اختیارات و راهبرد انتخاباتی


اختیارات و راهبرد انتخاباتی

هدایت آقایی - عضو کارگزاران سازندگی

آرمان- کسانی که از کمبود اختیارات نهادهای انتخاباتی حرف می‌زنند، یا با ساختار جمهوری اسلامی آشنا نیستند یا تجاهل می‌کنند. ساختار نظامی-سیاسی ایران به گونه‌ای است که مطابق تفسیر شورای نگهبان، این نهاد در شکل‌گیری نهادهای انتخابی و نظارت بر آن‌ها از جمله مجلس شورای اسلامی، نقش اساسی دارد و نمایندگان فراتر از نگاه‌های این نهاد چندان نمی‌توانند عمل کنند. اختیارات مشخص و محدود است و هرکس که با ساختار آشنا باشد می‌داند که این محدودیت‌ها در چه حوزه‌هایی و ناشی از چه نوع قرائتی از قانون اساسی است. نهادهای انتخابی قدرت محدودی دارند و منتقدان نیز این را می‌دانند. برای مثال آقای رئیس‌جمهور که از این مسأله سخن می‌گوید، سال‌ها در مجلس، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای امنیت ملی بوده و روابط نزدیکی با رهبر انقلاب و رؤسای جمهور پیشین داشته است. بنابراین خود آقای روحانی به خوبی از جوانب کار آگاه است اما بهتر می‌بود در زمان کاندیداتوری این را در نظر می‌گرفت و متناسب با اختیارات وعده می‌داد، نه بعد از 6 سال از آغاز فعالیت. اساساً طرح این موضوع هیچ چیزی را حل نمی‌کند، اگر واقعا دنبال سیستمی آزادتر برای دستگاه‌های اجرایی هستیم باید برخی ساختارها در قانون اساسی تغییر کند. در هیچ جای دنیا البته اختیارات کامل نیست. برای مثال در آمریکا، شخص رئیس‌جمهور در بسیاری از موارد برای رفتارهای خود باید مجوز کنگره را داشته باشد؛ منظور من این است که در همه جای دنیا دعوا بر سر اختیارات وجود دارد اما به آن شکلی که در جمهوری اسلامی مطرح می‌شود، از نظر من گونه‌ای تجاهل‌العارف است. در این شرایط اصلاح‌طلبان و جریان‌های سیاسی منتقد باید تکلیف خود را با انتخابات روشن کنند و با مردم برخورد دوگانه نداشته باشند. کسانی که درخصوص انتخابات سیاست‌گذاری می‌کنند و تصمیم می‌گیرند، می‌دانند که شرایط چگونه است. اگر با وضعیت و قوانین کنونی می‌توانند پاسخگوی حرکات حزبی و جریانی خود باشند، در انتخابات شرکت کنند. در غیر این صورت تصمیم خود را بگیرند و به مردم اعلام کنند. از سوی دیگر مردم خود بهترین تصمیم را می‌توانند بگیرند. آن‌ها باید بدون توجه به سیاسیون و حرف‌هایشان بسنجند و ببینند اگر حضورشان در انتخابات موثر بوده، دوباره شرکت کنند و اگر موثر نبوده به دنبال چرایی‌اش باشند. راهبرد «مشارکت مشروط» به نظر من غیرعملی می‌آید. این شرط باید از پیش تعیین شود و مشخص باشد که چه شرطی می‌خواهیم برای حضور در انتخابات بگذاریم. اگر قرار است بگوییم نظارت چنین باشد یا چنان نباشد تا حضور یابیم، مشخص است که این اتفاق نخواهد افتاد و در نتیجه طرح شکست می‌خورد. شروط دیگر نیز اهمیت و تأثیر چندانی ندارد مگر اینکه بتوانیم افراد مؤثر را از مرحله نظارت‌ها عبور داده و وارد مجلس کنیم. اما اگر حرف‌های کلی و بدون پشتوانه زده شود، بی‌تأثیر خواهد بود. از سوی دیگر باید تفاوت‌های انتخابات مجلس با ریاست جمهوری را درک کنیم. در انتخابات آتی مجلس فکر می‌کنم مشارکت کاهش خواهد یافت و در حوزه‌های کوچک انتخاب‌ها با معیارهای محلی خواهد بود، احزاب نیز نمی‌توانند تأثیر چندانی روی این مسأله داشته باشند مگر آنکه سیاست‌گذاران در ساختار انتخاباتی تجدیدنظر کرده و از هرگونه اعمال سلیقه در این ساختار جلوگیری کنند.


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

ضربه کاری ایران به تانک های منافقین /خودروهای زرهی ایران در دوران دفاع مقدس را ببینید و...