تایلند هستم و به MMAمیروم
هماکنون تایلند هستم و تست میدهم که اگر قبول شوم، با دنیای کشتی خداحافظی خواهم کرد. خیلی ناراحتم که دیگر نمیتوانم برای کشتی و استانم کاری انجام دهم. شاید اگر ذرهای حمایت میشد و حداقل در سالهای گذشته همان حقوق حداقلی که در استان به ورزشکاران رشتههای دیگر دادند، به من هم میدادند، امروز حداقل یک کورسوی امیدی داشتم. ما ورزشکاریم، گدایی نمیکنیم؛ اما شرایط زندگی سخت است و حالا باید برای ادامه در این رشته سنگین مشغول مبارزه شوم. دوره ما گذشته است، امیدوارم حداقل در آینده شرایط برای جوانترها تغییر کند.
میخواهم زندگیام تأمین شود
مسلم نادریخادم که درحالحاضر در تایلند حضور دارد و درحال تستدادن برای حضور در مسابقات رزمی MMAاست، درباره دلیل این تصمیمش میگوید: احساس میکنم عمر کشتی من تمام شده است. درحالحاضر فقط به این فکر میکنم که از چه راهی میتوانم زندگی خودم را تأمین کنم. ما روزی به خاکتشکخوردن افتخار میکردیم، در محله گوشهای شکسته ما اعتبار و آبرو بود و میخواستیم پهلوان باشیم؛ ولی حالا باید برای ادامه زندگی مبارزه کنیم و بجنگیم. خیلیها در کشتی شرایط من را دارند، شاگردانم مثل من هستند. تاجاییکه میشد، برای آنها تلاش کردیم؛ اما کسی برای مدالآور مسابقات جهانی یا کشتیگیر جوان و مستعد، ارزش قائل نمیشود.
اگر مدیریت بود، کشتی به این روز نمیافتاد
در کنار فعالیت حرفهای خودم به مربیگری هم مشغول بودم و توانستم چند کشتیگیر را به سکوهای کشوری برسانم. علیرضا افتخاریمقدم، جواد فاروجی، بهروز صاحبکاری، سجاد موسوی، محمدرضا قربانپور، کیوان مالی و عرفان ولیزاده، همه قهرمان کشور در نوجوانان و جوانان و بزرگسالان هستند و همه متولد همین دهه70 هستند که شاید دیگر انگیزهای برای ادامه کشتی نداشته باشند. وقتی جوانترها بزرگترهای خود را ببینند که از کشتی به جایی نرسیدهاند، چرا باید در این رشته فعالیتشان را ادامه دهند؟ در کشتی معمولا خانوادهها بضاعت مالی آنچنانی ندارند. وظیفه مدیر و رئیس است که با مدیریت منابع و امکانات برای جوانان فضای فعالیت ایجاد کند یا برای گرفتن حقشان در کشور تلاش کند. من در مسابقات کارگران و جهانی مدال داشتهام؛ اما کسی نبود که از حق من برای حضور در تیم ملی دفاع کند. مشهد، قوچان، فریمان و نیشابور سرشار از استعداد در کشتی هستند. شرایطی دارند مثل مازندران امروزی در کشتی؛ ولی اقدامات برای پرورش استعداد بیشتر نمادین است، البته اقدامات خوبی هم انجام شده، اما چه سود که زمانی که باید از آنها استفاده شود، دیگر از دستشان دادهایم.
برای 40 متر مجوز باشگاهم را ندادند
یک ورزشکار، یک قهرمان و یک مربی نباید حرفش را بشنوند؟ کمک که نمیکنید، چرا مشکل درست میکنید؟ در منطقهای کمبضاعت باشگاه کشتی راهاندازی کردم، استعدادهای خوبی هم پرورش دادیم و برای ایجاد درآمد هم تلاش کردیم؛ اما به ما گفتند نمیتوانید فعالیت خود را ادامه دهید، چون فضای باشگاه 40 متر از حد استاندارد کوچکتر است. خب اگر باشگاه ما تعطیل شود، کسی دیگر دل میسوزاند تا برای این بچههای علاقهمند کشتی، کاری کند؟ همه هزینههایم را از جیبم دادم بدون هیچ حمایتی، حالا مسئولان ورزش استان نمیتوانستند کاری کنند که این باشگاه برای بچههای توس بماند تا کشتی بگیرند؟ این باشگاه با پول پدران شاگردانم راهاندازی شده بود. امسال خراسان جنوبی در لیگ دستهیک کشتی شرکت خواهد کرد و من هم بهعنوان مربی در آنجا حضور خواهم داشت و شاگردانم هم به احتمال زیاد به این تیم خواهند پیوست.
کمیته انضباطی احضار کرده
همیشه آنقدر ساکت و آرام بودم که همه بهراحتی از من میگذشتند. برای حضور در اردوهای تیم ملی در ادوار مختلف با هزینه شخصیام به اردو میرفتم، هیئت هم هیچ توجهی نداشت. حالا که برای مشکلات صحبت میکنم، مرا به کمیته انضباطی دعوت کردهاند؟ ورزشکاران مگر ابزار دست مسئولان هستند که برایشان افتخارآفرینی کنند و اصلا ناراحتشان نکنند. ورزشکار حمایت میخواهد، ورزشکار پشتوانه میخواهد.