چابهار؛ الگوی مقابله با تحریمها
آرمان- محمدحسین لطفالهی: سفر آبه شینزو نخست وزیر ژاپن به تهران و عدم حصول به نتیجه صددرصدی در سفر به ایران به منظور کاهش تنش میان ایران و آمریکا نشان داد که یخ روابط میان تهران و واشنگتن به این زودیها آب نمیشود و جمهوری اسلامی کماکان باید با تحریمهای ایالات متحده مقابله کند. از سوی دیگر هدف قرار گرفتن دو کشتی تجاری در دریای عمان و سناریوی وزیر امور خارجه ایالات متحده برای متهم کردن ایران، بیانگر آن بود که احتمال بروز تنشهای بیشتر و حتی درگیریهای نظامی محدود در منطقه، بهدلیل توطئههای تیم «بی» وجود دارد و عزم کشورهای ضد ایرانی در منطقه، نظیر عربستان سعودی و امارات برای آتش انداختن به انبار باروت خاورمیانه جدی است. در این میان اما یک نکته در سفر نخست وزیر ژاپن جلب توجه میکرد و آن ابراز علاقه این کشور برای سرمایهگذاری در بندر چابهار و پروژههای اقتصادی مربوط به توسعه این بندر استراتژیک بود. چابهار تنها منطقه اقتصادی در ایران است که هنوز مشمول تحریمها نشده و ایالات متحده به رغم آنکه تمام تلاشش را برای بستن گلوگاههای اقتصادی ایران به کار بسته، هنوز موفق به تحریم این بندر استراتژیک نشده است. «آرمان» در گفتوگو با علیاوسط هاشمی، استاندار پیشین سیستان و بلوچستان که نقش ویژهای در توسعه چابهار ایفا کرده به بررسی چرایی این موضوع پرداخته است.
آغاز توسعه چابهار به چه زمانی بازمیگردد و چه شد که کشور به اهمیت توسعه یک بندر استراتژیک در دریای عمان پی برد؟
سال 1362 و در دوران دفاع مقدس بهدلیل آنکه کشور بتواند از مسیرهای مختلف نیازهای خود را تامین کند و اگر روزی تنگه هرمز دچار مخاطره شد، از طریق آبهای آزاد کالاهای اساسی مورد نیاز مردم وارد کشور شود، دولت به فکر ایجاد یک بندر افتاد. در آن زمان اسکلههایی با ظرفیت 5/2میلیون تن در چابهار برپا شد و بخشی از تجارت کشور از طریق این بندر انجام پذیرفت. پس از آن و تا زمانی که من استاندار سیستان و بلوچستان شدم، ظرفیت بندر همین 5/2میلیون تن بود. البته بار و واردات به این میزان نبود. میزان بار ورودی در بهترین حالت شاید به 5/1میلیون تن میرسید و همیشه حدود یکمیلیون تن از ظرفیت بندر مورد استفاده قرار نمیگرفت. زمانی که ما طرح توسعه بندر چابهار را به رئیسجمهور ارائه دادیم، آقای روحانی سوالشان این بود در شرایطی که هنوز یکمیلیون تن از ظرفیت بندر چابهار استفاده نمیگردد، چه نیازی برای توسعه این بندر و سرمایهگذاری خیلی جدی روی آن احساس میشود؟ ما به رئیسجمهور گفتیم که این سرمایهگذاری یک پتانسیل و ظرفیت عظیمی برای کشور و استان ایجاد میکند؛ چراکه اقیانوس هند در آیندهای نزدیک میتواند جانشین خیلی مناسبی برای اقیانوس آتلانتیک باشد. ظرفیت اطلس رو به تکمیل است و از سوی دیگر بیش از 2میلیارد و 200میلیون نفر در حاشیه اقیانوس هند سکونت دارند. از این جمعیت بیش از یکمیلیارد نفر از آنها مسلمان هستند و اگر ما به توسعه با کشورهای اسلامی در گام نخست بهعنوان یک استراتژی بنگریم و در این زمینه اعتمادزایی کنیم، میتوانیم سود زیادی از این مساله عاید خود کنیم. ایران واقع در خط ابریشم است و میتواند بر ایجاد ابریشم دریایی تمرکز کند. به هر حال با ممارست و جدیت آقای آخوندی، وزیر وقت راه و شهرسازی توانستیم دولت را قانع کنیم و ظرف کمتر از سه سال و نیم بندر 5/2میلیون تنی در سال 1396 تبدیل به بندری 5/8میلیون تنی شد.
چه شد که کشورهای همسایه علاقهمند به سرمایهگذاری در این بندر شدند؟ چه جاذبهای برای آنها در چابهار وجود داشت؟
سرمایهگذاری و تلاش جدی ایران در این منطقه به کشورهای همسایه نشان داد که ایران بهطور جدی در حال توسعه چابهار است و میخواهد ارتباطی قوی با آبهای آزاد شکل دهد. این مساله زمینهای جدی برای کشورهای بدون ساحل بود که بتوانند به دریا ارتباط پیدا کنند و تجارت خود را گسترش دهند. همچنین ارتباط اقیانوس هند با آفریقا و اروپا تسهیل میشد و آسیای میانه میتوانست از این موضوع بهره لازم را ببرد. چین این مهم را درک و در گوادر برای خود جای پای محکمی ایجاد کرد. پس از آنها هندوستان از ظرفیت ایران کمک گرفت و تمایل نشان داد که شریک شود و بخشی از مبادلات تجاری خود با کشورهای منطقه را از طریق بندر چابهار دنبال کند. در آن زمان دولت هندوستان مصوب کرد که 150میلیون دلار در چابهار سرمایهگذاری داشته باشد و بخشی از حملونقل کالاها از این بندر به مقاصد تجاری را بر عهده بگیرد. گسترش روابط تجاری هند و دیگر کشورها با کشورهای آسیای مرکزی از طریق چابهار سود زیادی برای ایران دارد و نشان میدهد که سرمایهگذاری در این منطقه چقدر حساب شده بود. نیاز کشورهای منطقه و کشورهای بدون ساحل در آسیای منطقه از یک سو و روابط نزدیک هندوستان و افغانستان از سوی دیگر در کنار روابط نزدیک تجاری ایران و هندوستان و چین سبب گردید زمینه تقاضای منطقهای برای فراملی شدن بندر چابهار فراهم شود و این بندر از نگاه خشن و ظالم آمریکاییها و تحریمهایشان که مستقیما مردم ایران را نشانه گرفته در امان بماند. ترامپ که مشکلش با ایران حل نشده بلکه تقاضای همسایگان و شرکای تجاری ما باعث شد که تحریمها چابهار را هدف قرار ندهد. نگاه هندوستان و افغانستان به چابهار بهعنوان یک فرصت بزرگ برای کاهش هزینه تجاری است و آنها نمیتوانند خیلی راحت از این مساله عبور کنند. آنها توانستند این مساله را برای آمریکا جا بیندازند که به چابهار نیاز جدی دارند و در مقابل آمریکا حاضر شد معافیتی را شامل این منطقه کند. همراهی نگاه آمریکا با نگاه کشورهای شریک در این ماجرا نشان داد که میتوان با چنین طرحهایی با بنیان تحریمها مقابله کرد. بسیار خوشحالم که روزانه چندین کشتی در چابهار پهلو میگیرد و بار تخلیه میکند و سودش به جیب ایران و مردم منطقه میرود. توسعه اقتصادی میتواند زمینهساز پیشرفت در محور سیستان و بلوچستان شود. آرمان ما برای بندر چابهار رسیدن به 80 تا 86میلیون تن ظرفیت تخلیه بار است. اقتضای رسیدن به آن توسعه زیرساختهای ریلی، راههای مواصلاتی و احداث فرودگاه خواهد بود که خود اینها هر کدام بهعنوان یک مگاپروژه میتواند، همکاری کشورهای خارجی را در پی داشته باشد. در آینده اگر نگاه استراتژیک و علمی وجود داشته باشد، میتوانیم شاهد توسعه بسیار بیشتر استان باشیم. ایران در این منطقه برخوردار از منابع انرژی است و در تامین انرژی منطقه نقش مهمی ایفا میکند، در نتیجه میتوان کشورهای همسایه را قانع کرد که در این حوزه نیز سرمایهگذاری داشته باشند.
مساله امنیت این منطقه چه نقشی در توسعه آن ایفا میکند؟
امنیت شاخص بسیار مهمی برای سرمایهگذاری است. همه کشورهای منطقه میدانند که نقش اصلی در تامین امنیت این منطقه از جهان بر عهده ایران است. ایران نشان داده میتواند با تهدیدات امنیتی مقابله کند و این مساله اعتمادی در کشورهای همسایه ایجاد کرده که بخواهند در این جا حضور داشته باشند. امنیت زیرساختی اساسی برای پیشرفت و تداوم روابط تجاری و اقتصادی است و میتوان گفت ایران بهعنوان کشوری که نقش عمده در تولید امنیت منطقهای دارد، توانسته در این حوزه موفق عمل کند.
چگونه میتوان از الگوی چابهار برای مقابله با تحریمها در سطح ملی استفاده کرد؟
جمهوری اسلامی خوشبختانه در جغرافیایی قرار گرفته که با 15 کشور همسایه است. این فرصتی عظیم است، چراکه این کشورها نوعا از نظر فرهنگی، مذهبی و قومی اشتراکات فراوانی با یکدیگر دارند. این یک خطای استراتژیک بزرگ است که کشورهای استکباری فکر میکنند میتوانند ایران را کاملا فلج کنند. 15 کشور همسایه با ایران وجود دارد که اگر در مرز با هر کدام از اینها فقط 4 پایانه رسمی داشته باشیم، به معنی وجود 60 پایانه رسمی در کشور خواهد بود. این مساله به الگوی روابط ما با کشورهای همسایه بستگی دارد. ما باید ببینیم روابط خود با کشورهای همسایه را چگونه تعریف کردیم که تا امروز از چنین پتانسیلی استفاده نشده است. چه نگاه بلندمدتی در کشور وجود داشته که بخواهد به سمت توسعه روابط اقتصادی با همسایگان برود. امروز اگر سخن از جنگ اقتصادی میگوییم، بهترین راه پدافندی در برابر جنگ اقتصادی همین توسعه روابط با همسایگان است که میتواند ما را از آسیب تحریمها مصون نگاه دارد. آفند اقتصادی دشمن تلاش میکند تا تمام روابط اقتصادی ما را به بنبست بکشاند. در چنین شرایطی توسعه هرگونه ارتباط با کشورهای دیگر یک گام بزرگ در راستای کماثر کردن تحریمها خواهد بود. وقتی کشور چنین پتانسیل عظیمی دارد و از منابع سرشار است، چرا نباید از آن استفاده کرد؟ این موضوع از نظر دیپلماسی عمومی نیز قابل بررسی است. اگر فکر میکنیم دولتها از قدرتهای جهانی پیروی میکنند، مردم منطقه که اینگونه نیستند. میتوان با برقراری روابط نزدیک با آنها دولتهایشان را برای حفظ روابط تجاری و سیاسی با ایران تحت فشار قرار داد. آرایش قومی در منطقه بهگونهای است که با توجه به سبقه ایران، میتوان استفادههای زیادی از علاقه مردم به دوستی با ایرانیان کرد.
شما از بحث امنیت و اهمیت آن سخن گفتید. در دوران استانداری شما اصولگرایان بیشتری انتقادات را از همین باب به شما داشتند که نگاه امنیتی به استان سیستان و بلوچستان ندارید، با افزایش فشارها، وزارت کشور شما را از استانداری کنار گذاشت. چه اتفاقی افتاد و چه شرایطی وجود داشت که اینگونه شد؟
این را دولت باید پاسخ دهد که چه شد و چه اتفاقاتی افتاد که مرا برکنار کردند. من تمایلی به جدایی از آن منطقه و آن مردم خوب نداشتم. موفقبودن یا نبودن من را هم دولت میتواند ارزیابی کند و هم مردم اما در این زمینه اولویت با نظر مردم است. مردم نگاهشان توأم با لطف و حمایت بود و آثار آن را امروز شاهد هستم. من هم انسانی هستم که ممکن است ایراداتی به نوع نگرشها و برنامهها و عملکردش وارد باشد، قطعا کار خالی از ایراد و اشکال نبوده ولی باید این را هم بپذیریم که من در استانی مسئولیت پذیرفتم که از یکسو از ظرفیتی بالا برای توسعه برخوردار بود اما از طرفی هم با پایینبودن شاخصهای توسعه و فقدان نگاه برنامهمحور مواجه بودم که بتواند زمینه تحقق نگرشها و جهتگیریهای دولتی در آن استان را بهصورتی پردوام تحقق ببخشد. حداقل میتوانم بگویم که در زمانی که ما آنجا بودیم توانستیم اشتیاق بهبودن و همراهی و مشارکت، امید به فردای بهتر را در بین اقشار و لایههای مختلف تاحدودی ایجاد کنیم. این را تنها من نمیگویم، شما میتوانید همین امروز بروید و در بین مردم جستوجو کنید. خیلی خوب است که قضاوت را به خود مردم بسپاریم؛ اگر نامی از من در بین مردم باقی مانده باشد، اگر آثار منش و رفتار و تواضع من در بین مردم باقی مانده باشد که نامم آنجا زنده است؛ اگر هم نه میتوانند قضاوت را بهگونهای دیگر عرضه کنند و من باید اینبار از مردم عذرخواهی کنم، اگر خطایی به من وارد بوده که اسباب این حوادث را شکل داده باشد. همه میگویند که عصری که ما آنجا بودیم امنترین زمان سیستان و بلوچستان بود. تا به امروز نشنیدهام که کسی این را زیر سوال ببرد. پاسخ این برکناری را باید از وزارت کشور و وزیر پرسید.
آیا در آن زمان اختلاف نظری جدی میان شما و وزیر کشور وجود داشت؟
وجود اختلاف نظر در حوزه قدرت امری طبیعی و غیرقابل انکار است. در پارهای از مسائل استان حساسیتهایی در لایههای مختلف وجود داشت که با آنچه من به آن رسیده بودم متفاوت بود. لذا من چیزی را که خود به آن یقین داشتم و بر اساس تجربه خود در استان به آن رسیده بودم ملاک قرار میدادم. من توانستم با نگاهی که به مردم منطقه داشتم، اعتماد آنها را جلب کنم که خود دستاوردی بزرگ برای نظام و دولت بود، در نتیجه این معیار و اندیشه را با هیچ اندیشه دیگری معامله نمیکنم و حتی به قیمت عزل و برکناری از استانداری که چنین نیز شد. آدم باید در قدرت با قیمت بماند و قیمت واقعی نزد مردم است. وقتی خدمت برای مردم باشد و احساس رضایت آنها به دست آید، برکات این رضایت نصیب دولت و نظام خواهد شد. بر همین اساس و بر خلاف میل شخصی بنده، بهدلیل برخی اختلاف سلیقهها من از استانداری سیستان کنار گذاشته شدم.
اصلیترین این اختلاف نظرها همان نگاه امنیتی به استان توسط نهادهای بالادستی بود؟ شما مخالف این نگاه امنیتی بودید؟
استان را نمیتوانیم با نگاه امنیتی اداره کنیم. من به شدت با این نوع نگاه مخالفت داشتم و تلاش میکردم تا نگاه نهادها به استان سیستان و بلوچستان را تغییر دهم. امنیت یعنی حفظ حضور با رضایت و مالکانه مردم در صحنههای مختلف و هر کس بتواند این مهم را با اتخاذ سیاستها، تدابیر و نوع نگاه استراتژیک خود تامین کند، میتواند بگوید امنیت را برقرار کرده و در نتیجه برقراری امنیت توسعه را مدنظر قرار داده است. نگاه امنیتی به مردم نمیتواند زمینهساز مشارکت و اعطای فرصتهای برابر به اعضای جامعه شود. در جمهوری اسلامی و انقلاب ما اصل بر مرجعیت مردم در اداره کشور است. لازمه این مرجعیت، توجه جدی داشتن به انسانیت انسان بهعنوان اصلیترین سرمایه اجتماعی یک کشور است. در کشور کثیرالقوم ما جمع کردن مردم زیر یک پرچم باید دستاورد محسوب شود. پهناورترین استان در کشور ما با ۱۸۷هزار کیلومتر مربع مساحت، استان سیستان و بلوچستان است، یعنی 5/11درصد مساحت کشور. اگر قصد داریم در برابر تهدیدات شرق کشور بهخوبی و بهشکل موثر مقابله کنیم باید از این استان بهگونهای ویژه مراقبت شود. باید زمینههای مشارکت معنادار را در آن استان فعلیت ببخشیم، توسعه را باید مبنا قرار دهیم و درون این توسعه پیشرفت هم باید شکل بگیرد؛ مثل سایر استانهای کشورمان. نکته دیگر هم اینکه باید به نوعی توسعه ارتباطمان با این دو کشور (پاکستان و افغانستان) جدی باشد. بعضی مواقع شاید بخواهیم اهم و غیراهم کنیم که من فکر میکنم امروز روابط ما با پاکستان باید قویتر از عمق کشورهای دیگری باشد که با آنها در ارتباطیم. در مجموع احترام به کثرت در کنار وسعت نظر مسئولان امر میتواند امنیت را تامین کند و زمینهساز پیشرفت باشد. تنها در چنین شرایطی است که میتوان به آینده کشور و منطقه امید داشت اما برخی نگاههای امنیتی در وزارت کشور مانع است.