اگر حمایت میشدم در جاکارتا بودم
نصرآبادی درباره بازماندنش از حضور در لیست تیم ملی میگوید: سال گذشته تا قبل از اعزام به مسابقات بازیهای آسیایی به تمامی مراحل اردوهای آمادهسازی دعوت شده بودم و رکوردهای خوبی از خودم به جای گذاشتم که همه در فدراسیون هم ثبت شده است؛ اما در لحظه آخر خط خوردم و همان 3 رکابزن همیشگی تیم ملی در بخش سرعت به مسابقات اعزام شدند. در آن زمان بدون توجه به رکوردها، 3 نفر را به جاکارتا بردند که با دستخالی برگشتند. زمانی که نیاز به حمایت داشتم، از استان پشت مرا خالی کردند و گفتند حتما مشکل از خودت هست، درحالیکه رکوردها موجود بود و همه میدانستند مربی تیم ملی، مربی همان 3 نفر رکابزن همیشگی است.
رکابزدن برای مشهد سودی ندارد
دوست دارم برای استان و شهر خودم رکاب بزنم. قطعا برای خودم هم راحتتر بود اگر در شهر خودم حضور داشتم. اما در مشهد کسی ارزش کار ما را درک نمیکرد و حاضر نبود مثل سایر باشگاهها هزینهای انجام دهد. هیئت هم نسبت به این موضوع دغدغهای نداشت و نمیخواست کاری انجام دهد. در تهران تحصیل میکنم و به تمریناتم میپردازم و در مسابقات لیگ هم برای سپاهان اصفهان به میدان میروم که با من قرارداد رسمی و حرفهای دارد.
4 سال است جوابم را نمیدهند
4 سال پیش زمانی عضو ثابت تیم ملی جوانان بودم. دوچرخهام شکست و همهچیز برای من در ابتدای راه نابود شد. در آن زمان صبوریان، مدیرکل وقت ورزش و جوانان استان، به من قول 5میلیون تومان کمک داد تا بتوانم بخشی از هزینه را جبران کنم؛ اما 4 سال است که از هرکجا پیگیری میکنم، هیچکس جوابم را نمیدهد. چندینبار به روزبهان، رئیس هیئت دوچرخهسواری، گفتهام؛ اما جواب مشخصی به من ندادهاند و اصلا نمیخواهند درک کنند که من ورزشکار همین استان هستم. اگر در آن زمان خانوادهام دوباره از من حمایت نمیکرد، قطعا باید با ورزش خداحافظی میکردم.
هیئت فقط دانشور را میشناسد
محمد دانشور رکابزن خوبی است و رزومهای قوی هم دارد. طبیعتا هم باید از ورزشکاری که نماد یک هیئت ورزشی است، حمایت شود؛ اما مگر منطقی است به بهانه حمایت از یک نفر مابقی ملیپوشان و رکابزنان مستعد را فراموش کنیم؟ به روزبهان گفتیم از اداره کل برای ما هم منابع جذب کنید، به ما گفت که دانشور خانوادهاش از اداره کل کمک گرفتند. درحالحاضر 2 رکابزن جوان از نیشابور و چند رکابزن دیگر از مشهد توانستند درخشش خوبی در کشور داشته باشند؛ اما آنها هم درد حمایتنشدن دارند. حمایت مادی نمیشویم که هیچ، گاهی اوقات با بعضی صحبتها انگیزههایمان هم نابود میشود؛ درحالیکه انتظار آنچنانی نداریم و فقط میگوییم برخی منابع بهجای یک نفر به سایر رکابزنان هم اختصاص یابد. ما 4 سال برای این شهر کاپ قهرمانی کشور در سرعت آوردیم؛ اما هیچکس را جز محمد دانشور ندیدند. هرسال قول جایزه دادند و تنها سال گذشته در پایان سال 200تومان به هرکداممان جایزه دادند که من اصلا نتوانستم این موضوع را به خانوادهام اطلاع دهم؛ چون خجالت میکشیدم.
از پیست ثامن بیرونم کردند
سال گذشته بههمراه چند رکابزن دیگر میخواستیم در پیست دوچرخهسواری مجموعه ثامنالائمه اردو بزنیم؛ اما هر زمان که خواستیم از خوابگاه و امکانات دیگر استفاده کنیم، مانع شدند و گفتند نمیتوانید اینجا بمانید. درحالیکه در تمامی اخبار و صحبتها اعلام شده بود که مجموعه ثامن شرایط پذیرایی و اسکان از رکابزنان را دارد. واقعا ماندن در پیست ثامن و انجام تمرینات بهصورت مداوم در آن پیست چه هزینهای برای هیئت داشت که مانع ما شدند؟ برای مسابقات انتخابی مرا از دانشگاه بیرون میکشند، به مشهد میآورند و میگویند برای حضور در تیم استان باید در مسابقات انتخابی از همان ابتدا حضور داشته باشی، درحالیکه رکوردهای من در انتخابی تیم ملی و لیگ کاملا مشخص است و نیازی نیست که وقتی کسی در استان به آن رکورد نرسیده، من به مسابقات بیایم.
نباید دلسرد شویم
ورزش و دوچرخهسواری تنهاانگیزه و امید ورزشکاری مثل من است و نمیتوانم با همه مشکلات آن را کنار بگذارم. هیئت دوچرخهسواری در چند سال گذشته نسبت به سالهای قبل ثبات پیدا کرده و حداقل فعالیتها بلاتکلیف نماندهاند؛ اما میشود جامعتر به رکابزنان نگاه کرد و فقط یک نفر را ندید. اگر کمی حمایت شوم، میدانم میتوانم در سطوح مختلف خودم را مطرح کنم. هنوز در ابتدای راه هستم و سنم طوری است که قادر به پیشرفت و حضور در مسابقات بینالمللی باشم.