناسند. در حقیقت والریا بعد از نوشتن در آن دفترچه تازه در مییابد که همه عمر و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانی کرده که اکنون او را نمیبینند و در خانهای زندگی میکرده که اکنون متوجه شده حتی یک کشو از آن خود ندارد. درک این تنهایی و گذر از این روابط و ورود به یک رابطه تازه، اتفاقاتی است که در اثر این نویسنده ایتالیایی- کوبایی خواهید خواند. ضمنا نقطه قوت این کتاب ترجمه بسیار خوب و روان آن است به قلم «بهمن فرزانه».