معنای صبر، مقاومت است نه تسلیم شدن
صبر یک مفهوم «محرّک» است نه یک مفهوم «منفعل» و نتیجه آن نه تنها «تحمل کردن سختیها و مشکلات» نیست، بلکه «غالب شدن بر مشکلات و گذشتن از آنها» است
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ با نگاهی اجمالی به بیانات حضرت آیتالله خامنهای در مییابیم که ایشان در سخنرانیهای عمومی خود تقریباً از «تمام سورههای قرآن کریم»، آیاتی را استفاده نمودهاند. ماه مبارک رمضان بهانهای است تا بیشتر با مباحث قرآنی بیانات رهبر انقلاب آشنا شویم. از این رو بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بهمناسبت ایام ماه مبارک رمضان پروندهی «درسنامهی ترجمهی قرآن» را منتشر میکند، در این پرونده برخی از آیات قرآن کریم که حضرت آیتالله خامنهای شرح و تفسیر کردهاند بهصورت آموزشی برای مخاطبان ارائه میشود، همچنین نظرات دیگر مفسران در ذیل آن آیات مورد بررسی قرار گرفته است. در سومین مطلب این پرونده با آیهی ۱۵۳ سوره مبارکه بقره آشنا میشویم.
متن آیه
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا استَعینوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرین.
ترجمه
ای مومنان! به استقامت و ذکرخدا کمک بگیرید؛ چرا که خداوند همراه مقاومت کنندگان است.
نکات آموزشی
محل بحث در این درس، عبارت «استَعینوا بِالصَّبرِ وَالصَّلاةِ» است. این تعبیر در سوره مبارکه بقره در دو جا تکرار شده است. آیه ۴۵ که خطاب به اهل کتاب است و آیه ۱۵۳ که خطاب به مؤمنان است.
مقدمه
یکی از فنون ترجمه قرآن این است که مترجم مفهوم لغت و آیه را در قالب بهترین الفاظ و معادلها به مخاطب برساند. اما برخی معتقدند گاهی خود لغت قرآنی مفهومتر و گویاتر از معادل فارسی آن میباشد، لذا نیازی به استفاده از معادلهای فارسی نیست و بهتر است در ترجمه خود لغت قرآن را بیاوریم. به همین دلیل، بسیاری از مترجمین لغاتی مانند صبر، انفاق، منافق و جز آن را، ترجمه نکردهاند و همان لغت قرآنی را در ترجمه ذکر کردهاند.
اما برخی دیگر در تلاشند تا بهترین معادل فارسی را برای لغات قرآنی ارائه کنند تا بتوانند معارف بلند آن را به مخاطب نشان دهند. حضرت آیتالله خامنهای جزو آن دسته از مفسرین است که با اعتقاد به این مسئله، لغات قرآن (به ویژه لغات مهم) را با دقت بیشتری ترجمه و تفسیر میکنند.
البته این تنها انگیزه ایشان برای لغت پژوهی قرآنی نیست؛ بلکه ایشان معتقد است واژههای اسلامی دچار تحریف شدهاند و برداشت غلط از آنها، زندگی مسلمانان را به انحراف کشانده است. ایشان ذیل بررسی واژه «صبر» اینگونه میفرمایند:
«متأسفانه بلای تحریف ـ که بلای عمومی یا اغلبیِ واژههای اسلامی است ـ این واژه را بینصیب نگذارده و میتوان گفت تا حد مسخ و تغییر مفاد و مفهوم، آن را دگرگون ساخته است.»(۱)
به همین دلیل ایشان در آثار علمی و بیانات عمومی خود، به این مسئله توجه ویژهای دارند. به عنوان نمونه ایشان انفاق را به معنای «هزینه کردن و خرج کردنی که خلئی را پر کند»(۲)، تقوا را به معنای «پرهیزمندی و مراقبت کردن»(۳) و غفران را به معنای «پر کردن و التیام دادن خلأ و کمبود روح»(۴) میدانند. یکی دیگر از واژگان و اصطلاحات مهم قرآنی، لغت «صبر» است که در این درس به آن میپردازیم.
ترجمه واژه «صبر»
نظر مترجمان قرآن
بر اساس آنچه در مقدمه گفتیم، بسیاری از مترجمان واژه «صبر» را «بدون معادل» ذکر کردهاند و برخی نیز (به جز تعداد اندکی) صبر را به «شکیبایی» ترجمه کردهاند.(۵) فرهنگ لغات فارسی نیز صبر را به شکیبایی، آرام گرفتن، تحمل و بردباری ترجمه کردهاند و شکیبایی را نیز به معنای صبر، تحمل کردن، آرام گرفتن و بردباری معنی کردهاند.(۶)(درباره ترجمه فرهنگ لغات بعداً بحث خواهیم کرد.)
نظر حضرت آیتالله خامنهای
حضرت آیتالله خامنهای قبل از بررسی معنای صبر به این نکته اشاره میکنند که: «برای شناختن مفهوم و محتوای صبر و میدانهایی که صبر در آن به کار میآید یگانه راه ثمربخش آن است که به قرآن و حدیث مراجعه شود و با بررسی و دقت در آن امکان قضاوت درست فراهم گردد.»(۷) به همین دلیل ایشان بر خلاف معنای رایج و عرفی، صبر را به معنای «استقامت» میدانند و معادلهای دیگری نیز مانند «پایداری، ایستادگی، عقبگرد نکردن، استحکام، پافشاری» برای آن ذکر کرده اند.(۸)
در جای دیگر نیز چند قید به آن اضافه میکنند: صبر یعنی «مقاومت آدمی، در راه تکامل در برابر انگیزههای شرآفرین، فسادآفرین و انحطاط آفرین»(۹) سپس برای توضیح مقصود خود، به کوهنوردی مثال میزنند که در برابر موانع رسیدن به قله مقاومت میکند و با اراده و حوصله آنها را از سر میگذارند تا به قله برسد. و سپس میفرمایند: «لذا صبر یعنی در برابر همه موانع رسیدن به تکامل و تعالی، مقاومت ورزیدن و با اراده و عزمی استوار از آنها گذشت و ره سپردن.»(۱۰)
این معنا و مفهوم، علاوه بر آنکه برگرفته از آیات و روایات است، با معنای اصلی لغات عرب نیز سازگارتر است؛ زیرا کتب لغت معتبر و قدیم، صبر را به «حبس» و «منع» معنا کردهاند.(۱۱) مثلا وقتی کسی بگوید «بر کاری صبر کردم»، یعنی «خودم را باز داشتم»(۱۲) و به کسی که بر انجام کاری خودش را نگه میدارد و پافشاری میکند، میگویند صبر کرده است.(۱۳) این معنی از صبر، با نقیض خود یعنی «جزع» نیز سازگارتر است. زیرا ضد و مخالف «صبر»، «جزع» نام دارد(۱۴) و به معنی «بریدن» و «باز نداشتن» است.(۱۵) لذا وقتی میگوییم «صبر کردم» و «جزع نکردم»، یعنی پافشاری، ایستادگی و استقامت کردم. به همین دلیل «ایستادگی و مقاومت» بهترین معادل برای معنای «حبس» و نقیض آن «قطع» است. شایان ذکر است برخی مفسران نیز در توضیح آیه، از تعبیر «مقاومت و استقامت» استفاده کردهاند.(۱۶)
بررسی تفاوتهای ترجمه
بر اساس آنچه گفته شد، مترجمان صبر را سه گونه ترجمه کردهاند: ۱. صبر (بدون معادل) ۲. شکیبایی ۳. استقامت.
درباره معنای اول باید بگوییم استفاده لغت قرآنی بدون واکاوی آن، نه تنها مخاطب را با معارف بلندی که در آن واژه وجود دارد، آشنا نمیکند؛ بلکه ممکن است یک معنای انحرافی را در ذهن او جای دهد. به علاوه چون معادلی برای آن ذکر نشده است، قابل بررسی نیز نمیباشد.
اما درباره معنای دوم ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که واژه صبر (و تمام واژگان قرآنی) را باید بر اساس مفهوم قرآنی و اسلامی آن ترجمه کنیم. یعنی باید ببینیم آنچه قرآن از این واژگان اراده کرده است، چیست. ترجمه «صبر» به «شکیبایی» یا «استقامت» از دو جهت با یکدیگر تفاوت دارند:
الف. از جهت لفظ:
با نگاهی به آیات قرآن در مییابیم معادل «شکیبایی» مفهومی نارسایی برای این واژه قرآنی است، زیرا:
اولاً: با بررسی تمام آیات صبر، در مییابیم تقریباً تمام استعمالات واژه صبر درباره مسائل اجتماعی، جهاد، مهاجرت و مبارزه با دشمنان است و موارد اندکی مربوط به امور فردی میباشد.(۱۷) لذا معنای «استقامت» با عرصههای اجتماعی، مبارزه با دشمنان و جهاد نیز سازگارتر است.
ثانیاً: مفاهیم «استقامت، ایستادگی کردن، مقاومت کردن، راست ایستادن، پایداری، پافشاری، دوام، استحکام»(۱۸) (که همه در یک طیف معنایی هستند و یکدیگر را توضیح میدهند) بر اساس آنچه توضیح دادیم به معنای اصلی صبر در لغت عربی (یعنی «حبس» و «عدم قطع») نزدیکتر است.
به همین دلیل واژههای «شکیبا، تحمل کننده، آرام گیرنده، متحمل، بردبار، آرمیده، با آرامش، متین»(۱۹) علاوه بر اینکه از معنای «حبس» در زبان عربی دورترند، در عرصههای اجتماعی، «جهاد»، مبارزه با دشمن غیرمستعملترند.
ب. از جهت کاربرد در زندگی
بر اساس آنچه در تفاوت لفظی گفتیم، ترجمه و تفسیر «صبر» به معانی مانند «شکیبا، تحمل کننده، آرام گیرنده، متحمل، بردبار، آرمیده، با آرامش، متین» این مفهوم را به ذهن جامعه القا میکند که مشکلات، سختیها و مصیبتها را باید «تحمل» کرد.
حضرت آیتالله خامنهای خود در نقد این معنا میفرمایند: «معمولاً صبر را به معنای تحمل ناگواریها معنا میکنند. این تعبیر که به همین صورت نیز تا حدود زیادی آمیخته با ابهام و قابل توجیهها و بیانهای مخالف و متضاد است. هنگامی که در یک جامعهی ستمکش و بیاراده و اسیر عوامل فساد و انحطاط مطرح شود بزرگترین وسیله برای ستمگران و مفسدان و بزرگترین عامل و مشوق عقبماندگی و انحطاط و فساد خواهد شد... هنگامی که آیات و روایات مربوط به صبر مورد مطالعهی جامع قرار گیرد تأسف و تعجب از این تحریف بنیانی بمراتب شدیدتر و گزندهتر میگردد.»(۲۰)
سپس در ادامه میفرمایند: «اگر صبر را طبق دلالت صریح و بیشائبهی آیات قرآن و روایات صادر از ائمه (علیهمالسلام) تفسیر کنیم نتیجه درست به عکس و کاملاً در جهت مخالف استنتاج رائج و متداول عامیانه است. با این نگرش صبر به اهرمی تبدیل میشود که سنگینترین موانع و بزرگترین مشکلات را با سهولت و توأم با نتیجهگیری صددرصد مثبت برطرف میسازد و در یک جامعهی بدبخت کلید همهی خوشبختیها و سپیدبختیها به شمار میآید. همچنان که در سوی دیگر مانع و رادع و مزاحمی برای نیروهای شرآفرین و بدبختی آفرین محسوب میگردد.»(۲۱)
با این نگاه، صبر یک مفهوم «محرّک» است نه یک مفهوم «منفعل» و نتیجه آن نه تنها «تحمل کردن سختیها و مشکلات» نیست، بلکه «غالب شدن بر مشکلات و گذشتن از آنها» است و انسان را وادار به تلاش و «عمل کردن» و مبارزه میکند. بنابراین معانی مانند «شکیبایی، تحمل، آرام گیرنده» نمیتوانند آن مفاهیم بلندی که در واژه «صبر» نهفته است برسانند. این تفاوت را با تبیین بیشتر مفهوم صبر در پیامهای تربیتی بهتر درک میکنیم.
پیامهای تربیتی:
حضرت آیتالله خامنهای صبر را به موتور یا بنزین موتور خودرو تشبیه میکنند که به زندگی انسان حرکت میدهد. لذا «هر کسی از دین و انسانیت که به تلاش و کوشش و عمل محتاج است، نیازمند صبر است؛ زیرا دین به عمل است و عمل به صبر است. و اگر نباشد: «سخن حق و منطق استوار مکتب عالی دین فهمیده و به کار گرفته نمیشود»، «میدان مجاهدت برای خدا و دین، به گورستان ایدهآلها تبدیل میشود»، «صحنهی تمرین جهاد با نفس از رونق میافتد»، «شریان اقتصادی جامعه اسلامی میخشکد»، «همه ارزشهای علمی و اخلاقی اسلام به دست فراموشی سپرده میشود».(۲۲)
به همین دلیل اسلام، صبر را به منزله «سر» نسبت به بدن میداند و مرتبه آن را برتر از یقین و ایمان میشمارد.(۲۳) همچنین توصیه همیشگی پیامبران و اولیای الهی به جانشینان و پیروانشان «صبر» بوده. به ویژه توصیه حضرت علی (علیهالسلام) به فرزندشان امام حسین (علیهالسلام) است که هر یک از ائمه (علیهمالسلام) نیز به فرزندنشان همان توصیه را کردهاند.(۲۴)
ایشان معتقدند صبر به این معنا و مفهوم، پیامهای تربیتی مهمی برای انسانها و مسلمانان دارد. لذا این پیامهای تربیتی را بر مبنای روایت معروف «اَلصَّبْرُ ثَلاَثَةٌ صَبْرٌ عِنْدَ اَلْمُصِیبَةِ وَ صَبْرٌ عَلَی اَلطَّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَنِ اَلْمَعْصِیَةِ»(۲۵) تبیین مینمایند. ایشان بر اساس این حدیث، صبر را به ۱. صبر بر طاعت ۲. صبر از معصیت ۳. صبر در مصیبت، تقسیم میکنند و صبر در مصیبت را به دو نوع: ۱. غیر اختیاری ۲. اختیاری تقسیم میکنند و همه انواع سهگانه را در دو حیطه: ۱. فردی ۲. اجتماعی تبیین میکنند.
از آنجا که هر سه نوع صبر در حیطه فردی برای همگان روشن است؛ بلکه صبر را بیشتر در امور فردی به کار میبرند، به تبیین آن نمیپردازیم. لذا حضرت آیتالله خامنهای بعد از تبیین این روایت در امور فردی و تذکر این نکته که همه ما اینها را میدانستیم، روایت را با نگاه اجتماعی تبیین میکنند: «این سه عرصه گاهی در مسائلِ صرفاً شخصی است... گاهی در مسائل اجتماعی، مسائل عمومی، یا به تعبیر دیگر، مسائلی که سر و کار دارد با سرنوشت یک مجموعه؛ یک امت، یک ملت، یک کشور. فرض بفرمائید آن اطاعتی که انسان باید بر آن پا بفشارد، اطاعتی است که اگر آن را انجام بدهیم یا ندهیم، به سرنوشت یک کشور ارتباط پیدا میکند.»(۲۶)
الف. صبر بر طاعت:
ایشان در تبیین حیطه اجتماعی صبر بر اطاعت میفرمایند: «صبر بر طاعت یعنی وقتی که یک کار لازم را، یک کار واجب را، یک امر عبادی را، اطاعت خدا را میخواهید انجام بدهید، از طولانی شدن آن ملول و خسته نشوید؛ میان راه رها نکنید... صبر از معصیت یعنی در مقابل معصیت، کف نفس کردن، باز همان استقامت، باز همان استحکام. در مقابل اطاعت، استحکام آنجور است؛ در مقابل معصیت استحکام به این است که انسان جذب نشود، اغوا نشود، تحت تأثیر شهوات قرار نگیرد.»(۲۷)
سپس برای صبر بر اطاعت به «جهاد فی سبیلاللَّه» مثال میزنند که انسان در جهاد و دفاع از کشور، اطاعتی است که باید بر آن پافشاری و مقاومت کرد؛ چون مربوط به سرنوشت کشور است. بنابراین «مقاومت به تناسب عملی که بر آن باید صبر کرد معنا و شکلی مخصوص میگیرد. یکجا مقاومت به پایداری در میدان جنگ با دشمن است و یکجا به استقامت در صحنهی مبارزه با نفس. یکجا به بیاعتنائی به وسوسهی فقر و پریشانی و همینطور. پس در همه جا صبر مقاومت است و هیچ جا به معنای تسلیم و دست بسته اسیر جریان شدن و خفت کشیدن نیست.»(۲۸)
ب. صبر از معصیت:
در تبیین صبر از معصیت میفرمایند: «مقاومتی است در برابر آتش طغیان و یا انحراف غرائز؛ زیرا که اساسا معصیت و گناه از همین طغیان و انحراف منشأ میگیرد. اسلام به پیرو خود دستور صبر میدهد یعنی فرمان مقاومت در برابر طغیان و انحراف این غریزه. صبر یعنی مقاومت در برابر انگیزهی فسادآفرین که این همه را موجب میشود.(۲۹)
نسبت به حیطه اجتماعی آن میفرمایند: «معصیتی که تبعهی آن، دنبالهی زشت و ناخوشایند آن فقط دامنگیر شخص شما نمیشود. «و اتّقوا فتنة لا تصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّة»... اینجا صبرِ از معصیت، معنای عظیمتری پیدا میکند.»(۳۰) و سپس برای صبرِ فردی، به رشوه نگرفتن مثال میزنند و برای صبر اجتماعی، به مراقبت مسئولین از عملکرد و رفتار خودشان تا کشور را دچار مشکل نکنند.
ج. صبر در مصیبت:
ایشان در تبیین صبر در مصیبت میفرمایند: «صبر در مقابل مصیبتها به معنای تسلیم شدن در برابر این موج عاطفی [مصائب] است. انسان صبور در مواجهه با مصائبی از این قبیل متانت روحی و شخصیت انسانی خود را از دست نداده دست و پای خود را در برابر حادثه گم نمیکند.»(۳۱) سپس صبر بر مصیبت را به دو نوع تقسیم میکنند.
۱) صبر در مصیبتهای غیراختیاری:
«صبر در برابر مصیبتهای بیاختیار بهمعنای: بار مصیبت را بر دوش تحمل کردن و نشاط زندگی را از دست ندادن و ضربهی ناشی از حادثهی تألمانگیز را با ادامهی فعالیتهای اساسی و اصلی زندگی به فراموشی سپردن است.»(۳۲)
۲) صبر در مصیبتهای اختیاری:
«ولی بسی مهمتر از این نوع آن است که یک انسان دارای هدف که از روی شعور و آگاهی راهی را به سوی هدفی متعال در پیش گرفته و میرود در برابر مصائب و ناگواریهائی که در این راه بطور محقق و قطعی وجود دارد صبر و استقامت بورزد و بر اثر مواجه شدن با ناملائمات و شدتهای این راه از پیشرفت خود منصرف نگشته و راه خود را ادامه دهد.» (۳۳)
«یعنی [هر انسان عافیت طلبی] میتواند از همه آزارها و آسیبها و دردسرها و حادثه هائی که لازمه ی پیمودن راه انبیاء است خود را برکنار دارد. پس حوادث و بلایای راه انبیاء به این معنی بلایا و مصائبی [اختیاری] است و فقط کسانی بدان مبتلا میگردند که به پیروی از فرمان(۳۴) امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در راه حق قدم نهاده و دعوت انبیاء الهی را به راستی و درستی پاسخ گفته باشند. صبر در برابر این حوادث از مهمترین انواع صبر و نمودار قوام گرفتگی مایههای انسانی است. این صبر به معنای قبول مصیبت و بدین صورت است که آدمی در برابر همهی انگیزههائی که او را به بازگشتن از میان راه و تن ندادن به این نوع از مصائب وادار میکند مقاومت ورزیده و از اینکه بدین بلیه دچار شده است پشیمان نباشد.»(۳۵)
سپس این مفهوم از صبر را با اشاره به تهمتها، توطئه ها، اهانتها و تهاجمات دشمن مثال میزنند و میفرمایند: «علیه جمهوری اسلامی از طرق مختلف، به جهات مختلف این تهاجمات هست. خوب، اینها مصیبت است، صبر کردنش هم آسان نیست.» (۳۶) سپس کسانی را در عرصه بین الملل مثال می زنند که در برابر این مصیبتها نتوانستند مقاومت و پایداری کنند، لذا از آرمان ها فاصله گرفتند: «بعضی از سران و مسئولان دنیا که ما آنها را از نزدیک دیدهایم و از حالات بعضیشان شنیدهایم، هستند که اینها گاهی یک زوایهی بسیار بازی پیدا میکنند از اهداف و خط مستقیمی که به خیال خودشان ترسیم کردند؛ فقط به خاطر همین مسائل و ملاحظات بینالمللی و اهانتهای بینالمللی. تحمل اینها برایشان سخت است.»(۳۷)
لذا به مردم به ویژه مسئولان نظام توصیه میکنند در برابر اهداف و آرمانهای نظام و انقلاب دچار بیصبری نشوند: «یکی از بی صبریهائی که ما گاهی اوقات از خودمان نشان میدهیم یا شاهد هستیم که بعضی نشان میدهند، بی صبری در مقابل حفظ آرمانها و اهداف انقلاب است. به نظر من این از همه مهمتر است. جهتگیری نظام اسلامی؛ بایستی بر آن پای فشرد و بر سر آن پایداری کرد. صبر، اینجا بیش از جاهای دیگر معنا میدهد.»(۳۸)
و سپس بعد از شمارش آرمانهای نظام اسلامی و هدف از انقلاب، به مسئولان میفرمایند: «این نظام ماست. حالا من و شما که مسئول در این نظام هستیم، مظهر واقعی و حقیقی صبر ما، صبر بر این اصول و این مبانی و این پایههاست. باید از میدان در نروید. اینجور نباشد که اگر چنانچه دربارهی قصاص اسلامی، دربارهی اقتصاد اسلامی، دربارهی شکل حکومت اسلامی، دربارهی قانون اساسی شما، هو و جنجال و هیاهو در دنیا راه انداختند - که امکانِ این کار را هم دارند که هیاهو راه بیندازند - شما جا بزنید؛ نه، بر مبانی خودتان پافشاری کنید. مبانی شما، عبودیت خداست، خدمت به بندگان خداست، دشمنی با دشمنان خداست.»(۳۹)
سپس مصداق این بیصبری در مسئولان را چنین میفرمایند: «بعضیها با نام عقلانیت، با نام اعتدال، با نام پرهیز از جنجال و دردسر بینالمللی، میخواهند از مبانی انقلاب و اصول انقلاب کم بگذارند! این نمیشود؛ این نمیشود. این نشانهی بیصبری و نشانهی خسته شدن است. گاهی این خسته شدن را - که خودشان خسته شدهاند - به مردم نسبت میدهند: مردم خسته شدهاند! نه، نخیر... ما حق نداریم از شعارهای انقلاب و شعارهای اسلام عقبنشینی کنیم؛ این، یک بیصبری است. این بیصبری ای است که نباید این را قبول کرد.»(۴۰)
با این نگاه به مفهوم صبر اجتماعی انسان میتواند هر کاری و هر قدمی که بر می دارد، خود را مورد خطاب آیه بداند و در آن مسیر مقاومت کند. لذا همانطور که صبر برای رسیدن به اهداف کاربرد دارد، برای انجام هر تکلیف و برداشتن هر گامی نیز به کار میآید. به همین دلیل صبر، رسیدن به نتیجه را حتی در کوچکترین گامهای زندگی، تضمین میکند.
۱) گفتاری در باب صبر، حضرت آیتالله سید علی خامنهای، دفتر نشر فرهنگ، ص۱.
۲) انفاق خرج کردن است، اما نه هر خرج کردنی. انفاق آن خرج کردنی را میگویند که با آن، یک خلائی پر بشود، یک نیاز راستینی برآورده بشود. (طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ویرایش دوم، ص ۵۱) انفاق یعنی پر کردن خلأها و نیازها. آن خرج کردنی که خلئی را پر کند، نیازی را برآورده کند، این را میگویند انفاق. (طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ویرایش دوم، ص ۷۳)
۳) در درس قبل توضیح داده شد.
۴) غفران یعنی التیام دادن و پر کردن یک خلأ (طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ویرایش دوم ، ص ۴۸) غفران یعنی این خلأ، این کمبود روح، این زخم روان، این نقیصه ای که در نفس او به وجود آمده است، این بر طرف شود. (طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ویرایش دوم ، ص ۴۹)
۵) برای این موضوع، بیش از ۵۰ ترجمه قرآن بررسی شده است.
۶) فرهنگ فارسی عمید، معین، دهخدا.
۷) گفتاری در باب صبر، ص۲
۸) دیدار رؤسای سه قوه و مسئولان نظام، ۱۳۸۷/۰۶/۱۹
۹) گفتاری در باب صبر، ص ۴
۱۰) همان، ص۶
۱۱) الصَّبْر، و هو الحَبْس. (معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص: ۳۲۹) الصَّبْرُ: حَبس النفس عن الجزع. (الصحاح، ج۲، ص: ۷۰۶)، صَبَرْتُ: حَبَسْتُ النَّفْسَ عَنِ الجَزَع. (المصباح المنیر، ج۲، ص: ۳۳۱)
۱۲) یقال صبَرْتُ نفسی علی ذلک الأمر، أی حبَسْتُها. (معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص: ۳۲۹)
۱۳) لو حَبَس رجُل نفسَه علی شیء یُرِیدُه قال: صَبَرْتُ نفسِی؛ (لسان العرب، ج۴، ص: ۴۳۷)
۱۴) الصَّبْر: نقیض الجَزَع. (کتاب العین، ج۷، ص: ۱۱۵)
۱۵) جزع: جَزْعة من الخرز (بریدن چرم)؛ الانقطاع. (کتاب العین، ج۱، ص: ۲۱۶؛ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص: ۴۵۳)
۱۶) المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص: ۱۵۲
۱۷) مانند یوسف : ۱۸ (وَ جاؤُ عَلی قَمیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمیلٌ)
۱۸) لغتنامه دهخدا، فرهنگ فارسی معین
۱۹) همان
۲۰) گفتاری در باب صبر، ص۱تا۳
۲۱) همان، ص۳
۲۲) همان، ص ۱۶
۲۳) امام صادق (علیه السلام): اَلصَّبْرُ مِنَ اَلْإِیمَانِ بِمَنْزِلَةِ اَلرَّأْسِ مِنَ اَلْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ اَلرَّأْسُ ذَهَبَ اَلْجَسَدُ کَذَلِکَ إِذَا ذَهَبَ اَلصَّبْرُ ذَهَبَ اَلْإِیمَانُ. (الکافی، ج۲، ص۸۷) أَنَّ اَلْیَقِینَ فَوْقَ اَلْإِیمَانِ بِدَرَجَةٍ وَاحِدَةٍ وَ اَلصَّبْرَ فَوْقَ اَلْیَقِینِ (بحار الأنوار، ج۶۸، ص۹۰)
۲۴) یا بُنی إصبر علی الحق و إن کان مُرّا. (الکافی (دار الحدیث)، جلد ۳، صفحه ۲۳۵)
۲۵) الکافی، ج۲، ص۹۱
۲۶) دیدار رؤسای سه قوه و مسئولان نظام، ۱۳۸۷/۰۶/۱۹
۲۷) همان
۲۸) گفتاری در باب صبر، ص ۲۹
۲۹) همان، ص ۳۳تا۳۵
۳۰) دیدار رؤسای سه قوه و مسئولان نظام، ۱۳۸۷/۰۶/۱۹
۳۱) گفتاری در باب صبر، ص ۵۰
۳۲) همان، ص ۵۳
۳۳) همان
۳۴) و خض الغمرات الی الحق
۳۵) گفتاری در باب صبر، ص ۵۵
۳۶) دیدار رؤسای سه قوه و مسئولان نظام، ۱۳۸۷/۰۶/۱۹
۳۷) همان
۳۸) همان
۳۹) همان
۴۰) همان
نویسنده: حجتالاسلام براتمحمد هدایتی
فارغالتحصیل سطح سه رشته تفسیر و علوم قرآن و سطح چهار رشته فقه و اصول حوزه