شهرآرا و بازنمایی جنگ سنت و مدرنیته در بافت پیرامون حرم مطهر
بهسازی بافت پیرامونی حرم مطهر یکی از پروژههای قدیمی و البته پرحاشیه مشهد است که تبعات بسیاری بر زندگی تعداد زیادی از شهروندان مشهدی طی 3 دهه اخیر داشته است. این پروژه ملی که طی این سالها فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشته و هنوز هم به سرانجام مشخصی نرسیده، مخالفان و موافقان زیادی داشته است که همواره بر طبل هیاهوهای رسانهای این پروژه ملی کوبیدهاند. روزنامه شهرآرا از همان ابتدای تأسیس خود به پوشش اخبار مرتبط با این پروژه بیتفاوت نبوده و طی سالهای اخیر پیگیر مطالبات مردمی در اینباره بوده است. چنانکه قدیمیترین خبری که مرتبط با این موضوع در آرشیو روزنامه یافت میشود مربوط به سیزدهم خرداد ماه 88 یعنی تنها چند روز پس از تأسیس روزنامه شهرآراست. در این مطلب از امضای تفاهمنامه خط اعتباری 2 هزار میلیارد تومانی برای بافت فرسوده اطراف حرم رضوی میان استانداری خراسانرضوی، بانک مرکزی و بانک ملت خبر داده شده است. پس از آن شهرآرا این موضوع را در صدر پیگیریهای خود قرار داد. تخریب بناهای تاریخی و بیتوجهی به بافت فرهنگی و تاریخی منطقه ثامن یکی از موضوعات چالشبرانگیز مرتبط با پروژه بهسازی و نوسازی بافت پیرامونی حرم مطهر بود که همواره نوک پیکان مخالفتها و دوستداران میراث فرهنگی را متوجه خود کرده است. در میانهای که همه دوستداران تاریخ مشهد تصور میکردند شهرداری دغدغهای در اینباره نداشته و شریک قافله شده است، روزنامه شهرآرا به سراغ شهردار وقت منطقه ثامن رفت و از وی دلیل نادیده گرفته شدن خانههای تاریخی ارزشمند در طرح را پرسید. محسن برزویی در مصاحبه با شهرآرا گفته بود: میراث فرهنگی یک قدم بردارد، ما 10 قدم برمیداریم. طراحی و راهکار با میراث، خرید با شهرداری، اما موضوع این است که ما برای خانهای نظیر توکلی 500میلیون تومان هزینه تملک میدهیم و یک پیمانکار میگیریم و میراث برای نظارت که وظیفه قطعیاش است از ما 12میلیون تومان میخواهد! این مصاحبه در تاریخ 22 اردیبهشت 92 در روزنامه شهرآرا چاپ شد.
انتقادها به این طرح تنها به نادیده گرفتن خانههای تاریخی کفایت نمیکرد. مخالفان با شیوه اجرای طرح که بر مبنای تخریب بافت و نوسازی دوباره آن بود، مشکل داشتند. این انتقادها موجب شد که در سال 93 شورای عالی شهرسازی و معماری ایران مصوبهای مبنی بر بازنگری در طرح تصویب کرد. رویکرد روزنامه شهرآرا نیز در این میان بررسی و تحلیل راهبردهای مطرح شده برای تجدید نظر در طرح نوسازی برای عموم شهروندان بود.
شهریور ماه 96 و زمانی که در شورای عالی شهرسازی و معماری ایران لغو طرح نوسازی و بهسازی بافت پیرامون حرم مطهر به تصویب رسید، شهرآرا در صفحه اول خود به شرح کامل این مصوبه پرداخت. پس از آن رویکرد این روزنامه در ارتباط با این موضوع، پیگیری بازنگری در طرح و اعتبارات آن از مسئولان ملی و محلی بوده است. شهرآرا در ادامه چالشی به نام تسهیلات در نوسازی بافتهای فرسوده را پیگیری و از سنگاندازى و تعلل بانکها در تخصیص تسهیلات نوسازى گرفته تا مشکلاتى که طرحهاى نوسازى پیش پاى ساکنان بافتهاى فرسوده گذاشتهبودند، گزارش تهیه کرد. انتقاد از سیاستهای تخریبی و اطلاق عنوان «بافت فرسوده» به بافتهای تاریخی اطراف حرم مطهر نیز همچنان در گزارشهای تفصیلی این روزنامه دنبال شد. یکی از این نمونهها گزارشی با عنوان «جان بخشی به جای سیاست تخریب» بود که 20 اردیبهشت 97 در این روزنامه به چاپ رسید. در حالی که دو هفته پیش از آن شهردار وقت مشهد از جلب رضایت دولت برای انتشار 3 هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت با هدف بهسازى بافت تاریخى اطراف حرم خبر داده بود، خبرنگار شهرآرا به میان بافتهای تاریخی اطراف حرم مطهر رفت و توصیفات دقیقی از بافتهای تاریخی اطراف حرم مطهر و «تن زخمی کوچهها و خیابانها» ارائه داد: «انگار جنگى در کار بوده و پیروزى از آنِ مدرنیته شده و تک بناهاى قدیمى به اسارت و محاصره آنها درآمدهاند.» به دنبال موافقت شورای شهر با انتشار ۳۱۰۰ میلیارد تومان اوراق مشارکت برای طرح احیای بافت فرسوده حریم رضوی که پیشنهادش را شهردار وقت مشهد در اوایل سال 97 ارائه کرده بود، شهرآرا در تاریخ 22 آذر 97 تیتر زد: «بهسازی اطراف حرم کلید خورد». یک ماه بعد، این روزنامه از قول رئیس مجمع نمایندگان خراسانرضوى اعلام کرد که در آیندهاى نه چندان دور، دولت اولین قسط (150 میلیارد تومان) از سهم خود را براى بهسازى بافت پیرامون حرم به مدیریت شهرى پرداخت مىکند. دی ماه همین سال شهرآرا از وعده مجلسیها برای اعتبار 1400 میلیارد تومانی برای نوسازی بافت فرسوده اطراف حرم در بودجه سال 98 تیتر زد و روز بعد از آن نیز از «قایم باشک بودجه به بافت فرسوده».
پلهایی که گرهشان باز شد
انتظاراتی که شهروندان مشهدی از پیشبرد پروژههای عمرانی شهرشان دارند، از آنجایی که با زندگی روزمره آنها به طور مستقیم در ارتباط است، همواره در سرخط مطالبات آنها در سرویسهای ارتباط با مخاطبان روزنامه قرار داشته است. این موضوع به ویژه درباره پروژههایی با مقیاس وسیعتر که به نوعی با همه شهروندان مرتبط است، نمود بیشتری دارد. از جمله آنها ساخت پلها، تقاطعها و آسفالت خیابانهاست. نگاهی کوتاه به سرخط خبرهای روزنامه شهرآرا در 10 سال گذشته به خوبی این موضوع را نشان میدهد. یکی از بهترین نمونهها برای اثبات این ادعا رویکرد شهرآرا در قبال پروژه پل نوغان است. این پروژه سال 83 شروع شد اما بعد از گذشت 5 سال تنها 50 درصد پیشرفت فیزیکی داشت. روزنامه شهرآرا در همان اولین ماه تولد دوباره خود یعنی در خرداد 88 پیگیر بر زمین ماندن این پروژه شد و با گزارشی با عنوان «گرهای که باز میشود» دلیل توقف پروژه را از مسئولان ذیربط آن جویا شد. مدیر پروژه در پاسخ به خبرنگار شهرآرا گفته بود: اگر مشکل تحصیل حریم رفع شود این قول را به مردم میدهیم که پروژه را 4 ماهه تحویل دهیم. بعد از گذشت تنها چند ماه یعنی اواخر اسفند همان سال، طلسم این پروژه شکست و پل نوغان افتتاح شد.
احداث تقاطع سه سطحی در میدان امام حسین(ع) نمونه دیگری از پیگیریهای شهرآراست. این پروژه نیز به دلیل ترافیک سنگین میدان امام حسین(ع) سالها به دغدغه مردم و مدیران شهری تبدیل شد. با این حال همان طور که شهرآرا تیتر زده بود سال بعد افتتاح شد.
پل جمهوری اسلامی نیز پروژه دیگری بود که انجام آن کلیدی برای قفل ترافیک موجود در نقطه اتصال میدان جمهوری اسلامی به بزرگراه و شریان اصلی شهر یعنی بزرگراه کلانتری و جاده سنتو محسوب میشد. این میدان از سویی نقطه اتصال بین مناطق مرکزی و بخش شمالی شهر بود و از سوی دیگر یک خط ارتباطی برای عبور و مرور زائران در سفر به مناطق ییلاقی محسوب میشد. بنابراین با توجه به بارترافیکی این میدان، اجرای تقاطع غیرهمسطح جمهوری اسلامی در بهمن ماه 86 کلید خورد. این پروژه در زمان تأسیس روزنامه شهرآرا به پیشرفت 75 درصدی رسیده بود. بنابراین شهرآرا در اولین روزهای انتشار روزانه خود پیگیر مسئولان شد. 2ماه بعد یعنی زمانی که باند شمالی این پل به بهرهبرداری رسید شهرآرا از خوشحالی رانندگانی گزارش داد که با روشن کردن چراغها و بوقزدنهای ممتد از تحقق یافتن وعده مسئولان شهرداری درباره افتتاح پل شادمانی میکردند.
پیشنهاد و راهحل در کنار مطالبه
یکی از ویژگیهای روزنامه شهرآرا رویکرد پیشنهاد محوری در پیگیری مطالبات مردمی بودهاست. به عبارت دیگر این رسانه نه تنها پیگیر مطالبات مردمی و بر زمین ماندن پروژههای شهری شده است، بلکه خود نیز بیکار ننشسته و با طرح این دغدغهها به جستوجوی راهحل پرداخته است. یک نمونه جدیدتر در اینباره گزارش مبسوطی با عنوان «سه راه حل برای دو راهی» است که شهرآرا بهمن سال گذشته منتشر کرد و در آن تمام گزینههایی را که میتواند انتهای بولوار وکیلآباد را از ترافیک سنگین نجات دهد، بررسی کرد. نمونه پر و پیمان دیگر گزارش شهرآرا از احداث پلها و تقاطعها در ادوار مختلف مدیریت شهری به تاریخ انتشار 6 آبان 96 است. این گزارش با عنوان «بنبست 4 ساله تقاطعها!» علاوه بر اینکه تاریخچه مفید و مختصری از ظهور و بروز اولین پلها در مشهد ارائه میدهد، به سراغ تقاطعها و پلهایی میرود که ایجاد آنها بر اساس طرح جامع حمل و نقل و ترافیک مشهد تا افق 1400 مصوب شدهاند؛ اما بر زمین ماندهاند. از جمله ایجاد تقاطع در سه راه خیام، میدان نمایشگاه، میثاق-بزرگ راه آسیایی، تقاطع خیام-سجاد، تقاطع میثاق-مجیدیه، دوربرگردانهای میدان استقلال، دوربرگردان میدان آزادی، انقلاب اسلامی و تقاطع برای دسترسی دوم فرودگاه.
مرثیههایی برای حمل و نقل عمومی
از کلیدواژههای پرتکرار دیگری که در بررسی 10ساله آرشیو روزنامه شهرآرا به آنها برمیخوریم و در پی آنها به صدها گزارش با پیگیریهای سریالی میرسیم، حمل و نقل عمومی است. ایجاد زیرساختهای لازم برای حمل و نقل عمومی از وظایفی است که بر عهده شهرداریها گذاشته شده است و شهرآرا به عنوان روزنامهای که از منابع مردم استفاده میکند و برای مردم مشهد منتشر میشود، همواره ابعاد مختلف تحقق حمل و نقل پاک را بررسی و دنبال کردهاست. این کلیدواژه در پس خود پروژههای مهم زیادی مانند قطار شهری، توسعه پیادهراهها و پیادهروها، توسعه زیرساختهای شهری لازم برای دوچرخهسواری، توسعه خطوط بیآرتی و خطوط اتوبوسهای تندرو و تاکسی و توسعه پارکینگها را دارد که شهرآرا در 10 سال گذشته هیچگاه از آنها غافل نبوده است. مرور برخی تیترهای شهرآرا طی این مدت به خوبی میتواند این دغدغه را نشان دهد: «شهر در محاصره تک سرنشینها»، «اتوبوسهای تندرو در خیابانهای مشهد»، «حمل و نقل عمومى زیر سایه خودروهاى شخصى»، «گره ارزی ترافیک»، «مشهد، شهری که میدانهایش هر روز چهارراه میشوند»، «تاکسی معلولان در خط وعدهها»، «120 کیلومتر مسیر ویژه برای مشهدیهای دوچرخه سوار»، «تراموا روی هوا»، «مرثیهای برای متروی مشهد»، «راحتیم با بیآرتی»، «بودجه مترو ردیف شود»، «پول نفت سر سفره مترو»، «امید و زندگی 30 متر زیر زمین»، «2 مطالبه مردم از خط 2»، «قطار دغدغهها» و .... .
یکی از اولین تلاشهای شهرآرا در اینباره میزگردی است که تنها 3هفته پس از انتشار روزانه با حضور مدیران برجسته شهری برگزار کرد و در آن به بررسی انتقادی محدودیتهای ترافیکی به عنوان یکی از راهحلهای دمدستی معمول مدیران شهری برای حل معضل ترافیک پرداخت. این میزگرد با عنوان «محدودیت ترافیکی، راهحل نهایی نیست» در کنار گزارش تحلیلی از اجرای طرح محدودیت ترافیکی در شهرهای بزرگ دنیا به چاپ رسید. «مرثیهای برای متروی مشهد» نیز گزارش تحلیلی دیگری بود که با نگاه راهحل محور، مشکلات پیشروی مدیریت شهری در اجرای ابرپروژه حمل و نقل شهر را بررسی کرده بود و در شهریور ماه 96 در شهرآرا به چاپ رسید. در این گزارش تأکید شده بود که به سرانجام رسیدن پروژه متروی مشهد به زیرساختها و منابع فراوانی نیاز دارد که حتی بودجه مصوب دولتی هم گره بزرگی از کلاف آن باز نخواهد کرد و در چنین شرایطی این امر تنها درصورتی انجام خواهد شد که طرح و برنامۀ دقیقی برای آن وجود داشته باشد.
سیاست مطالبه گری
همانطور که ملاحظه شد تنها نگاهی اجمالی به تیترهای روزنامه شهرآرا درباره پروژههای مختلف شهری از ابتدا تاکنون نشان میدهد که این روزنامه در دورههای مختلف سیاست «مطالبهگری» و «تلنگر» زدن و «پیگیری مداوم» را فراموش نکرده است.