راهبردهای زنان طلبه در حفظ بنیان خانواده و چالش های ارتقا
تهران-ایرنا-نشست «زیست روزمره زنان طلبه» که عصر شنبه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد محفلی برای مطالعه و تعمق در مسائل زنان طلبه، راهبردهای آنان در حفظ و تداوم بنیان خانواده و نیز چالش های آنان در زمینه رشد اجتماعی، تحول نقش ها و موانع ارتقای آنها بود.
«حانیه حیدرپور» عصر شنبه در نشست «زیست روزمره زنان طلبه» که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با حضور کارشناسان این حوزه و جمعی از زنان طلبه برگزار شد، با اشاره به موضوع پایان نامه اش (مطالعه جامعه شناختی مواجهه زنان طلبه با مناقشات زناشویی) افزود: تربیت حوزوی، بر گرم کردن روابط و حفظ کانون خانواده به دست زنان تاکید دارد. حتی در برخی از مدارس، زنان پیش از اینکه محصل علوم دینی باشند، نقش های جنسیتی شان به عنوان مادر و همسر مطرح می شود و این نقش، مسئولیت های طلبگی زنان را در مقابل مسئولیت های زنانه و مادرانه آنها، فرع می داند.
وی افزود: در حال حاضر زنانی داریم که با دو دسته ترجیحات ارزشی مواجه اند؛ از یک طرف روابط عرفی در زندگی زناشویی و از سویی دیگر، توصیه های موکد بر حفظ زندگی زناشویی. تحلیل این مهم که زنان طلبه چگونه این دو دسته از انتظارات را هماهنگ و مناقشات زناشویی شان را اداره می کند، جای بررسی و بحث دارد.
حیدرپور توضیح داد: یافته های پایان نامه من حاصل مصاحبه با 22 زن طلبه است که 4 نفر از آنها مشاورین و کارشناسان حقوقی بودند که با خانواده های طلبه ارتباط داشتند و مابقی زنان طلبه هستند که مناقشات زناشویی داشتند.
** نگاهی به مناقشه های خانوادگی زنان طلبه
این کارشناس ارشد علوم جتماعی افزود: یکسری از موضوعات به طور خاص تر باعث مناقشات این زنان با همسرشان شده بود؛ به عنوان نمونه حضور طولانی مدت آقایان طلبه در خانه که به خاطر کیفیت آموزش و تحصیل مجبور هستند حضور بیشتری در خانه داشته باشند.
وی ادامه داد: این موضوع باعث شده بود همسرانشان در اداره منزل و انجام کارهای شخصی دچار مشکل شوند. در طرف مقابل این گروه نیز زنانی بودند که غیبت طولانی مدت همسرانشان به خاطر کار، باعث اینجا مناقشاتی میان آنها شده بود. مانند ایام ماه رمضان یا محرم که این افراد به خاطر تبلیغ، کمتر فرصت حضور در خانه را دارند و همین مهم، باعث بروز مشکلاتی میان آنها از جمله تقسیم ناعادلانه مسئولیت تربیت فرزندان شده بود.
حیدرپور با اشاره به دیگر موضوعات مورد مناقشه زنان طلبه، مثل تمکین یا تعدد زوجات افزود: در بحث تمکین، الگویی واضح و چارچوبی مشخص برای زن تعریف شده و وظیفه او است که در امر تمکین همسرش کوتاهی نکند. این موضوع گاهی با رنج و ناراحتی برای زنان همراه بوده است. مطالبات نابهنگام همسر از آنها، مشکلاتی را برایشان به وجود آورده است اما با این حال آنها در مصاحبه هایشان تاکید داشتند که در امر تمکین، وظیفه شان را حتی برخلاف میلشان انجام می دهند تا همسرشان از آنها راضی باشد.
وی تاکید کرد: در مورد تعدد زوجین نیز عده ای گفتند: «حکمی از جانب خداوند است که نمی توانم در مقابل آن حرفی بزنم.» آنها اظهار می کنند که اگر بخواهیم موضع بگیریم در واقع به همجنسان خودمان که می توانند با تعدد زوجین زندگی بهتری داشته باشند خیانت کرده ایم.
این درحالی است که همه آنها با وجود این طرز فکر معتقد بودند که در صورت وقوع چنین موردی، شاید اعتراضی نکنند، اما بدون شک این سوال برای آنها مطرح است که آنها چه کم و کاستی داشته اند؟ البته در این میان عده ای هم نظرشان این بود که تعدد زوجین از سوی همسرانشان (مستوجب ارتکاب) مقدمات حرام است و آنها مرتکب مقدمات حرام می شوند و این شرایط قابل تحمل نیست.
**استراتژی های زنان طلبه در مواجهه با مناقشات زناشویی
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به اینکه زنان طلبه در مواجهه با مناقشات زناشویی چهار استراتژی را به کار می گیرند گفت: استراتژی «مدارا»، سنجه قالب مواجهه زنان طلبه با مناقشات است. هدف آنها از این رفتار، حفظ بنیان خانواده و به ویژه برقراری آرامش و امنیت فرزندان در محیط خانه است. استراتژی «تغییر خرد»، راه دیگر آنها در مواجهه با مناقشات است. آنان معمولا در سن پایین ازدواج کرده و خودشان را با اخلاق و خصوصیات همسرشان وفق می دهند. این گروه معتقدند باید شبیه همسرشان رفتار کنند چرا که او منطقی فکر می کند.
حیدرپور ادامه داد: استراتژی بعدی «مقاومت» است. این حالت زمانی بروز پیدا می کند که این گروه از زنان، استراتژی مدارا را آنقدر ادامه می دهند که با واقعیت زندگی روبرو شده و کنش های مقاومتی مثل ابراز خشم و نارضایتی، مثل ترک موقت خانه به نشانه اعتراض را از خود بروز می دهند، اما این استراتژی نیز تغییری حاصل نمی کند و موقتی است.
وی افزود: استراتژی «مبادله» یکی از بهترین استراتژی های زنان طلبه در زندگی است. این استراتژی از نوع سازگارانه و اطاعتی است و در عین رعایت آموزه های حوزوی، آنان منافع خود را نیز در نظر می گیرند. فرزندآوری و تربیت فرزند به شیوه ای که در حوزه آموخته اند نوعی بده بستان و مبادله است. شاید آنها اجازه کار بیرون از خانه را نداشته باشند اما می توانند نقش خود را به عنوان مادر و در تربیت فرزندشان با توجه به آموزه های حوزوی انجام دهند. در این حالت، آنها احساس مفید بودن می کنند.
این پژوهشگر علوم اجتماعی توضیح داد: در خانواده های طلبه، دو اصل «اطاعت زن» و «قوامیت مرد» فاکتورهای مهمی هستند که در مواجهه زنان با مناقشات لحاظ می شود.
*موقعیت اجتماعی زنان طلبه در حال تغییر است
سلیمانیه پژوهشگر حوزه جامعه شناسی تشیع گفت: ایده اصلی من این است که موقعیت اجتماعی زنان در ساحت حوزوی در حال تغییر است. بخشی از این تغییر به دست خودشان و بخشی به دلیل تغییر عوامل اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است. بعضی از درون حاصل و بعضی از بیرون حوزه به وجود آمده و بعضی داخلی و بعضی روندهای جهانی است.
وی ادامه داد: اما همه اینها یک تغییراتی در حوزه علمیه ایجاد می کند. چراکه موقعیت زنان در حوزه علمیه، پیامدهایی دارد و سرنوشت دیگری برای حوزه علمیه رقم می زند.
این جامعه شناس افزود: به عنوان یک کنشگر به نظرم این تغییرات خوب است. چراکه یک بی صدایی، صدا پیدا می کند. یک حاشیه به مرکز می آید و علوم اجتماعی از این دفاع می کند که باید به همه تریبون بدهیم.
سلیمانیه با اشاره به مردسالار بودن فضای حوزه و نقش محدود زنان در ایفای فعالیت های مربوط به زنان نه فعالیت های بالاتر و عام تر،تاکید کرد: این مسئله چهار بُعد دارد. یک بُعد آن مدیریتی است که خود خانم ها در سیاست گذاری و قانونگذاری و همچنین در اداره نهادهای مربوط به طلاب زن، نقش ثانویه دارند چراکه نقش ها را مردها تعریف کرده اند. از طرفی، حوزه هایی که برای فعالیت آنان تعیین می شود تا کار کنند، باز به موضوعات زنانه محدود است.
وی اضافه کرد: این زنان در زمینه ارتقا و چشم انداز نیز به سقف پایینی محدود شده اند. یعنی در نهایت، این توقع از آنان می رود که مجتهد باشند نه بالاتر. همچنین در ایفای نقششان در ساحت اجتماعی نیز دوباره زنان را محدود به ایفای نقش های اجتماعی شان می کنند نه نقش های عام تر.
وی عنوان کرد: این باعث شده است که زنان طلبه در فضاهای مجازی اقدام به اعتراض کنند. مشخص است که این شرایط، مطلوب آنها نیست اما اعتراض های آنها تبدیل به یک جریان و مطالبه گری اجتماعی نیست و محدود به گروه کوچکی می شود.
*هدف از تحصیل؛کسب رضایت الهی
در ادامه این نشست «الهه نوری» کارشناس ارشد علوم اجتماعی در خصوص سنخ شناسی زنان طلبه بر اساس انگیزه هایشان از تحصیل و با طرح این سوال که چه چیز برای زنان طلبه جذابیت دارد که آنها را مجاب به تحصیل در حوزه می کند، گفت: اولین سنخی که در تحقیقات با آنها مواجه شدیم «تعالی گرایان» هستند؛ کسانی که با توجه به بینش دینی، هدفشان از تحصیل در حوزه، کسب رضایت الهی و قدم برداشتن در راه خدا است.
وی در ادامه به مفاهیم «قدسیت فراگیر»، «پناهگاه امن» و «تداوم تحصیلی و تجهیز علمی» به عنوان زمینه های رفتن زنان به حوزه و ادامه تحصیل در آنجا اشاره کرد و افزود: در قدسیت فراگیر همه چیز برای طلاب، نمود قدسی و معنوی دارد. همانند اینکه آنها با وضو سر کلاس ها حاضر می شوند. پناهگاه امن؛ به وضعیت حوزه از دید طلاب می پردازد و اعتقاد بر این است جامعه بیرون پر از گناه و فساد است، اما حوزه این طور نیست. از نگاه زنان طلبه در حوزه همه چیز تحت کنترل است، فضای شاد و آرامش بخش وجود دارد و حتی از نظر خانواده ها نیز رفتن به حوزه مورد تاییدتر از رفتن به دانشگاه است. اما تداوم تحصیلی، وضعیت انعطاف پذیری را در حوزه ایجاد کرده که از غیرحضوری می توان وارد حضوری یا نیمه حضوری شد.
این کارشناس توضیح داد: این فضا باعث می شود تا فرد تا آخر عمر در حوزه بماند و با احساس رضایت از این وضعیت از آنجا جدا نشود. تجهیز علمی نیز به زنان در تاثیرگذاری دینی و ارزشی در جامعه کمک می کند و آنان را به بحث تحصیلات حوزوی می کشاند.
نوری اضافه کرد: سنجه دومی از زنان طلبه که با آنها مواجهیم، «رشدگرایان» هستند. کسانی که انواع سرمایه اجتماعی، اقتصادی و... نیز برایشان اهمیت دارد. آنان به جز طلبگی به دنبال آن هستند که این موضوع برایشان آورده ای هم به همراه داشته باشد. این گروه دنبال این هستند که مدرک بگیرند و در فضای بزگتری مشغول کار شوند.
این پژوهشگر علوم اجتماعی تاکید کرد: «شکستن محرومیت»، انگیزه گروه دیگری است که از روستا برای ادامه تحصیل به حوزه آمده بودند. آنان در حوزه می توانند به راحتی و با کمترین بار مالی پیشرفت کنند. در این میان، گروه «مشاغل مطمئن» را هم داریم. افرادی که در حوزه درس می خوانند و به دنبال بار ارزشی آن هستند اما علاقه زیادی به کار ندارند یا برای تامین مالی دنبال کارهای پاره وقت می روند، زیرا، این (اشتغال) را وظیفه خود نمی دانند. آنها کنش های خانوادگی را وظیفه شان می دانند.
وی بیان داشت: شاغلان بی شغل، گروه دیگری از زنان طلبه هستند که برای تحصیل به حوزه می روند. آنها همین که در حوزه هستند و در بسیج فعال اند، برایشان کافی است. آنها با سایر کنشگران بده بستان دارند و در کنار وظایف همسری و مادرانه، فعالیت در حوزه برایشان با رضایت همراه است.
*تداوم حیات زنانه در دیگری
«جبار رحمانی» عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی نیز با اشاره به موضوع زنانگی و امر قدسی بیان کرد: عمده زن ها، نقش بیولوژیک در جامعه دارند و اغلب، بدون خدمت دنیوی، کاری از پیش نمی برند. آنها، اخلاق دگرخواهانه دارند و خود را مسئول و مراقب دیگران می دانند. برای نمونه در سفره های نذری در اغلب موارد برای دیگری مثل فرزندشان یا حل مشکل و کاری، نذر می کنند.
وی گفت: دغدغه زن ها، نقش مادرانگی است. در واقع، آنها از امر قدسی برای سامان دادن مسائل اجتماعی شان استفاده و بهره می گیرند. آنها به طور معمول، معطوف به مسائل «دیگری» هستند و تداوم حیات شان در دیگری است.
رحمانی تاکید کرد: به همین دلیل، آنها فرصت کافی برای تمرکز در مسائل و مکاشفات عرفانی را ندارند. زمینه رسیدن به مکاشفه های عرفانی، مستلزم کندن (جدا شدن) دوره ای از دنیا است.
شبک* ف ش* 9213**1983**9241