سال اول، مأموریت نجات
مجید مرتضایی در سال نخست حضورش در فرشآرا با مأموریت نجات این تیم از سقوط، آمد. در آن زمان تیم علموادب در پایان نیمفصل لیگ برتر فوتسال ناگهان منحل شد و درحالیکه کل فوتسال و حتی ورزش استان در شوک این اتفاق بود، باشگاه بعد از چند هفته به مجموعه فرشآرا واگذار شد تا در نیمفصل دوم با نام و شرایط جدیدی وارد مسابقات شود. در آن سال وضعیت تیم خوب نبود و زمانی که تیم به مجید مرتضایی رسید، این تیم در خطر سقوط قرار داشت. پیش از آمدن مرتضایی، رضا کردی 3 هفته سرمربی فرشآرا بود؛ اما به دلایلی مجوز مربیگری او ازسوی کمیته فوتسال صادر نشد تا درنهایت مدیرعامل باشگاه فرشآرا به پسر خودش متوسل شود. اتفاقی که درنهایت فرشآرا را به مجید مرتضایی رساند و او در 8 هفته پایانی لیگ، سرمربی این تیم شد و توانست مأموریت خود را برای نیفتادن این تیم با موفقیت تمام کند. در شروع فصل جدید مرتضایی اما در فرشآرا نماند و سرمربیگری تیم به حمید بیغم رسید.
سال دوم، نتایج متوسط
حمید بیغم یک سال سرمربی تیم فرشآرا بود و بعد از جدایی او مجید مرتضایی بار دیگر سرمربی این تیم شد و اینبار 4 فصل در فرشآرا ماند. در سال اول حضور در فرشآرا، مرتضایی تیم سال قبل را تغییر چندانی نداد و با همان نفرات و اضافهکردن چند بازیکن جوان راهی لیگ شد. نتایج او در این سال کاملا متوسط بود و تیمش هم درنهایت در میانه جدول جای گرفت.
سال سوم، تلاش برای بالانشینی
در سال سوم حضور در فرشآرا، مرتضایی تلاش کرد تیمش را طوری ببندد که به رتبههای بالای جدول نزدیک شود. او باشگاه را راضی کرد چند بازیکن خوب مثل فرهاد توکلی را خریداری کند و محسن حسنزاده (سرمربی فصل قبل فرشآرا) را نیز بهعنوان دستیار خود به مشهد آورد. تیم در نیمفصل نخست نتایج خوبی گرفت و در سالی که مشهد برای اولینبار 2 تیم در لیگ برتر فوتسال داشت، موفق شد به رتبهای بالاتر از تیم فردوسی دست پیدا کند؛ اما در جمع بالانشینان حضور نیافت. آنها در این سال به آفتی دچار شدند که در آن سالها بهطورپیاپی گرفتار تیم میشد و آن نتیجهنگرفتن در نیمفصل دوم بود. در این سال برای سومین سال پیاپی فرشآرا همه نتایج خوب نیمفصل اول خود را در نیمفصل دوم بر باد داد و به طرز عجیبی با موجی از بدشانسیها و اشتباهات عجیب مواجه شد که درنهایت این تیم را دوباره در میانههای جدول قرار داد.
سال چهارم، دگردیسی تا آستانه سقوط
سال چهارم حضور مجید مرتضایی در فرشآرا بدترین سال حضور او بود؛ چراکه در این سال باشگاه بودجه تیم را برخلاف سال قبل از آن بهشدت کم کرد؛ بهطوریکه بسیاری از بازیکنان خوب تیم رفتند. فرشآرا در این سال بهشدت جوان شد و کل ترکیب تیم بر پایه تیم امیدها پیریزی شد. این جوانگرایی یکباره باعث شد نسل جدید فوتسالیستهای مشهدی به این تیم راه پیدا کنند؛ اما شرایط را برای فرشآرا بهشدت در لیگ سخت کرد و این تیم را در پایان نیمفصل اول به یکی از نامزدهای سقوط تبدیل کرد. اضافهشدن 2 بازیکن باتجربه که یکی از آنها جیسیون برزیلی بود، مشکل بزرگ این تیم در گلزنی و دفاع را حل کرد و با نمایش خوب جوانها که بعد از یک نیمفصل بازی در لیگ برتر اعتمادبهنفس پیدا کرده بودند، فرشآرا توانست چند هفته قبل از پایان لیگ از خطر سقوط فرار کند.
سال پنجم، پایان غیرقابل پیشبینی
مجید مرتضایی در سال پنجم حضورش در فرشآرا به بلوغ رسیده بود و توانست تیمی متعادل از بازیکنان باتجربه و جوان شکل بدهد. در آن سال او موفق شد تیم امیدهای فرشآرا را قهرمان لیگ برتر کند و با دستچینکردن بازیکنان خوب امید به تیم بزرگسال باشگاه نشاط داد. در این سال فرشآرا بازیهای خانگی خود را به سالن شهدای گلشهر برد که تحولی در نتایج این تیم ایجاد کرد و حاصل آن 7 برد پیاپی خانگی بود؛ اما درنهایت رتبهای که حاصل شد، بازهم مدنظر مسئولان تیم نبود. برای شروع فصل جدید مرتضایی یک لیست بلندبالا به مسئولان باشگاه داد تا با خرید چند بازیکن ترازاول ایران، فرشآرا را برای قهرمانی ببندد؛ اما وقتی با مخالفت قابلپیشپینی مسئولان باشگاه مواجه شد، در اقدامی غیرقابل پیشبینی از هدایت این تیم کنارهگیری کرد. بعد از 2 سال که فرشآرا با حضور خبیری و حسنزاده (2 دستیار سابق مرتضایی در این سالها) هدایت میشد، حالا این مربی 45ساله به تیمی برگشته که کاملا با زیروبم آن آشناست. زمان ثابت میکند سومین بازگشت مرتضایی به تیم پدرش فرجام خوبی خواهد داشت یا نه.