من هم هفته پیش برای تهیه گزارشی از حالوهوای این جلسه تست بازیگری به مجتمع امامرضا(ع) در پارک ملت رفتم تا هم از فیلم جدید مجیدی اطلاعاتی بهدست بیاورم و هم با مراجعهکنندگان برای تست بازیگری، گپوگفتی داشتهباشم.
تست بازیگری دورتادور ایران
حدود ساعت۴ عصر بود. درحالیکه با یکی از کارکنان دفتر انجمن هنرهای نمایشی مشهد منتظر بودیم، سروکله یک جوان کشیده بیستوپنجشش ساله که یک کولهپشتی به دوش داشت و سر و صورتش آفتابسوخته بود، پیدا شد. خودش را که معرفی کرد، یکی از دستیارهای مجیدی بود که سفر جستوجوگرانهاش را از کرمان آغاز کرده، به سیستانوبلوچستان رفته، سری به شهرستان بیرجند در خراسانجنوبی زده و همینطور از شهرهای کوچک و بزرگی که ردپایی از هنر نمایشی دارند، عبور کرده است و بهدنبال بازیگر مد نظر میگشته تااینکه در آخرین نقطه به مشهد رسیده است. سالن بهار جایی بود که برای تست بازیگری مقرر شده بود. همراهش به آن سالن رفتیم. در همان فاصله یکیدو دقیقهای با هم همکلام شدیم و گفت که راهبهراه از فریمان میآید. ظاهرا آنجا یکیدونفری را هم نزدیک به شخصیتی که درنظر دارد، یافته بود اما خوشحالیاش از این بود که فریمانیها به این کار اهمیت داده بودند و نهتنها انجمن هنرهای نمایشی و ارشاد که پای شورای شهر فریمان را هم به جلسه تست بازیگری باز کرده بودند. از اینکه در یک شهر با مختصات فریمان ۴٠،٣٠نوجوان برای تست آمده بودند و جمعی از مسئولان شهری هم در جلسه حاضر بودند، برای مجید آذرنگ، دستیار جوان مجیدی، که ١٢،١٠روز در آفتابیترین منطقههای کشور بهدنبال بازیگر میگشته، خستگیدرکُن بوده است.
در سالن بهار سه نوجوان بههمراه یکی از اعضای خانوادهشان آمده بودند. بیست دقیقهای معطل ماندیم این سه نفر، چهار نفر شوند، اما نشدند. به ازای هر یک میلیون جمعیت مشهد، یک نفر در این تست حضور یافته بود! بهناچار آذرنگ که انگار توقع این کملطفی را نداشت، از همان سه نوجوان با شیوه و شرایطی که درنظر داشت، تست گرفت و الحق هم نوجوانان مشهدی با وجود کمتعداد بودن خوب بودند.
رئیس انجمن هنرهای نمایشی مشهد بهکنار، کارمندی هم که درِ دفتر را تا آمدن دستیار مجیدی، باز و چراغش را روشن نگه داشته بود، تا آخر تست نماند و رفت.
اجازه اطلاعرسانی نداشتیم
جلسه تست بازیگری برای فیلم جدید خالق «آواز گنجشکها» در مشهد با هر کموکاستی که بود، گذشت اما روسیاهی این برخورد عجیب برای مشهد ماند. آنچه بیشتر از هر چیزی انتظارش را داشتیم، حضور پرتعداد متقاضیان نوجوان بازیگری بود که میسر نشد. گمانهزنی افرادی که در جلسه تست بازیگری بودند، حول «نبود اطلاعرسانی» میچرخید.
مادر یکی از نوجوانانی که برای تست به سالن بهار آمده بود، از نبود اطلاعرسانی گلایه میکرد: «کمتر از یک ساعت است که متوجه این برنامه تست شدهام و چون علاقه دارم پسرم بازیگری را ادامه بدهد، هرطور بود، او را به اینجا آوردم.». یکی دیگر از اولیا ازطریق یک گروه تلگرامی مطلع شده بود و بههمراه پسرش برای انجام تست بازیگری حاضر شده بودند.
اما همهچیز به اینجا ختم نمیشد. بهنظر، «نبود انگیزه در دستگاههای متولی»، «نبود انگیزه میان خانوادهها و اهمیت به درس و مشق» و ازطرفی «آغاز فصل امتحانات» و البته نبود اطلاعرسانی درست، بهموقع و کافی، مهمترین دلایل این کاستی بود اما این حضور کمتعداد نوجوانان علاقهمند به بازیگری درحالیکه تعداد زیادی از نوجوانان به بهانه درس خواندن اطراف مجتمع فرهنگیهنری امامرضا(ع) و کتابخانهاش پرسه میزدند و احتمالا مشغول بازی و تفریح بودند، عجیب به نظر میرسید.
در گفتوگویی که بعد از برگزاری جلسه تست با مجید آذرنگ داشتم، علت ضعف در اطلاعرسانی را از او جویا شدم. او گفت اداره ارشاد به آنها اجازه اطلاعرسانی نداده و ظاهرا خود مسئولان اداره هنرهای نمایشی ارشاد همان پست و پوستر آگهی را در کانالها و گروههای مجازی منتشر کردهاند که نتیجهاش شده است حضور سه نفر از نوجوانان علاقهمند به بازیگری. این درحالی است که شهرهای کوچکتر و کمادعاتر از مشهد، بسیاربسیار پرتعدادتر حاضر شدهاند. عوامل فیلم کارگردان اثر ماندگار «بچههای آسمان» که متقاضی برگزاری تست بودند، یکیدو هفته جلوتر به مسئولان مشهدی اطلاع دادهاند و اگر در همین مدت، درست تبلیغات و اطلاعرسانی میشد، سالن بهار جایی برای سوزن انداختن نداشت.
طرح یک سؤال
دستاندرکاران فیلم مجیدی میتوانستند همانند دهها برنامه تست بازیگری را که سالیانه در مشهد انجام میشود خودشان از طریق یکی از دفاتر سینمایی مشهد برگزار و قبل از آن اطلاعرسانی کنند اما بنا به اهمیت کار، از طریق اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و انجمن هنرهای نمایشی اقدام کردند. همانطور که پیشتر گفته شد، بنا به اظهارات فرستاده مجیدی، متولیان هنری مشهدی به آنها اجازه اطلاعرسانی ندادند و این مهم را خودشان بر عهده گرفتند. از این گذشته بارها شاهد بودهایم حضور علاقهمندان به هنرهای نمایشی در مشهد در برنامههای انتخاب بازیگر برای فیلمهای کارگردانان ناشناخته هم چشمگیر است. حال، اینکه چطور تنها ٣ نوجوان مشهدی متقاضی بازی در جدیدترین فیلم مجید مجیدی بودند علامت سؤال ایجاد میکند. متولی فرهنگ و هنر در هر ردهای که مسئولیت اطلاعرسانی این برنامه را داشته نتوانسته است به وظیفهاش جامه عمل بپوشاند.
مگر در تمام این سالها چند بار کارگردانان مطرح برای انتخاب بازیگر به مشهد میآیند که با بیتوجهی روبهرو شوند؟ انتظار میرود در شهری که فروش سینماهایش رتبه دوم را در کشور دارد و تئاترش جایگاه خود را در میان جامعه تئاتر کشور بازیافته است، به این مهم توجه بیشتری شود.
آرزوی والدین، تباهی آینده فرزندان!
اگر بخواهیم واقعبینانه برخورد کنیم، همه ایرادات به سیستم مدیریت فرهنگیهنری بازنمیگردد. نه که کمکاری آنها طبیعی باشد، اما خانوادهها هم مقصرند. اغلب خانوادهها -نهتنها در مشهد که در همهجای ایران- به درس و مشق بچههایشان بیشتر توجه میکنند و آینده را در دکتر و مهندس شدن آنها میبینند. این والدین هستند که حتی سیستم آموزشی را هم تحتتاثیر خود قرار دادهاند و از این سیستم، «تعلیم» میخواهند نه «تربیت».