پول هنگفت دولت
از سالها پیش تا کنون، خصوصیسازی باشگاهها در حد حرف باقیمانده است و همچنان بودجه هنگفت دولتی در اختیار باشگاهها قرار میگیرد. هرکجا که پول زیاد باشد و نظارتی هم در کار نباشد، نتیجهاش همین میشود که میبینید. عدهای برای پر کردن جیبهایشان به سراغ فوتبال میآیند و برخی از مسئولان هم برای اینکه از نردبان تیمهای محبوب بالا بروند، به پایشان پول میریزند.
رسانههای بیاخلاق
یکی از عوامل دیگر هم وجود رسانههایی است که در ازای پول دست به هرکاری میزنند. رسانههایی که بازیکنان را به شهرت میرسانند، با تعریف و تمجیدهای بیمورد برایشان تیم دستوپا میکنند و با چند خط خبر، آنها را از فرش به عرش میرسانند و یا بالعکس. گاهی علیه سرمربیان و مدیران باشگاهها، بیدلیل جبهه میگیرند تا باعث برکناری آنها شوند و گاهی هم به سراغ داوران میروند.
قانونی که هست، اما نیست
برخیها معتقدند که در فوتبال هیچ قانونی حاکم نیست اما باید بگوییم که قانون هست اما دو مشکل اساسی دارد؛ کافی نیست و بهخوبی اجرا نمیشود. برای مثال در آییننامه باشگاهها آمده است که ٣٠درصد از بودجه دولتی باید خرج تیمهای پایه شود که عملا این اتفاق رخ نمیدهد. در چنین شرایطی باید قوانین و نظام باشگاهداری استاندارد تعریف شود.
دستهای پشت پرده
اخیرا گزارشی میدانی از باشگاه خبرنگاران جوان میخواندم که در آن، درآمد یکی از دلالان فوتبال تنها در فصل نقلوانتقالات چیزی حدود یک میلیارد و ٨٠٠ میلیون تومان ذکر شده بود. دستهای پشت پرده را دستکم نگیرید! بازیکنان داخلی و خارجی را در ازای پول نقد و یا بخشی از قراردادشان جابهجا میکنند و گاهی هم پیش میآید که رقم دویست میلیون تومانی بازیکنی را ۵٠٠میلیون تومان در نظر میگیرند تا باقیمانده بین مدیرعامل و دلال تقسیم شود. این اتفاقات سالهاست که در نبود آژانسهای معتبر نقلوانتقالات و نظارت رخ میدهد.
سکوت و احتیاط
فساد را رسانهای نمیکنند تا مبادا تأثیر بدی در ذهن مردم داشته باشد. همین محافظهکاری باعث شده است تا نام محسنقهرمانی برای جابهجایی ٢، ٣ میلیون تومان بر سر زبانها بیفتد اما کسانی که پشت پرده، میلیاردها جابهجا کردهاند، نامشان فاش نشود. آدمها را در فوتبال به خودی و غیرخودی تقسیم کردند و همین موجب میشود تا با برخی از متخلفان برخوردی جدی صورت نگیرد. در کنار همه اینها، سکوها را هم در نظر داشته باشید. سکوهایی که هنوز فرهنگ هواداری به خوبی در بین آنها جانیفتاده است اما سالهاست که مسئولان سکوها را رها کردهاند و حتی برخی از مسائل همچون شعارهای نژادپرستانه را کتمان میکنند.
مجیدی حق داشت یا...
پس از کنفرانس خبری، مجیدی روی صفحه اینستاگرامش اتهاماتی را به فدراسیون، وزیر و معاونانش، کارشناس صدا و سیما و پیشکسوتان استقلال وارد کرد. کمیته داوران از اکبریان، داور این بازی دفاع کرد. همانطور که از داور بازی داماش در فینال پلیآف دسته٢ حمایت کرد. این اشتباهات توجیهپذیر نیست و باید موضوع دقیقتر بررسی شود. آن هم در هفتههایی که برای تیمها سرنوشتساز است. میشود به مجیدی درباره انتقاد به داوری حق داد اما در اینستاگرامش حسابی تند رفته بود. اینکه وزیر و معاونش را به پرسپولیسی بودن متهم کند و ازشان بپرسد چرا در بین بحرانهای خارجی و داخلی به دنبال قهرمان کردن این تیم هستید، یعنی تحریک احساسات هواداران استقلال و هیاهوی بیدلیل. تا وقتی نظارت دقیق وجود نداشته باشد، باز هم شاهد این زشتیها خواهیم بود و باید منتظر ماند و دید که مسئولان برای پایان دادن به این اوضاع چه تصمیمی خواهندگرفت.