«علی نصیریان» رکن اصلی سریال است
آرمان- محمدرضا آهنج بعد از سالها دوباره با سریال «برادرجان» به تلویزیون و البته باکس رمضانی بازگشته است و اینبار قصهای درباره حقالناس و عدالتخواهی را روایت میکند.«فارس» با «آهنج» درباره سریال «برادرجان»، لزوم ساخت سریالهای مناسبتی و دوریاش از فضای تلویزیون گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید.
چند سالی است که در تلویزیون کمکار شدید.دلیل خاصی دارد یا اینکه شرایط کارکردن فراهم نبوده است؟
در سال ۸۹ سریال «ملکوت» را برای ماه رمضان ساختم که از شبکه دو سیما پخش شد، این سریال که در ژانر ماورایی به تصویر کشیده شده بود، مخاطبان خوبی را با خود همراه کرد و در آن زمان بسیاری را تحتتاثیر خود قرار داد. بعد از آن سریال «آسمان من» را در سال ۹۴ ساختم که چند بار هم بازپخش شد، بعد از آن تا حالا همکاری دیگری با تلویزیون نداشتم.
اغلب سریالهایی که برای ماه رمضان تولید میشوند، به مضامین مشخصی میپردازند که موضوع «برادرجان» «حقالناس» است. فکر میکنید تا چند سال باید این موضوع دستمایه سریالهای ماه رمضان باشد؟
درونمایه اصلی این سریال براساس عدالتخواهی است و اگر از منظر هر شخصیتی به داستان نگاه کنیم، میبینیم که هر کدامشان بهنوعی بهدنبال حقخواهی و عدالتخواهی بودند و برای رسیدن به حق خود تلاش میکنند. حال در این مسیر ممکن است حق دیگری را پایمال کنند و متوجه نباشند. برهمین اساس «چاوش» فکر میکند که باید حق خود را تحت هر شرایطی بگیرد در صورتیکه به این فکر نمیکند که با این کار حق دیگران را پایمال میکند. در هرحال امیدوارم توانسته باشیم «عدالتخواهی» را به خوبی روایت کرده و نشان مردم دهیم.
همان ابتدا که طرح این سریال برای کارگردانی به شما پیشنهاد شد، قصه تا چه میزان برایتان اولویت داشت و همچنین عناصری که در پیشبرد این داستان مشارکت داشتند تا چه حد برایتان واقعی و قابل لمس بودند؟
این سریال بحث حقالناس را نشان میدهد و نوشته جذاب و پر کشش و دراماتیکی است که توسط سعید نعمتا... به نگارش درآمده است. همیشه برای تولید سریالهایم بر این باورم که مردم دوست دارند آدمهایی از جنس خودشان را در سریالها و فیلمها ببینند و بهنظرم «برادرجان» گزینه مناسبی برای این افراد است. ما در این سریال از اقشار افراد داریم، مردهایی که در میدان میوه و ترهبار کار میکنند و زندگی متوسطی دارند و افرادی که زندگی معمولی و مرفهی دارند، افرادی که به نان شب محتاجند و عدهای که غرق رفاه اقتصادی هستند و ما همه اینها را در کنار یکدیگر قرار دادیم. علاوه بر اینها نباید این را فراموش کرد که مردم ما قصه شنیدن را دوست دارند و باید گفت در هر شرایطی قصه خوب و نوع روایتش، جذابیت خود را دارد و میتواند مخاطبش را پیدا کرده و جذب کند.
یکی از رکنهای سریال «برادرجان» حضور علی نصیریان در نقش «کریم بوستان» است. نصیریان بعد از مدتها دوری از تلویزیون و آخرین بازی درخشانش در سریال «میوه ممنوعه» به کارگردانی حسن فتحی که در رمضان سال ۸۶ پخش شد، کمتر در تلویزیون حاضر شد. چطور شد که برای شخصیت اصلی سریالتان از آقای نصیریان دعوت به همکاری کردید؟
«کریم بوستان» شخصیت اول داستان ما است که در واقع رکن اصلی سریال است. بعد از ماهها همکاری باید بگویم آنقدر آقای نصیریان با نقش خود عیاق شده که نقش «کریم بوستان» در شخصیتش حلول کرده و با او همخوانی بسیاری دارد. زمانیکه از آقای نصیریان دعوت به همکاری کردیم، تنها پنج قسمت فیلمنامه در دست داشتیم. در ادامه آقای نصیریان در دو جلسه با من و آقای نعمتا... صحبت کرده و از آینده نقشش پرسید که سعید نعمتا... در این بخش سوالهای وی را پاسخ داد و او هم حضور در این سریال را پذیرفت.
برخی از نویسندهها و کارگردانها در همان مراحل اولیه تولید به بازیگر نقش اصلی و فرعی سریالشان فکرمیکنند و برخی نیز بر مبنای آن فرد و نوع بازی او نقش را به نگارش درمیآورند. شما آقای نصیریان را از همان ابتدا برای نقش «کریم بوستان» انتخاب کرده بودید؟
زمانی که فیلمنامه را در دست داشتیم درباره هیچ بازیگری صحبتی نشده بود و این جریانی که میفرمایید مصداق کلی ندارد. بعد از اینکه بازیگرها انتخاب شدند قطعا نویسنده براساس مختصات و مشخصات و توانایی که هر بازیگر داشت ادامه نقش را نوشت. اما اینکه بگویم این نقش از ابتدا برای آقای نصیریان نوشته شده بود درست نیست. آقای نصیریان بعد از سالها و باانگیزه بسیار به تلویزیون برگشته است و اینها همگی نقطه مثبت همکاری با او است. آقای نصیریان در ابتدا زیاد با گروه و حتی من آشنا نبود و متن قصه و طراحی درست شخصیتها تنها چیزی بود که از همان روز اول به این کار دلگرمشان کرد.
شما با نویسندههای بسیاری همکاری کردید، اما برای اولینبار است که با سعید نعمتا... بهعنوان طراح و نویسنده این سریال همکاری میکنید. نعمتا... تجربه نگارش سریالهایی برای ماه رمضان مثل «زیرپای مادر»، «مادرانه»، «مدینه»، «جراحت» را داشته است. از آنجایی که نوع قصهها و دیالوگهای این نویسنده از سایرین متفاوت است، این همکاری برایتان چطور شکل گرفت؟
من سالها پیش که آقای شفیعی کار هنری خود را آغاز کرد، تله فیلم «روزهای به هم ریخته» را با سعید نعمتا... کار کردم. به هر حال نعمتا... گویش و لحن متفاوتی در کارهایش دارد و این از امضای کارهایش بهشمار میآید. درست است که آدمهای قصههایش شبیه به همه آدمهای دور و اطراف ما هستند اما لحنی متفاوت دارند که این لحن و نوع صحبت کردنشان برای مخاطبان جذابیت دارد و از آنجایی که سعید نعمتا... تعصب خاصی روی لحن کاراکترهایش دارد، ما هم از حضور خودش حین تصویربرداری استفاده کردیم تا به لحن ایشان وفادار بمانیم.