زنانی با دل های کبود


زنانی با دل های کبود

سنندج - ایرنا - خشونت علیه زنان در ابعاد خانگی و اجتماعی چه در جوامع توسعه یافته و چه در جوامع در حال توسعه همواره به عنوان یک دغدغه و آسیب مطرح بوده است.

به گزارش خبرنگار ایرنا، همین چند روز قبل بود که خبری تلخ در سنندج پیچید و به سرعت در صدر اخبار حوادث قرار گرفت: برادری 2 خواهر خود را کشت، پارسال هم پدر اهل دیواندره دختر 16 ساله خود را به قتل رسانده بود.
اینها اولین و آخرین خبر از قتل های خانوادگی نیست که در آن اعضای خانواده ای بخاطر مسایل مختلف به جان هم می افتند و در اوج عصبانیت یکی دیگری یا دیگران را از پا در می آورد.
در این میان زنان بدلیل ضعف جسمانی و روحیه حساس و عاطفی بیش از مردان در معرض خشونت هستند چرا که آسیب های آنان تنها محدود به آسیب جانی نیست.
پدیده دردناک خشونت علیه زنان که در ابعاد گوناگون جسمانی و روانی در سراسر جهان سلامت جسم و جان و روان این قشر را به خطر می اندازد و حقوق انسانی آنان را مورد تجاوز قرار می دهد، در گسترده ترین نوع خود در قالب خشونت خانگی بروز می کند.
براساس آمارهای جهانی، وسعت مرگ و میر و ناتوانی بر اثر خشونت در میان زنانی که در سنین باروری هستند، با مرگ و میر و ناتوانی سرطان ها برابر و از تلفات ناشی از سوانح رانندگی و بیماری های عفونی بیشتر است.
عوامل زمینه ساز اصلی در نزاع خانوادگی از چند جنبه مختلف قابل بررسی است که مشکلات اخلاقی و تربیتی، مشکلات اقتصادی، دخالت خانواده شوهر، مشکلات جنسی و اختلاف فرهنگی و طبقاتی از جمله عواملی است که می تواند در بروز خشونت علیه زنان موثر باشد.

** خشونت تنها یک چشم کبود نیست
مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری کردستان می گوید: اولین استانی در کشور بودیم که سال 93 همایش منع خشونت علیه زنان را در سنندج برگزار کردیم.
لیلا آژیر آشنا نبودن افراد با تعریف و انواع خشونت را عاملی برای ترویج آن می داند و اضافه می کند: خشونت تنها یک چشم کبود نیست، خشونت انواعی از قبیل جنسی، عاطفی و اقتصادی را در بر می گیرد و باعث می شود تا امن ترین مکانی که انسان برای خود متصور است، با بدترین اشکال خشونت نا امن شود.
وی عقیده دارد این مساله تنها از بعد فردی قابل بررسی نیست و باید از لحاظ اجتماعی و روانشناختی هم بررسی شود.
آژیر می گوید: از بُعد فرهنگی هنوز در شیوه های سنتی بسر می بریم و برخی زنان کتک خوردن را حق مسلم خود می دانند در حالیکه خشونت در شکل و شیوه و حالتی مذموم است.
مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری کردستان با تقبیح این مساله که اولین ملاک در ازدواج، ملاک های مادی است، افزود: چکاپ روانی قبل از ازدواج الزامی است.
وی یادآور شد: وقتی خشونت پذیری برای دختر جوان اصل شود این چرخه باطل همچنان می چرخد و از سویی اطرافیان و جامعه هم انتظار صبوری، تحمل و آبروداری از سمت زنان را دارند.
آژیر، خلا قانونی بسیار را عاملی برای گسترش خشونت علیه زنان دانست و اضافه کرد: هنوز لایحه منع خشونت علیه زنان بین مجلس و برخی نهادها در رفت و آمد است و با وجود حذف 40 ماده هنوز به تصویب نرسیده است.
وی سه بُعد حمایتی، حفاظتی و بازدارندگی این لایحه را بستر مناسبی برای مقابله با خشونت علیه زنان دانست و اظهار داشت: مشکل اصلی این است که مسایل زنان را زنانه می بینیم نه مردانه.

** وضعیت زنان مساله اجتماعی نشده است
خشونت در خانواده از زمان آفرینش انسان برای همه گروه های سنی از جمله کودکان، زنان، سالخوردگان وجود داشته و شدت و ضعف آن در جوامع مختلف و در طبقات گوناگون جامعه متفاوت بوده است.
یکی از خشونت‌های متداول، خشونت علیه زنان است که قبل از تولد شروع می‌شود و نوزادی، کودکی، نوجوانی، جوانی و بزرگسالی زنان را در بر می ‌گیرد و تا دوران کهنسالی نیز ادامه می ‌یابد.
تمایل به داشتن فرزند پسر از دیرباز تاکنون در میان اکثر ملل بویژه در شرق و جنوب شرق آسیا وجود داشته است.
زنان نسبت به دیگر اعضای خانواده بیشتر‌ در معرض خشونت، بویژه خشونت مردان بوده‌ اند که ترس رویارویی با این خشونت بر تمام زندگی آنها سایه افکنده است.
حدود نیمی از جمعیت کره زمین را زنان تشکیل می‌دهند که در طی تاریخ مورد بی‌مهری فراوان قرار گرفته و با وجود اینکه دوش به دوش مردان در اجتماع و خانواده فعالیت می‌کنند اما معمولا از خشونت همسرانشان در امان نبوده‌اند.
از طرفی شدت خشونت علیه زنان تابع هنجارها و ارزش های اجتماعی هر جامعه است و نوع برداشت آن بستگی به نوع فرهنگ جامعه دارد و توجه جدی به این شکل از خشونت به عنوان یک معضل حقوقی و اجتماعی در چند دهه گذشته مطرح شده است.
به سراغ دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه کردستان رفتیم، امید قادرزاده عقیده دارد که شرایط و وضعیت امروز زنان به مساله اجتماعی تبدیل نشده چرا که مساله اجتماعی را وضعیت و شرایطی می دانند که از منظر عموم مردم غیرعادی تلقی شود و گریزناپذیر باشد تا اقدام عملی برای آن اندیشیده شود.
وی با بیان اینکه معنای این مساله این است که هنوز خشونت علیه زنان از منظر جامعه عادی و بدیهی است و بخشی از سرنوشت و تقدیر زنان تلقی می شود، می گوید: بخشی از خشونت جنبه ساختاری و نامریی دارد و رویکرد غالب این است که عملی انفرادی توسط یک مرد علیه یک زن صورت می گیرد و جنبه اجتماعی آن نادیده گرفته می شود.
این استاد جامعه شناسی دانشگاه کردستان اضافه می کند: در یک قرن اخیر شرایط زنان به عنوان مساله تلقی شده که البته تنها به عرصه عمومی اختصاص دارد و در عرصه علمی خبری از آن نیست و ساختارهای تشکیل شده به جنبش های اجتماعی زنان محدود شده است.
وی افزود: در جامعه ایرانی در غیاب و انفعال عرصه عمومی، مسایل زنان به امری شخصی، فردی، روانی و خانوادگی تبدیل شده است.
قادرزاده توجه به مساله زنان در کشورمان را از سال 1376 به بعد اعلام کرد و یادآور شد: این توجه تنها زمینه سازی برای ظهور سمن ها و نهادهای مدنی بود که با دسترسی بیشتر به فناوری های نوین ارتباطی شکل گرفت و به طرح مساله زنان کمک کرد.
وی مفهوم خشونت را دارای چند لایه دانست و گفت: زمینه های طبقاتی و خانوادگی در دوام خشونت تاثیر دارد و اشتباه ترین مساله در این زمینه محدود کردن نگاه ها به یک امر خصوصی است.
دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه کردستان تاکید کرد: خشونت جنبه ساختاری دارد و با مداوای فردی و آموزش، این مساله همچنان به قوت خود باقی می ماند و برای همین جامعه نیازمند چکاپ اجتماعی است.
قادرزاده خشونت را مجرایی برای باز تولید موفقیت های نابرابر اعلام کرد و اظهار داشت: فرهنگ مردسالاری و موقعیت های نابرابر قدرت، از وجوهی است که از منظر جامعه شناختی در مفهوم پردازی خشونت موثر است.
وی نظام قانونگذاری و آموزشی را دارای نگاهی یک جانبه گرایانه برشمرد و افزود: مساله در این زمینه بسیار پیچیده تر از آن که با یک نگاه بتوان از پس آن بر آمد.

** تعامل روابط بشری رو به انزوا است
براساس تعریف ارائه شده از سوی «سازمان ملل متحد»، اعمال هر گونه رفتار و یا گفتار آزار دهنده از سوی مردان که سبب آسیب‌های فیزیکی، جنسی، ذهنی یا رنج زنان شود خشونت علیه زنان تعریف می‌شود.
استفاده از کلمات توهین‌آمیز و تحقیر کننده، استفاده از عبارات تهدیدآمیز، فریاد کشیدن، رفتارهای کنترل کننده، کتک زدن، اعمال زور برای برقراری رابطه جنسی و عاطفی از جمله رفتارهای خشونت‌آمیز علیه زنان است.
خشونتی که در محیط خانواده رخ می دهد، می تواند علاوه بر تاثیرات منفی سایر اعضای خانواده را هم درگیر کند.
مدیر مرکز مشاوره دانشگاه کردستان درباره سرد مزاجی عاطفی و مچگیری در فضای مجازی هشدار داده و می گوید: این مساله روز به روز در بین زوجین شایع تر شده و حاوی این پیام است که تعامل و روابط بین بشری رو به انزوا و زوال است.
احمد امانی می گوید: خشونت به هر نوع رفتار کلامی و غیر کلامی گفته می شود که موجب له شدن و از بین رفتن عزت نفس و ترور شخصیت فرد شود.
این استاد دانشگاه کردستان با ارائه آماری افزود: بر اساس آمارها بیش از 66 درصد زنان تحت هر شرایطی زیر بار خشونت قرار دارند و در حدود 56 درصد از این زنان زیر بار خشونت عاطفی قرار دارند.
وی با طرح این سوال که از زندگی و از همدیگر چه می خواهیم اضافه کرد: ما نمی دانیم که از همدیگر چه انتظاراتی داریم و این از دلایلی است که میزان گفت و گو در خانواده های ایرانی از 2 ساعت به 20 دقیقه کاهش یافته و قطعا نتیجه آن خشونت و جدایی خواهد بود.
امانی با بیان اینکه اکنون فضای مجازی به یک معضل اساسی در بین زوجین تبدیل شده است، گفت: سرد مزاجی عاطفی و مچگیری در فضای مجازی روز به روز در بین زوجین شایعتر شده است.
مدیر مرکز مشاوره دانشگاه کردستان با تاکید بر اینکه کانون خانواده التیام بخش افراد است، افزود: این کانون در عین حال می تواند مرکز مشکلات بزرگ دنیا نیز باشد و برای همین باید به این کانون اهمیت ویژه داد و برای رشد و بهبود آن کوشید.

** قانون هایی که فقط نوشته می شود
خانمی کارمند بانک است، نظرش را درباره خشونت علیه زنان جویا شدم، عقیده دارد قوانین تنها نوشته می شوند و ضمانت اجرایی ندارند و برای همین باید دنبال راهکار بود.
وی خشونت فیزیکی و روانی را متقابل می داند و می گوید: برخی وقت ها شاهد خشونت علیه مردان هم هستیم که این به آموزش های بنیادی احتیاج دارد.
وی اصل اساسی در این زمینه را مطالبه قانون درست عنوان کرد و گفت: 20 سال است که از طرح لایحه منع خشونت علیه زنان می گذرد و این زمان کمی برای شناخت مفهوم خشونت نیست.
او که سابقه هشت سال زندگی در خارج از کشور را دارد، به برخی قوانین آنان از جمله اجازه برای لمس کودکان اشاره کرد و افزود: در ایران ما به خود اجازه می دهیم با کودکان غریبه هم زود صمیمی شویم و همین از عوامل ربودن و آزار و اذیت کودکان است.
خانم دیگری که کارشناسی حقوق است، ناآشنایی بانوان به حقوق خود را عاملی برای پذیرش خشونت می داند و می گوید: همه امور را نباید به دولت ها و نهادها واگذار کرد، بلکه باید از بطن خانواده و از خودمان شروع کنیم.
وی بخش بیشتر خشونت علیه زنان را مردانه می داند تا زنانه و اضافه می کند: شاهد هستیم که خیرین کارهای زیادی انجام می دهند اما کسی به فکر راه اندازی مرکز حمایت از بانوان نیست و از این مساله هم حمایت نمی شود.
هر چند کردستان 2 خانه امن دارد اما کمتر زن آسیب دیده از خشونتی به این اماکن مراجعه می کند.
خشونت از هر نوع باعث می شود که قربانی از ارزش و اعتبار انسانی خالی شود و جراحات جسمی و ضربه‌های روحی حاصل از آن تبعات فراوانی برای زندگی فرد دارد.
از طرفی بر اساس آیات و روایات مختلف، هیچ گونه تفاوتی در خلقت زن و مرد نبوده و نه فقط زن برای مرد آفریده نشده، بلکه آنها برای هم آفریده شده‌اند: « هو الذی خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها لیسکن الیها»(اعراف،189).
خشونت نسبت به زنان بالاست و برخی همچنان نگاهی سنتی به جنس زن به عنوان جنس دوم دارند و با وجود همه پژوهش ها و سمینارها نوع خشونت نسبت به زنان تغییر یافته و گاهی به جای چشمی کبود، می بینیم که دلی کبود و روانی رنجیده از یک زن به جا مانده است.
9937


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

زیباترین سفره های شب یلدا را ببینید + عکس