گشت و گذار در کوچه فستیوال/ بوشهر را پایتخت موسیقی ایران کنیم/ چرا بوشهریها عاشق خیام هستند؟
عبدالله مقاتلی مطلق میگوید: پس از تهران، بوشهر دومین شهری است که بیشترین تعداد کنسرت در آن برگزار میشود و این موضوع گویای این است که موسیقی در بوشهر مقوله مهمی است و برای اهالی این شهر جایگاه ویژهای دارد.
عبدالله مقاتلی مطلق میگوید: پس از تهران، بوشهر دومین شهری است که بیشترین تعداد کنسرت در آن برگزار میشود و این موضوع گویای این است که موسیقی در بوشهر مقوله مهمی است و برای اهالی این شهر جایگاه ویژهای دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، موسیقی استان بوشهر قدمت و پیشینه بسیاری دارد و به دلیل وجود آداب و مناسک مختلف مربوط به آن و وجود سازهای مختلف دارای تنوع موسیقایی بسیاری است. موسیقی محلی بوشهر طی چند سال اخیر به مدد وجود هنرمندان پرتلاش و گروههای منسجم نه تنها به عموم مردم مناطق مختلف کشور شناسانده شده، بلکه برگزاری کنسرتهای متعدد برونمرزی دامنه آن را تا کشورهای دیگر نیز گسترش داده است. برگزاری جشنواره مردمی «کوچه» که چند دوره آن در شهر بوشهر برگزار شده، اتفاق مثبت دیگری است که زمینه مراوده و تعامل هنرمندان مناطق مختلف را فراهم کرده و باعث شناخت بیشتر پتانسیلها و ویژگیهای موسیقی فولکوریک آن استان شده است. عبدالله مقاتلی مطلق (خواننده، نوازنده و موسس گروه شالو) یکی از هنرمندان فعال موسیقی استان بوشهر است که همواره به مناسک و رسوم موسیقی محور و فولکوریک توجه ویژهای داشته و آثاری را در این زمینه منتشر کرده و به برگزاری کنسرتهای داخلی و برونمرزی متعددی پرداخته است.
مقاتلی مطلق درباره اهمیت موسیقی بوشهر و چگونگی فعالیتهای گره «شالو» میگوید: تلاش من و اعضای گروه این است که دیدگاه و سلیقه مخاطبان را تغییر دهیم تا آنها از گروههای جنوبی صرفا توقع اجرای آثار ریتمیک بندری نداشته باشند. آنها باید با دیدن «شروهخوانی»، «خیامخوانی» و «یزلهخوانی» با شیوهها و رسوم رایج بوشهر آشنا شوند.
گروه «شالو» را کی و چگونه تشکیل دادید و پیش از تاسیس این گروه نحوه فعالیتتان به چه شکل بود؟
پیش از تشکیل گروه «شالو» حدود 15 سال با سعید شنبهزاده، نوازنده و آهنگساز موسیقی فولکوریک همکاری میکردم و به پاریس رفت و آمد داشتم. طی آن سالها همراه شنبهزاده به کشورهای مختلف میرفتیم و به اجرای کنسرت میپرداختیم. حدود چهار سال نیز با محسن شریفیان همکاری کردم. پس از پایان تحصیلات دبیرستان بود که به اتفاق محسن شریفیان گروه «لیان» را تشکیل دادیم که در حال حاضر یکی از گروههای فعال موسیقی بوشهر است. سال 1388 از سعید شنبهزاده جدا شدم و به اتفاق افرادی که تجربه همکاری با هر دو گروه را داشتند، گروه «شالو» را تشکیل دادیم.
هدفتان از تشکیل «شالو» ادامه روند قبلی بود؟
ببینید برخی از دوستان گروه تشکیل میدهند و به دنبال آن هستند که شناخته شوند و عکسشان روی پوستر و بیلبورد برود و پس از آن با اجرای برنامه کسب درآمد کنند و سودی نصیبشان شود. هدف این گروهها که رشدی قارچوار دارند و نمونه آنها در بوشهر زیاد یافت میشود، فعالیتهای بازاری است. این گروهها به اتفاق اعضا و عوامل، مدت زمانی کوتاه فعالیت میکنند و سپس دست از کار میکشند و محو میشوند. اغلب این گروهها نه تنها موفق نمیشوند بلکه اشکالاتی را نیز ایجاد میکنند و به قول بچههای بوشهر بازار را خراب میکنند. به طور کلی هدف گروه «شالو» موسیقی بوشهر و حفظ فرهنگ این منطقه است. اگر توجه کنید خواهید دید که گروه «شالو» در اغلب جشنوارهها شرکت میکند و در این زمینه بسیار فعال است. اتفاقا در آخرین دوره جشنواره موسیقی فجر و جشنواره موسیقی نواحی کرمان نیز حضور داشتیم. روال کار این است که در اغلب جشنوارههای موسیقی نواحی نیز حضور پیدا کنیم و برای هرکدام از آنها که آثارمان را میفرستیم، انتخاب میشویم.
رمز موفقیتها و ماندگاری گروهتان چیست؟
یکی از دلایل مهم ماندگاری گروه «شالو» و انتخاب آن توسط داروان جشنوارههای مختلف حفظ اصالتها است. البته در ارائه آثار مختلف نوآوری و خلاقیت را نیز مدنظر قرار میدهیم، اما بیشتر تمرکزمان بر ارائه آثار با هویت و اصیل موسیقی منطقه است؛ مقولاتی مانند «خیامخوانی»، «شروهخوانی» و دیگر گونههای موسیقی بوشهر و شهرهای توابع آن. اگر توجه کنید اغلب گروههای موسیقی استان در کنسرتهایشان به «شروهخوانی» نمیپردازند، زیرا نظرشان این است که مردم و مخاطبان باید در کنسرت شاد باشند و دست بزنند. از طرفی زمانی که گروهی جنوبی به اجرای برنامه میپردازد مخاطبان میگویند جنوبیها آمدند تا برایمان بندری بزنند که اتفاق خوبی نیست. بر همین اساس تلاش من و اعضای گروه «شالو» این است که دیدگاه و سلیقه مخاطبان را تغییر دهیم و چنین تصوری را از ذهن آنها پاک کنیم تا از گروههای جنوبی، صرفا توقع اجرای آثار ریتمیک بندری نداشته باشند، لذا به اجرای گونههای اصیل میپردازیم. به هرحال مخاطبان باید طی دیدن «شروهخوانی»، «خیامخوانی» و «یزلهخوانی» با گونههای موسیقی، شیوهها و رسوم رایج بوشهر آشنا شوند. آنها حتی باید با فرم عزاداری، سینهزنی و شیوه دمامزنی در بوشهر آشنا شوند و برایشان جذاب خواهد بود.
جایی گفته بودید که سازهای گروه «شالو» را خودتان میسازید.
بله همینطور است. سه نفر از نوازندگان ما در زمینه ساخت ساز نیز فعالیت میکنند و کارگاه دارند که از سوی سازمان میراث فرهنگی هم ثبت ملی شدهاند.
شما در اجراهایتان از وسیلهای استفاده میکنید که شبیه شاخ است آن ساز چیست و چگونه ابداع شده است؟
بوق شاخ در بوشهر قدمت زیادی دارد و در مراسم مختلف همراه با سنج و دمام نواخته میشود. همانطور که از نامش پیداست جنس آن از شاخ حیوانات است و متعلق به گونهای بز کوهی است که از آفریقا وارد میشود. در گذشته هر محلهای یک بوق شاخ داشت و هرکدام از آنها پیچ بیشتری داشتند آن محله به نوعی برنده محسوب میشد. در مقطعی تنها سه محله در بوشهر بوق شاخ داشتند، اما در حال حاضر با وجود ارتباطات گسترده و سهولت در ترددهای برون مرزی، میتوان گفت هر محله یک یا دو بوق شاخ دارد. خودم در خانه دو بوق شاخ دارم که آنها را از آلمان و فرانسه آوردهام. اما خب بوق شاخ آن زمان که کمیاب بود، ارزش بیشتری داشت.
بوق شاخ چه زمانی وارد موسیقی بوشهر شد و از مراسم محلی و همراهی با سنج و دمام فراتر رفت؟
در مقطعی فقط بوشهریها این ساز را میشناختند و مردم شهرها و مناطق مختلف شناختی از آن نداشتند. البته بوشهریها نیز صرفا از همراهی آن با سنج و دمام باخبر بودند و کاربرد محدودی داشت. در واقع سعید شنبهزاده بود که این ساز را به روی صحنه برد و پس از آن بود که مردم و مخاطبان غیربومی با آن آشنا شدند. یادم هست سعید شنبهزاده بوق شاخ را از مساجد قرض میگرفت و در کنسرتها از آنها استفاده میکرد. او برای موسیقی بوشهر زحمات زیادی کشیده است. محسن شریفیان نیز از منظر علمی به مقوله موسیقی بوشهر پرداخته و تاکنون چندین اثر پژوهشی مکتوب منتشر کرده و هنرمند خلاقی است. به جز این افراد در میان انبوه گروههای موجود، تنها چند گروه هستند که دغدغهای جز موسیقی ندارند.
«شروهخوانی» برای شما و اعضای گروه «شالو» چه جایگاهی دارد و چرا در کنسرتهایتان شروه میخوانید؟ زیرا فضای آن تاحدودی غمبار و حزنانگیز است.
ببینید، اگر قرار باشد در طول کنسرت فقط به ارائه آثار بندری و ریتمیک بپردازیم مخاطب خسته خواهد شد. البته ما در آثارمان قطعاتی با ریتم کند نیز داریم. شیوه گروه «شالو» در زمان اجرای برنامه به این شکل است که با اجرای آثار بندری و ریتمیک مخاطب را به اوج میبریم و در نهایت با «شروهخوانی» باعث فرودش میشویم. این را هم بگویم که خارج از بوشهر «شروهخوانی» را با عنوان «فایزخوانی» میشناسند و زمانی که در استانها و مناطق دیگر کنسرت برگزار میکنیم مخاطبان از ما میخواهند «فایزخوانی» کنیم که همواره مورد استقبال و توجه آنها قرار میگیرد و طرفداران بسیاری دارد.
تعریف و مفهوم «شروهخوانی» چیست و چه کاربردهایی دارد؟
شروه مربوط به تنگستان و دشتستان بوشهر است و اتفاقأ در این زمینه اساتید برجستهای داریم. شروه دو نوع است که یکی از آنها را مصیبتخوانی میگویند و دیگری را شهری میخوانند که البته ریتم و ملودی هردو به هم نزدیک است و تفاوت آنها در نوع انتخاب اشعار است. اشعار شروهها عاشقانه هستند. مصیبتخوانی نیز همانطور که از نامش پیداست در مواقعی کاربرد دارد که کسی از دنیا میرود یا در مناسبتهایی چون تاسوعا و عاشورا در وصف و مدح امام حسین(ع) و ائمه اطهار خوانده میشود. در گونه عاشقانه اشعار باید در وصف یار باشند، اما خب به هرحال آن فضای غمبار و حزنانگیز همچنان وجود دارد.
درباره سبک یا سبکهای «شروهخوانی» در بوشهر نیز کمی توضیح دهید.
«شروهخوانی» محدود به تنگستان و دشتستان نیست و شهر بوشهر نیز در این زمینه سبک و سیاق خودش را دارد. که آنها را با نامهای «نجاتی»، «بخشو» و «شریفیان» میشناسند. سبک شریفیان بر مبنای خوانش و اجرای زندهیاد محمد شریفیان ایجاد شده است. مرحوم جهانبخش کردیزاده یا همان «بخشو» در زمینه مصیبخوانی تبحر داشته و شیوهاش با شروهخوانی شریفیان تفاوت داشته است. سبک «نجاتی» نیز اصل شروه شهری است و به زبان فارسی اجرا میشده است. زندهیاد حسین نجاتی که کارمند شرکت نفت بوده طی سالهای دهه چهل در شهر آبادان شروهخوانی میکرده و رادیوی آن زمان شبهای جمعه به مدت نیم ساعت آثار او را پخش میکرده است. شروههای شهری نجاتی در حال نیز موجود و قابل شنیدن است.
در میان سبکهای موجود کدام مدنظر شماست و در اجراها به چه شیوهای «شروهخوانی» میکنید؟
من بر سبک «نجاتی» تسلط بیشتری دارم. آلبومی نیز دارم که «شروه بوشهری» نام دارد و قطعات آن در سه سبک «نجاتی»، «شریفیان» و «بخشو» تولید شده که در بوشهر بسیار مورد استقبال قرار گرفته است.
«خیامخوانی» چیست و خیام در میان مردم بوشهر چقدر شناخته شده است؟
در میان اهالی بوشهر از بچه سهچهار ساله گرفته تا پیرمرد هشتاد ساله، لااقل یک یا دومصرع اشعار خیام را بلدند و به این ترتیب میتوان گفت خیام در میان اهالی بوشهر و شهرهای توابع آن شخصیتی شناخته شده است. اگر از مهرماه تا عید نوزوز و پس از ماه محرم و صفر به بوشهر بیایید در قهوهخانهها، رستورانهای سنتی و دیگر اماکن عمومی با موسیقی بوشهری مواجه خواهید شد که حدود هشتاد درصد آنها «خیامخوانی» است.
دلیل علاقه بوشهریان به خیام و اشعار او چیست؟
خیام اهل نیشابور بوده و از شهر نیشابور تا بوشهر حدود سههزار کیلومتر فاصله است. نکته عجیب اینجاست که خیام و اشعار او از تمام شهرهای طول مسیر عبور کردهاند و به بوشهر رسیدهاند. واقعا نمیتوان به اصل ماجرا پی برد. مثلا چرا خیام و اشعارش مورد توجه مردم شهرهایی چون اصفهان، تهران یا یزد قرار نگرفتهاند و چرا «خیامخوانی» در شهرهای دیگر مرسوم نیست؟ این موضوعی است که برای ما نیز تعجببرانگیز است. به هرحال خیام و «خیامخوانی» در بوشهر مورد توجه است و اتفاقا به بهترین و جالبترین ملودیموسیقی بوشهر تبدیل شده است. این اهمیت باعث شده به هرنقطهای از ایران که برویم محال است حاضران درخواست «خیامخوانی» نداشته باشند.
طی چند ماه گذشته به چه فعالیتهایی مشغول بودهاید؟
تا پیش از ماه رمضان امسال برنامههای متعددی داشتیم. پس از فستیوال کوچه که در اواخر سال 1397 برگزار شد، تمام شبهای عید را برنامه داشتیم و حدود 15 شب در کافه «حاج رییس» به اجرای برنامه پرداختیم.
موسیقی برای عموم مردم بوشهر چه جایگاهی دارد و چقدر با اهمیت است؟
پس از تهران، بوشهر دومین شهری است که بیشترین تعداد کنسرت در آن برگزار میشود و این موضوع گویای این است که موسیقی در بوشهر مقوله مهمی است و برای اهالی این شهر جایگاه ویژهای دارد. اتفاقا مدتی قبل با مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جلسهای داشتم و به عنوان کسی که سالهاست در عرصه موسیقی فعال هستم از من برای ارتقای سطح کیفی موسیقی نظر خواستند و من گفتم پیشنهادم این است که بوشهر را به پایتخت موسیقی کشور تبدیل کنیم، زیرا موسیقی در کوچه به کوچه این شهر جریان دارد. در بوشهر کافهای داریم به نام «حاج رییس» که چند سال پیش توسط محسن شریفیان و برادران عبدیپور افتتاح شد و حال به نوعی یکی از مراکز مهم موسیقی است و مردم آن را به کوچه فستیوال میشناسند، زیرا جشنواره مردمی «کوچه» هر سال در این مکان برگزار میشود.
از فعالیتهای آینده گروه «شالو» چه خبر؟
پس از ماه رمضان، ششم تیرماه در شیراز به اجرای کنسرت خواهیم پرداخت و در حال حاضر مشغول دریافت مجوزهایش هستیم. فراخوان جشنواره موسیقی کرمان نیز آمده و قرار است در برج هشت برگزار شود ما نیز طبق قاعده گروه «شالو» برای حضور در این رویداد مدارکمان را ارسال خواهیم کرد و در صورت پذیرفته شدن به اجرای برنامه خواهیم پرداخت. برای اجرای کنسرت در تهران نیز برنامههایی داریم که امیدوارم به نتیجه برسند تا در پایتخت نیز روی صحنه برویم.